Mahmoud Amini
Mahmoud Amini
خواندن ۵ دقیقه·۲ سال پیش

اصول طراحی تجربه کاربری ( شماره ۲) : قانون فیتس

عنوان اصلی مقاله: UX Design Principle #002: Fitts's Law

در ادامه بررسی اصول طراحی، به دومین مورد به نام اصل فیتس می پردازیم

قانون فیتس (Fitts’s law)– شماره ۲

در زمینه طراحی UX، اصول خاصی از روانشناسی می تواند بر تجربه کلی کاربر تأثیر زیادی بگذارد. این قوانین به ایجاد تجربیات شهودی و انسان پسندتر کمک می کند.

طراحی UX بر ایجاد تجربیات دیجیتالی کارآمد، موثر و لذت بخش تمرکز دارد. یکی از اصول کلیدی در طراحی UX قانون فیتس است. در این مقاله، قانون فیتس و کاربردهای عملی آن در طراحی UX را بررسی خواهیم کرد.


قانون فیتس چیست؟

قانون فیتس یک مدل پیش بینی کننده حرکت انسان است که اولین بار توسط پل فیتس در سال 1954 ارائه شد. این قانون بیان می‌کند که زمان لازم برای حرکت دادن یک وسیله اشاره‌گر (مثلاً نشانگر موس یا انگشت) به یک هدف، تابعی از فاصله تا هدف و اندازه هدف است. به عبارت دیگر، اهدافی که نزدیک‌تر و بزرگ‌تر هستند، راحت‌تر از اهدافی که دورتر و کوچک‌تر هستند، کلیک میشوند.


نمونه های عملی از قانون فیتس

اهداف مرتبط را نزدیک به یکدیگر قرار دهید

برای مثال در طراحی برای دستگاه های موبایل، در صفحه ای که کاربر مشغول تکمیل یک فرم که شامل چندین فیلد یا اینپوت است، دکمه ذخیره/ادامه/ثبت باید نزدیک به آخرین مورد قرار بگیرد تا انگشت کاربر کمترین مسافت را برای کلیک طی کند.


طرح بندی (Layout) دستگاه های تلفن همراه

نمادهای برنامه ها (آیکون) در دستگاه‌های تلفن همراه اغلب با در نظر گرفتن قانون فیتس طراحی می‌شوند و نمادهای پرکاربرد مانند تماس یا ارسال پیام در مکان‌هایی با دسترسی آسان روی صفحه گوشی قرار می‌گیرند. در آیفون، نوار پایین یک مکان ثابت برای کاربران است تا برنامه‌های پرکاربرد خود را آنجا قرار دهند و فضای بزرگ‌تری نسبت به بخش های میانی اشغال می‌کند. این ساختار رابط کاربری، کاربرد عملی قانون فیتس است. علاوه بر این، قرار دادن این نوار در آن قسمت برای کاربران گوشی با صفحه لمسی، قابلیت دسترس پذیری راحت تری دارد، زیرا به جایی نزدیکتر است که انگشتان شست اکثر افراد هنگام در دست گرفتن گوشی دارد. این مورد به کاربران امکان می‌دهد که بدون نیاز به انجام حرکات دقیق، حرکت در صفحه‌ها یا جستجو ، به سرعت به برنامه‌هایی که اغلب استفاده می‌کنند دسترسی داشته باشند.


لبه ها و گوشه های گوگل

قانون فیتس در رابط کاربری گرافیکی با بهره گیری از عملکرد طبیعی "پین کردن" لبه ها و گوشه های صفحه نمایش اعمال می شود. به این گوشه‌ها «پیکسل‌های جادویی» گفته می‌شود، آن‌ها مرز تعیین ‌شده صفحه ‌نمایش هستند که ما در دنیای فیزیکی نداریم. کاربران وب، این نواحی را می‌توانند سریع‌تر کلیک کنند، زیرا وقتی به بیرونی ‌ترین نقاط صفحه می‌رسند، حرکات موس آنها محدود می‌شود. گوگل تعدادی از دکمه هایی با اولویت بالا را در گوشه های صفحه نگه می دارد تا کاربران بتوانند به راحتی موس خود را در دو طرف صفحه متوقف کنند. با ثابت کردن موس در نقطه‌ای از حاشیه نمایشگر، طراحان می‌توانند رابط‌ کاربری هایی ایجاد کنند که کارآمدتر بوده و مشکلات کاربر را کاهش دهند. این استراتژی برای طراحی وب (تمام صفحه) بهترین کارایی را دارد، ولی برای دستگاه های تلفن همراه کاربر پسند نیست زیرا کاربران باید تلاش بیشتری برای رسیدن انگشتان خود به دکمه ها (در گوشه ها)انجام دهند.


دکمه های پست فیس بوک

نمونه دیگری از قانون فیتس را می توان در پلتفرم های رسانه های اجتماعی مانند فیس بوک مشاهده کرد که می خواهد با ایجاد و به اشتراک گذاری محتوا، کاربران را به تعامل با سایت تشویق کند. برای انجام این کار، فیس‌بوک دکمه‌ها و ویژگی ‌های خاصی را بزرگ ‌تر و دسترسی به آن را آسان ‌تر کرده است. به عنوان مثال، دکمه "ایجاد استوری" به طور برجسته نمایش داده می شود و بزرگتر طراحی شده است به طوری باعث می شود کاربران بیشتر متوجه آن شوند و روی آن کلیک کنند. این امر ایجاد محتوا را، راحت ‌تر و کارآمد تر کرده است.


استفاده از قانون فیتس در طراحی UX

بنابراین، چگونه طراحان می توانند از قانون فیتس برای بهبود UX محصولات دیجیتال خود استفاده کنند؟ در اینجا چند اصل کلیدی وجود دارد که باید در نظر داشته باشید:

هدف را بزرگتر نمایش دهید

اطمینان حاصل کنید که عناصر قابل کلیک، مانند دکمه ها و لینک ها، به اندازه کافی بزرگ هستند تا به راحتی روی آنها کلیک شود. وایرفریم بالا نشان می دهد که چگونه می توان از دکمه های بزرگتر برای کاهش زمان و مسافت مورد نیاز برای کلیک کاربر روی آنها استفاده کرد. علاوه بر بهبود کارایی در صفحه نمایش های دسکتاپ، طراحی دکمه های بزرگتر می تواند برای رابط کاربری های تلفن همراه نیز مفید باشد. در صفحه نمایش های کوچکتر و تعاملات مبتنی بر لمس، داشتن دکمه های بزرگتر که کلیک بر روی آنها آسان تر است، می تواند تفاوت بزرگی در تجربه کاربری ایجاد کند. این نکته تعامل کاربران با محصول شما را آسان تر کرده و احتمال خطا را کاهش می دهد.

کاهش فاصله ها

عناصر پر استفاده، مانند منوهای نویگیشن را در مناطقی از صفحه نمایش قرار دهید که دسترسی به آنها آسان است. نوار منو در بالای صفحه (در تصویر) قرار دارد که توسط لبه صفحه محدود شده است. این باعث کاهش زمان تعامل کاربران با محصول شما و بهبود کارایی کلی می شود.


از فضای منفی استفاده کنید

عناصر قابل کلیک را با فضای سفید فراوان احاطه کنید تا جدایی بصری بین آنها و سایر عناصر روی صفحه ایجاد شود. این امر خطر کلیک های تصادفی را کاهش می دهد و شناسایی عناصر قابل کلیک را برای کاربران آسان تر می کند. در اینجا می‌توانیم در این صفحه تماس ببینیم که دکمه ارسال با فضای منفی احاطه شده است، به طور خاص به صورت افقی، به طوری که کلیک‌های تصادفی را هم در وب و هم در دستگاه‌های تلفن همراه کاهش می‌دهد.



سخن پایانی

قانون فیتس یک اصل ساده و در عین حال قدرتمند است که می تواند در طیف وسیعی از محصولات دیجیتال اعمال شود. با در نظر گرفتن اندازه و فاصله هدف، طراحان می توانند تجربیات کاربر کارآمدتر، موثرتر و لذت بخش تر را ایجاد کنند. به یاد داشته باشید که این اصول را هنگام طراحی محصول دیجیتال بعدی خود در نظر داشته باشید تا تجربه کاربری لذت بخشی را برای کاربران ایجاد کنید.

تجربه کاربریقانون فیتسuiuxfitts law
Product Design Team Lead at MCI
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید