حتماً تا به حال براي شما پيش آمده كه در هنگام استفاده از يك نرمافزار كلي مشكل برایتان به وجود بياید (مثلا دنبال يك دكمه ميگرديد و پيدایش نمیکنید). در اين مواقع كلي ناسزا نثار طراح نرمافزار و شركت مربوطه میکنید و در نهايت با كلي سعي و خطا كارتان تمام میشود. در اين موارد اگر چه نرمافزار ممكن است سريع باشد اما كار با آن سخت است و اصطلاحاً کاربردپذیری یا همان Usability آن پايين است.
روشهاي زيادي براي تست كاربردپذيري (Usability) نرمافزار وجود دارد. يكي از اين روشها كه در عمل مورد استفاده قرار ميگيرد، «مشاهدهی مکاشفهای» است. هدف روش مکاشفهای، يافتن مشکلات يك طراحي است.
استفاده از روش مکاشفهای به ما کمک میکند که خیلی سریع، فيدبك و ليست مشكلات طراحي را به دست بياوريم. به زبان ديگر، روش ارزیابی مکاشفهای یک چکلیست ساده به ما ميدهد كه با استفاده از آن ميتوانيم مطمئن شویم که بخش زيادي از مشكلات را ديده و چيزي را از قلم نینداختهایم.
در اين روش، نرمافزار يا طراحی انجام شده را به یک تیم ارزياب (خارج از تيم طراحي) ميدهيم و آن تيم با استفاده از يك چكليست مشكلات را شناسايي ميكند. معمولاً پيشنهاد ميشود ارزيابي توسط حداقل 3 نفر و به صورت مستقل انجام شود تا مطمئن باشيم همه نوع مشكلات (ساده و دشوار) شناسايي ميشوند. ايدهی استفاده از چند ارزياب، چيزي شبيه به Pair Programming است و در عمل اثبات شده كه به لحاظ هزينهی فايده، به صرفه است.
نیلسن حدود بيست سال پيش، ۱۰ قاعدهی مکاشفهای برای تست كاربردپذيري ارائه کردهاست. این قواعد چيزهاي عجيبي نيستند بلکه بیانی ساده از مشکلات بسیاری از نرمافزارهاییست که میشناسیم. با استفاده از اين قواعد ميتوانيم يك چكليست كوتاه و ساده براي بررسي مشكلات دربياوريم. روش مكاشفهاي ميتواند براي تست كاربردپذيري پروتوتايپ هم به كار رود و حتماً لازم نيست كه فرآیند تست محصول كامل انجام شود. کسی که میخواهد تست را انجام دهد اين چكليست را كنار دست خود ميگذارد تا چيزي را از قلم نيندازد.
مراحل كار ساده است:
1) محصولي كه بايد تست شود، به ارزیابها معرفي شده و آموزشهاي لازم را ميبينند.
2) هر ارزياب به صورت مستقل از سایرین كار خود را انجام و به مشكلاتي كه شناسايي كرده درجهی اهميت ميدهد ( از 0 تا 4). 0 يعني مشكل وجود ندارد يا بياهميت است، و 4 يعني مشكلي كه بايد فوراً حل شود. براي شناسايي درجهی اهميت ميتوانيم از تكنيكهاي تحليل ريسك استفاده كنيم.
3) مشكلات، جمعآوري و دستهبندي شده و در يك جلسهی طوفان فكري به همراه طراحان بررسي ميشوند. در اين جلسه كلي ايدهی جديد براي طراحي استخراج ميگردد.
در پست بعدي، قواعد 10 گانه را بررسي میکنیم.
برگرفته از كلاس درس Scott Klemmer