عنوان اصلی مقاله: UX Design Principle #001: Hick's Law
در تجربه کاربری اصول مختلفی وجود دارند که قصد داریم در سلسله مقاله هایی آنها را بررسی کنیم.
این قانون UX از نام تیم روانشناس بریتانیایی-آمریکایی متشکل از ویلیام ادموند هیک و ری هیمن گرفته شده است، گاهی اوقات به عنوان قانون هیک-هایمن نیز شناخته می شود.
در سال 1952، این زوج شروع به بررسی رابطه بین تعداد محرک های موجود و زمان واکنش فرد به هر محرکی کردند. کاربرانی که تعداد زیادی انتخاب دارند باید برای تفسیر و تصمیم گیری زمان بیشتری بگذارند که این به منزله این است که کار اضافی ناخواسته ای به آنها داده شده است.
گزینههای بیشتر میتواند به معنای افزایش انعطافپذیری در انتخاب یا تعداد گزینه های زیاد (گاها گیج کننده) برای کاربران باشد. این قانون توضیح می دهد که تعداد انتخاب ها و پیچیدگی می تواند زمان واکنش کاربر را افزایش دهد. اینطور که هر چه تعداد انتخابهای پیچیدهتر و بزرگتری داشته باشید، زمان برای تصمیمگیری بیشتر طول میکشد. قانون هیک را میتوان با سادهسازی و کاهش تعداد انتخابها برای گرفتن تصمیم سریعتر اعمال کرد.
بسیاری از محصولات و نوآوری های امروزی برای کاهش پیچیدگی و درک آسان تر، چرخه های تکرار مختلفی را پشت سر گذاشته اند. دانسته یا ندانسته، ما نمونه هایی از چگونگی اعمال قانون هیک را در اطراف خود دیده ایم.
نوار ناوبری آمازون نمونه ای درخشان از نحوه اعمال اصول قانون هیک برای بهبود تجربه کاربری است. برای مقابله با اضافه بار تصمیم گیری، آمازون گزینههای متعدد خود را به دستههایی در نوار ناوبری دستهبندی میکند، و یافتن آنچه را که کاربران در میان محصولات و پیشنهادات گسترده آمازون به هستند را آسانتر میکند. این امر، بار شناختی را بر روی کاربر کاهش می دهد و آنها را قادر می سازد تا به سرعت تصمیم بگیرند و تجربه کلی کاربر در سایت را بهبود بخشند. طبقه بندی واضح گزینه ها، زمان و تلاش مورد نیاز کاربر برای یافتن آنچه را که به دنبال آن است به حداقل می رساند و نوار ناوبری آمازون را به نمونه ای درخشان از نحوه اعمال قانون هیک در عمل تبدیل می کند.
برجسته کردن ( هایلایت ) یک گزینه از یک گروه، استفاده هوشمندانه از قانون هیک برای کاهش دشواری انتخاب است. با تاکید بر یک گزینه پیشنهاد شده، کاربران می توانند سریعتر تصمیم بگیرند. با جلب توجه به یک گزینه خاص، یک پیشنهاد اولیه به کاربر می دهیم که باعث ایجاد حس اطمینان در انتخاب خود می شود. در بالا می بینیم که چگونه Duolingo به طور خودکار گزینه "عادی" را برای کاربران جدید برجسته می کند، و به آنها یک پیشنهاد فوری ارائه می دهند که دشواری انتخاب را از بین می برد. با تمرکز محدود شده، کاربران می توانند راحت تر انتخاب کنند.
همه ما تجربه اسکرول بیپایان برای تماشای برنامه تلویزیونی یا فیلم مناسب در سایت نتفلیکس را داشته ایم. نتفلیکس از میان انتخاب های بی شمارش، فهرستی از 10 نمایش یا فیلم برتر در کشور شما را تهیه می کند.
نتفلیکس به این دلیل این بخشها را دارد تا کاربران به جای اسکرول مداوم محتوا، یکی از این نمایشها یا فیلمها را جهت تماشا انتخاب کنند که این کار به کاهش زمان تصمیمگیری کمک می کند. علاوه بر این، نتفلیکس محتوای اصلی خود را به این لیست معرفی میکند و با نام تجاری «10 گزینه برتر»، به مخاطبان کمک میکند روی محتوای آنها سریعتر کلیک کنند.
گاهی اوقات پیچیدگی اجتناب ناپذیر است، بنابراین باید سعی کنیم تا جایی که می توانیم فرآیند تصمیم گیری را ساده کنیم. به همین دلیل است که صفحات لندینگ اغلب به عنوان اولین مقدمه برای یک محصول یا خدمات استفاده می شوند، اینجاست که می توانید تأثیر اولیه خود را بگذارید و آنچه را که می خواهید، برجسته کنید.
ممکن است قبل از معرفی متن از یک تصویر فریبنده استفاده کنید تا به کاربر اجازه دهید آنچه را که شما میخواهید در ابتدا ببیند یا شاید جهت مشاهده راحت تر لیست محصولات، دسته بندی هایی اضافه کنید تا آنها را به آسانی از یکدیگر تفکیک کند.
ما قانون هیک را در ناوبری (نویگیشن) تقریباً هر وب سایتی می بینیم. با کنار هم قرار دادن لینک های ناوبری در گروه های منطقی و قابل گسترش، می توانیم تعداد گزینه ها را کاهش دهیم و اطلاعات را به صورت تدریجی به کاربر نمایش دهیم. شما می توانید این را در عمل در زیر “Link Four”در تصویر زیر مشاهده کنید، برای تفهیم بهتر به کاربر، از یک آیکون فلش برای نشان دادن صفحات فرعی کمک گرفته شده است.
یکی دیگر از راههای اعمال قانون هیک، ارائه نشانهها و شاخصهای بصری واضح برای تصمیمگیری کاربران است. به عنوان مثال، طراحان می توانند از رنگ و سایر عناصر بصری برای برجسته کردن گزینه های مهم استفاده کنند و به کاربران کمک کنند تا به سرعت و به راحتی بهترین انتخاب ها را شناسایی کنند
در پایان، قانون هیک یک اصل اساسی در طراحی UX است که بیان میکند هر چه تعداد انتخابها و گزینههای پیچیدهتر وجود داشته باشد، تصمیمگیری برای کاربران بیشتر طول میکشد. برای کاهش زمان تصمیم گیری، ساده کردن و کاهش تعداد انتخاب ها مهم است. ما دیدیم که چگونه اصول قانون هیک می تواند به ایجاد تجربیات بصری و کاربرپسندتر کمک کند. در نهایت، K.I.S.S را به خاطر بسپارید. Keep it short & simple (کوتاه و ساده نگه دارید)!
این مقاله توسط William Brodlo در سایت www.perpetualny.com با عنوان UX Design Principle #001: Hick's Law منتشر شده است