در پست قبل به توضیح 3 قانون از مجموعه قوانین UX پرداختیم، اگر بخواهید به قوانین مسلط شوید نیاز است پس از مطالعه آنها به تست کردن قوانین در پروداکتهای معروف و خوب بپردازید.
برای مثال اسپاتیفای یا نتفلیکس را از نظر قوانین بررسی کنید و سعی کنید اگر ایرادی در روند پیدا میکنید آن را برای خودتان ریدیزاین کنید تا کم کم به قوانین مسلط شوید.
برای مثال قانون آستانه دوهرتی (Doherty Threshold) که در مقاله قبل بررسی شد را بیایید در پینترست بررسی کنیم.
میتوانید مقاله قبلی را از از این لینک مطالعه کنید.
سرعت لود صفحات در این سایت بالاست(قطعا سرعت اینترنت دخیل است) و عکسها قبل از آنکه مخاطب به آنها برسد لود میشود، یعنی کاربر برای تعامل با دیوایس خود لازم نیست صبر کند، هر چقدر اسکرول کند برایش از پیش صفحه بارگذاری شده است.
این بارگذاری سریع صفحات و عکسها پیش از آنکه مخاطب به آنها برسد چه تاثیری در سایت شما دارد ؟
یکی از مسایلی که برای ما اهمیت دارد عمر مفید کاربرانمان است و اینکه بتوانیم آنها را در محصول خود قلاب کنیم، حال آنکه با لود کردن صفحات پیش از آنکه مخاطب به آن برسد سبب میشویم کاربر چشمش به تصاویر ناقصی در پایین صفحه بخورد که از حس کنجکاوی دوست دارد بداند آن چیست، پس اسکرول میکند و به نوعی شما کاربر را در صفحه خود قلاب کردید.
در مورد اهمیت حضور کاربر و چگونگی درگیر کردن مستمر کاربر با محصولتان میتوانید این مقاله را در این خصوص از این بخش مطالعه کنید.
حال به قوانین دیگر بپردازیم :
تمایل به نزدیک شدن به هدف، با نزدیکی به هدف افزایش می یابد. یعنی شما هر چقدر بیشتر به هدفتان نزدیک شوید امکان اینکه به مسیر ادامه ندهید کمتر میشود زیرا تمایل به رسیدن به هدف افزایش مییابد.
برای مثال فرض کنید مقالهای را میخواهید آنلاین بخوانید، نمیدانید چند صفحه دارد و شروع به خواندن میکنید.
ترجیح میدهید بدانید چقدر از مقاله را خواندید یا همینطور بدون هیچ علمی به میزان پیشرفت خود به خواندن ادامه دهید؟
قطعا مایلید بدانید چقدر از مقاله را خواندهاید و چقدر مانده است.
کاربران نیز مایل هستند بدانند از پروسه شما چقدر مانده است و چقدر پیشرفت کردند، پس بهتر است او را در جریان بگذارید.
برای مثال نوار اسکرول کنار صفحات سادهترین المانی است که کمک میکند افراد بدانند کجایند و چقدر مانده.
مدت زمان تصمیم گیری با تعداد و پیچیدگی انتخاب ها افزایش می یابد. یعنی اگر کاربر شما برای 4 انتخاب 5 دقیقه زمان صرف میکند برای 8 انتخاب 12 دقیقه و برای 10 انتخاب 15 دقیقه زمان صرف میکند.
در نهایت اگر نتواند انتخاب کند صفحه را ترک میکند.
بعد از اینکه روندی را طراحی کردید خودتان را جای کاربر بگذارید، آیا از پیمودن آن مسیر راضی هستید؟
آیا وقتتان الکی گرفته نمیشود؟
آیا دوست دارید باز هم از مسیری که طراحی کردید استفاده کنید؟
اگر هرکدام از سوالات بالا پاسخش خیر بود بهتر است یک بازبینی در طراحی خود داشته باشید.
کاربران بیشتر وقت خود را در سایت های دیگر میگذرانند. این بدان معنی است که کاربران ترجیح میدهند سایت شما همانند سایر سایتهایی که از قبل میشناسند کار کند.
یعنی چه :
به طور خلاصه به این معناست که کاربر را وادار نکنید شما را کشف کند، شما تنها محصول حاضر در بازار نیستید پس کاربر ترجیح میدهد به جای شناختن و کشف شما از محصول دیگری استفاده کند.
شاید فرض کنید با رعایت این چهارچوبها تمام طرحها شبیه به هم میشوند و دست شما برای ایجاد یک محصول خلاقانه بسته میشود، باید گفت این قوانین فقط بعضی موارد را کنترل میکنند و دست شما برای طراحی در این چهارچوب باز است، برای مثال آیکون سرچ به شکل ذرهبین است و تب سرچ معمولا بالا قرار دارد، حال دیگر دست شماست آیکون و تب را چطور طراحی کنید.
از این لینک میتوانید مقاله قبلی را مطالعه کنید.
در مقالات بعدی به بررسی سایر قوانین خواهیم پرداخت.