ویرگول
ورودثبت نام
مهسا کاظم زاده
مهسا کاظم زاده
خواندن ۶ دقیقه·۳ سال پیش

21 قانون اصلی از طراحی UX (قسمت آخر)

در مقالات قبل به بررسی 15 قانون از مجموعه قوانین اصلی طراحی UX پرداختیم، در این بخش 6 قانون بعدی و نهایی را بررسی خواهیم کرد.


قانون شروع و پایان(Peak-End Rule)

Peak-End Rule
Peak-End Rule

مردم تجربیات خود را بر اساس شروع و پایان یا اوج و انتهای آن بررسی می‌کنند نه میانگین کل احساساتشان حین استفاده از یک محصول.

  • به شروع و پایان فرایندی که کاربر طی می‌کند اهمیت ویژه‌ای بدهید.
  • لحظاتی را که محصول شما بسیار مفید ، ارزشمند یا سرگرم کننده است تعیین کنید و از آنها برای لذت بخش‌تر کردن فرایند برای کاربر استفاده کنید.
  • به یاد داشته باشید که مردم تجربیات منفی را به وضوح بیشتر از تجربیات مثبت به یاد می آورند.

بیایید دو سگ را در کمیک در نظر بگیریم. در پایان پیاده‌روی ، سگ آبی اظهار داشت که پیاده روی شگفت انگیز است. از طرف دیگر سگ قرمز خسته است. هر دو سگ با یک قسمت کم ، یک متوسط ​​و یک قسمت با شدت بالا پیاده‌روی کردند. بنابراین ، چه چیزی روی می دهد؟ چرا سگ ها خاطرات متفاوتی از پیاده روی دارند؟

به قانون Peak-End فکر کنید. تجربیات دو سگ را مقایسه کنید. اوج پیاده روی های مربوط به آنها کی بود (نکته: قسمت با شدت بالا). پیاده روی مربوط به آنها چگونه به پایان رسید؟ سگ آبی پیاده روی را با شدت کمتری به پایان رساند. بنابراین خاطره او از پیاده‌روی دلپذیرتر خواهد بود.


قانون پاستل(Postel’s Law)

Postel’s Law
Postel’s Law


در آنچه می پذیرید لیبرال باشید و در آنچه می فرستید محافظه کار باشید.

  • نسبت به اقدامات مختلفی که کاربر می تواند انجام دهد یا هر گونه اطلاعاتی که ممکن است ارائه دهد ، همدل باشید. نسبت به آن انعطاف پذیر بوده و مدارا کنید.
  • تقریباً هر چیزی را از نظر ورودی ، دسترسی و قابلیت پیش بینی کنید.
  • هرچه بیشتر بتوانیم در طراحی پیش بینی و برنامه ریزی کنیم ، طراحی انعطاف پذیرتر خواهد بود.
  • ورودی متغیر را از کاربران بپذیرید ، ورودی متغییر را برای نیازهایتان ترجمه کنید ، مرزهای ورودی را مشخص کنید و بازخورد واضحی را برای کاربر ارائه دهید.


به عبارت دیگر ، برنامه هایی که پیام ها را به ماشین های دیگر (یا به برنامه های دیگر در همان دستگاه) ارسال می کنند، باید کاملاً با مشخصات مطابقت داشته باشند، اما برنامه هایی که پیام دریافت می کنند باید تا زمانی که معنی روشن است، ورودی های غیر مطابق را بپذیرند.


قانون موقعیت ترتیبی (Serial Position Effect)

Serial Position Effect
Serial Position Effect


کاربران تمایل دارند که اولین و آخرین موارد یک سری را به بهترین شکل به خاطر بسپارند.

  • در وسط لیست موارد کمتری را قرار دهید زیرا این موارد کمتر در حافظه بلند مدت و فعال ذخیره می شوند.
  • قرار دادن اقدامات کلیدی در سمت چپ یا راست در عناصری مانند navigation می تواند یادآوری را افزایش دهد.


طراحان با آگاهی از این که موقعیت یک مورد می‌تواند با ایجاد مشکل در به خاطر سپردن اطلاعات در وسط فرایند، بر تجربه کاربر تأثیر بگذارد، می توانند هنگام قرار دادن موارد در یک لیست، یا ترتیب محتوا در یک صفحه وب، انتخاب‌های آگاهانه انجام دهند.
قرار دادن کمترین موارد در وسط لیست‌ها می‌تواند مفید باشد زیرا این موارد کمتر در حافظه بلند مدت و فعال ذخیره می‌شوند.
اگر کاربر مجبور باشد مدتی بعد از قرار گرفتن در معرض صفحه شما (بیش از 30 ثانیه) تصمیم گیری کند، قرار دادن مهمترین موارد در فهرست اول می تواند مزیت باشد. و اگر کاربر مجبور باشد بلافاصله پس از خواندن لیست تصمیم بگیرد ، قرار دادن مهمترین مورد در لیست می تواند مزیت باشد. به عنوان مثال ، در صفحات فروش ، مزیت اصلی محصول خود را در بالای لیست قرار دهید و سایر اقلام قانع کننده شما مانند "ارسال رایگان" و "5٪ برگشت نقدی" ، آخرین باشد. به این ترتیب اگر موضوع صفحه را ترک کند ، به احتمال زیاد مزایای اصلی محصول شما را به خاطر خواهند آورد.
هنگامی که کاربر سرعت آیتم های ارائه شده را تعیین نمی کند ، مانند فیلم و صدا ، معمولاً بهتر است آخرین موارد را آخرین بار ارائه دهید.
طراحان همچنین باید هنگام انجام نظرسنجی ها از تأثیرات اولویت و تجدید حیات آگاه باشند ، به ویژه در هنگام انتخاب افراد از لیست طولانی ، زیرا اغلب نشان دهنده حاشیه خطا هستند. روش صحیح انجام نظرسنجی این است که موقعیت های لیست برای هر رأی را به هم بزنید تا خطا باطل شود.


قانون تسلر(Tesler’s Law)

Tesler’s Law
Tesler’s Law


قانون تسلر ، که به قانون حفظ پیچیدگی نیز معروف است ، بیان می کند که برای هر سیستمی مقدار مشخصی از پیچیدگی وجود دارد که نمی توان آن را کاهش داد.

  • تمام فرایندها پیچیدگی پایه‌ای را دارا می‌باشند که نمی‌توان در طراحی حل کرد و باید توسط دیزاینر و کاربر پذیرفته شود.
  • با برخورد با پیچیدگی ذاتی در طول طراحی و توسعه ، تا آنجا که ممکن است بار کاربر را بردارید.
  • مراقب باشید که رابط ها را تا حد انتزاع ساده نکنید.

به شکل کلی می‌توان گفت پیچیدگی یک سیستم ثابت است و با از بین بردن پیچیدگی ظاهری برخی موارد پیچیدگی پنهان آن را افزایش می‌دهید که این برای کاربر دردسر آفرین است.


اثر فون رستورف (Von Restorff Effect)

Von Restorff Effect
Von Restorff Effect


اثر Von Restorff ، که همچنین به عنوان The Isolation Effect شناخته می شود ، پیش بینی می کند که وقتی چندین شیء مشابه وجود داشته باشد ، به احتمال زیاد آن چیزی که با بقیه متفاوت است به خاطر سپرده می شود.

  • اطلاعات مهم یا اقدامات کلیدی را از نظر بصری متمایز کنید.
  • هنگام تاکید بر موارد با اهمیت مراقب باشید زیاده‌روی نکنید و اقدامات مهم مانند تبلیغ به نظر نرسند.
  • کسانی که دارای نقص بینایی یا کم بینایی هستند را تنها با تکیه بر رنگ برای ایجاد کنتراست کنار نگذارید.
  • هنگام استفاده از حرکت برای ایجاد کنتراست ، کاربران دارای حساسیت حرکت را با دقت در نظر بگیرید.


مردم چیزی را به خاطر می‌سپارند که متفاوت باشد. برای دیده شدن محتوای مهم‌تر، آن را خلاقانه متمایز کنید.

اگر طرح شما متفاوت از موارد متداول و خارج از یک محدوده فرضی باشد، شانس بالایی برای انتخاب شدن و به خاطر سپرده شدن دارد.

برای مثال قصد دارید توجه بیننده را به گزینه مورد نظر معطوف کنید طوری که موارد پیشنهادی دیگر، شانس کمتری برای انتخاب شدن داشته باشند.

توجه انسان مانند منبع انرژی است که به سرعت مصرف می‌شود. این انرژی ارزشمند است زیرا در مدت زمان کوتاه نیرویی زیاد تولید می‌کند.


زمانی که برای محصول خود جدول قیمت‌گذاری طراحی می‌کنید، تمایز یکی از آنها با تغییر رنگ، اندازه و شکل، توجه کاربر را به خود معطوف می‌کند. بیننده روی نقطه‌ای متمرکز می‌شود که شما تعیین کرده‌اید. از طرف دیگر اگر می‌خواهید کاربر همه موارد را بررسی کند و انتخاب مناسب خود را داشته باشد بهتر است طرح همه آنها را یکسان در نظر بگیرید. فراموش نکنید، استفاده از عناصر برجسته متعدد و تأکید بیش‌ از حد، بیشتر موجب حواس‌پرتی است. حفظ تعادل، کلید ایجاد رابط‌های تمیز با تأکید صحیح بر عنصر خاصِ مورد نظر است.


اثر زیگارنیک(Zeigarnik Effect)

Zeigarnik Effect
Zeigarnik Effect


مردم کارهای ناتمام یا قطع شده را بهتر از کارهای تکمیل شده به خاطر می آورند.


  • با ارائه مدارک واضح از محتوای اضافی، از کشف شدن محتوا استقبال کنید.
  • ارائه پیشرفت مصنوعی به سوی هدف به شما اطمینان را می دهد که احتمالاً انگیزه کاربران برای انجام این کار بیشتر است.
  • نشانه روشنی از پیشرفت به منظور ایجاد انگیزه در کاربران برای انجام وظایف ارائه دهید.


کارهای نیمه تمام دائماً ذهن انسان را به سوی خود جذب می‌کنند و هم‌چنین مغز انسان تکالیف ناقص، ناکامل و چالشی را در مقایسه با تکالیف کامل، به مدت طولانی‌تری به‌خاطر می‌سپارد، چرا که سعی می‌کند با فکر کردن به آن‌ها رفع ابهام کند و به یک رضایت درونی برسد، چطور از این خواسته مغز استفاده کنیم ؟

به لینکدین دقت کنید، برای استفاده از این ویژگی مغز در نواری که مهارت ها و اطلاعات را وارد می‌کنید،

به شما نشان داده می‌شود که چقدر از کار پیش رفته است و چقدر کارتان ناتمام است.

پس شما تمایل پیدا می‌کنید که تمام نوار را پر کنید تا حس بهتری به فرایند کار خود داشته باشید.



به یاد داشته باشید دانستن قوانین با به‌ کارگیری آن متفاوت است، با دانستن قوانین صرفا اطلاعات خامی در دست دارید که در صورت مشاهده و تمرین روی طرح‌هایتان می‌توانید به تخصص استفاده از آنها برسید.


از این بخش می‌توانید قسمت پنجم از مجموعه مقالات قوانین UX را مطالعه کنید.





قوانین طراحی تجربه کاربریuxux lawsقوانین ux
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید