ویرگول
ورودثبت نام
مهسا کاظم زاده
مهسا کاظم زاده
خواندن ۴ دقیقه·۳ سال پیش

21 قانون اصلی از طراحی UX (قسمت دوم)

در پست قبل به توضیح 3 قانون از مجموعه قوانین UX پرداختیم، اگر بخواهید به قوانین مسلط شوید نیاز است پس از مطالعه آنها به تست کردن قوانین در پروداکت‌های معروف و خوب بپردازید.

برای مثال اسپاتیفای یا نتفلیکس را از نظر قوانین بررسی کنید و سعی کنید اگر ایرادی در روند پیدا می‌کنید آن را برای خودتان ریدیزاین کنید تا کم کم به قوانین مسلط شوید.

برای مثال قانون آستانه دوهرتی (Doherty Threshold) که در مقاله قبل بررسی شد را بیایید در پینترست بررسی کنیم.

می‌توانید مقاله قبلی را از از این لینک مطالعه کنید.

سرعت لود صفحات در این سایت بالاست(قطعا سرعت اینترنت دخیل است) و عکس‌ها قبل از آنکه مخاطب به آنها برسد لود می‌شود، یعنی کاربر برای تعامل با دیوایس خود لازم نیست صبر کند، هر چقدر اسکرول کند برایش از پیش صفحه بارگذاری شده است.

این بارگذاری سریع صفحات و عکس‌ها پیش از آنکه مخاطب به آنها برسد چه تاثیری در سایت شما دارد ؟

یکی از مسایلی که برای ما اهمیت دارد عمر مفید کاربرانمان است و اینکه بتوانیم آنها را در محصول خود قلاب کنیم، حال آنکه با لود کردن صفحات پیش از آنکه مخاطب به آن برسد سبب می‌شویم کاربر چشمش به تصاویر ناقصی در پایین صفحه بخورد که از حس کنجکاوی دوست دارد بداند آن چیست، پس اسکرول می‌کند و به نوعی شما کاربر را در صفحه خود قلاب کردید.

در مورد اهمیت حضور کاربر و چگونگی درگیر کردن مستمر کاربر با محصولتان می‌توانید این مقاله را در این خصوص از این بخش مطالعه کنید.

https://vrgl.ir/gHWTU

حال به قوانین دیگر بپردازیم :

قانون اثر نزدیک شدن به هدف (Goal-Gradient Effect)

Goal-Gradient Effect
Goal-Gradient Effect


تمایل به نزدیک شدن به هدف، با نزدیکی به هدف افزایش می یابد. یعنی شما هر چقدر بیشتر به هدفتان نزدیک شوید امکان اینکه به مسیر ادامه ندهید کمتر می‌شود زیرا تمایل به رسیدن به هدف افزایش می‌یابد.

  • هرچقدر کاربر شما در انجام مراحل برای رسیدن به هدف سریع تر باشد تمایل بیشتری دارد به هدف برسد و آن را سریع تر انجام می‌دهد.
  • اگر پروسه طولانی را طراحی می‌کنید با گذاشتن اهداف مصنوعی می‌توانید از تمایل کاربر به رسیدن به مرحله آخر بیشتر مطمئن باشید.
  • اگر طی پروسه کاربر پیشرفتی می‌کند آن‌ را واضح به او نشان دهید تا انگیزه‌اش برای ادامه مسیر حفظ شود.

برای مثال فرض کنید مقاله‌ای را می‌خواهید آنلاین بخوانید، نمی‌دانید چند صفحه دارد و شروع به خواندن می‌کنید.

ترجیح می‌دهید بدانید چقدر از مقاله را خواندید یا همینطور بدون هیچ علمی به میزان پیشرفت خود به خواندن ادامه دهید؟

قطعا مایلید بدانید چقدر از مقاله را خوانده‌اید و چقدر مانده است.

کاربران نیز مایل هستند بدانند از پروسه شما چقدر مانده است و چقدر پیشرفت کردند، پس بهتر است او را در جریان بگذارید.

برای مثال نوار اسکرول کنار صفحات ساده‌ترین المانی است که کمک می‌کند افراد بدانند کجایند و چقدر مانده.


قانون هیک(Hick’s Law)

Hick’s Law
Hick’s Law

مدت زمان تصمیم گیری با تعداد و پیچیدگی انتخاب ها افزایش می یابد. یعنی اگر کاربر شما برای 4 انتخاب 5 دقیقه زمان صرف می‌کند برای 8 انتخاب 12 دقیقه و برای 10 انتخاب 15 دقیقه زمان صرف می‌کند.

در نهایت اگر نتواند انتخاب کند صفحه را ترک می‌کند.

  • وقتی زمان پاسخ برای افزایش زمان تصمیم گیری بسیار مهم است ، انتخاب ها را به حداقل برسانید.
  • برای کاهش بار شناختی ، کارهای پیچیده را به مراحل کوچکتر تقسیم کنید.
  • اگر گزینه‌ای مهم‌تر است یا اولویت دارد با بولد کردن آن به کاربران برای پیدا کردن و انتخابش کمک کنید.
  • سادگی اصل مهمی است ولی مراقب باشید تا حد انتزاع چیزی را ساده نکنید.
  • برای کاربران جدید مطالب و روندهای مهم را مشخص کنید تا در صفحات گم نشوند.
  • انتخاب‌ها را دسته بندی کنید تا انتخاب آن‌ها برای کاربران راحت‌تر باشد.

بعد از اینکه روندی را طراحی کردید خودتان را جای کاربر بگذارید، آیا از پیمودن آن مسیر راضی هستید؟

آیا وقتتان الکی گرفته نمی‌شود؟

آیا دوست دارید باز هم از مسیری که طراحی کردید استفاده کنید؟

اگر هرکدام از سوالات بالا پاسخش خیر بود بهتر است یک بازبینی در طراحی خود داشته باشید.


قانون جاکوب (Jakob’s Law)

Jakob’s Law
Jakob’s Law


کاربران بیشتر وقت خود را در سایت های دیگر می‌گذرانند. این بدان معنی است که کاربران ترجیح می‌دهند سایت شما همانند سایر سایتهایی که از قبل می‌شناسند کار کند.

یعنی چه :

به طور خلاصه به این معناست که کاربر را وادار نکنید شما را کشف کند، شما تنها محصول حاضر در بازار نیستید پس کاربر ترجیح می‌دهد به جای شناختن و کشف شما از محصول دیگری استفاده کند.


  • کاربران تجربیات خود را از یک محصول به محصول مشابه آن منتقل می‌کنند.
  • با استفاده از مدل های ذهنی موجود ، می‌توانیم تجربه های کاربری برتر را ایجاد کنیم که در آن کاربران می‌توانند به جای یادگیری مدل های جدید، روی هدف خود از استفاده از محصول شما تمرکز کنند.
  • اگر خواستید تغیراتی ایجاد کنید، می‌توانید با دادن دسترسی به یک نسخه آشناتر به کاربر روند تغییر را برای آنان کندتر کنید.

شاید فرض کنید با رعایت این چهارچوب‌ها تمام طرح‌ها شبیه به هم می‌شوند و دست شما برای ایجاد یک محصول خلاقانه بسته می‌شود، باید گفت این قوانین فقط بعضی موارد را کنترل می‌کنند و دست شما برای طراحی در این چهارچوب باز است، برای مثال آیکون سرچ به شکل ذره‌بین است و تب سرچ معمولا بالا قرار دارد، حال دیگر دست شماست آیکون و تب را چطور طراحی کنید.



از این لینک می‌توانید مقاله قبلی را مطالعه کنید.

در مقالات بعدی به بررسی سایر قوانین خواهیم پرداخت.





قوانین یوایکسux lawقوانین ux
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید