Mahmoud Amini
Mahmoud Amini
خواندن ۷ دقیقه·۲ سال پیش

۷ ترفند روانشناسی طراحی تجربه کاربری ( UX ) از روانشناسان واقعی


لینک مقاله اصلی در انتها قرار داه شده است

محتوای این مقاله از طریق مصاحبه با روان درمانگرانی گرفته شده است که تکنیک های روان شناختی که اغلب هنگام مشاهده وبسایت های مدرن به آن توجه میکنند را کشف کردند.

طراحی تجربه کاربری ( UX) و روانشناسی یک رابطه طولانی مدت (اجتماعی، رفتاری و شناختی) دارند. دلیل بیشتر اعمال انسانها انگیزه و رقابت است. طبق نظریه مزلو، افراد قبل از هر نیاز اساسی دیگر به دنبال نیازهای روانشناختی هستند و انگیزه ارضای نیازهای دیگر بلافاصله پس از ارضای نیازهای روانشناختی ایجاد می شود.

به طور مشابه، برای طراحی هر تجربه کاربری به جهت اجرای صحیح آن ، ابتدا باید نیازهای اساسی برای یک عملکرد درست را توسط یک ظاهر قابل اعتماد و سازگار برآورده کرد تا هر کاربری برای ادامه استفاده از آن محصول یا خدمات ترغیب شود.



۱- مردم اغلب اعمال و احساسات دیگران را تکرار میکنند.

آیا تا به حال به دنبال کسی که در کنار شماست خمیازه کشیده اید؟ حتما بله. این را می توان به عنوان یک پدیده فیزیولوژیکی به نام رفلکس آینه توصیف کرد و اصطلاح رسمی برای آن اثر آفتاب پرست است. ایجاد یک کپی کامل از احساسات، تلاشی برای تقلید از احساسات کاربران آن است.مانند تصویر ذیل که با نگاه کردن به آن، کاربر به سرعت اطلاعات را درک می کند، زیرا او احساسات خود را درقبال تصویر در نظر می گیرد.

به همین دلیل است که طراحان شروع به طراحی تعاملات عاطفی در محصولات خود می کنند، زیرا ما به عنوان انسان هنگام استفاده از یک محصول، احساسات را نیز دخیل می کنیم. با استفاده از تعامل عاطفی، طراحان می توانند احساسات ما را بر اساس آنچه محصول می خواهد ما احساس کنیم، تغییر دهند.



۲- چون زیبا به نظر می رسد پس حتما محصول خوبی است.

افرادی که فاقد دانش فنی در مورد یک حوزه فناوری خاص هستند، یک خروجی یا محصول را بر اساس ظاهر زیبایی شناسی آن قضاوت می کنند. این پدیده را اثر راحتی زیبایی شناختی می نامند. عوامل عاطفی که شما را به چنین نتایجی سوق می دهد می تواند هر چیزی باشد. مانند عکسی که دوست دارید، طرحی با رنگ های مورد علاقه شما یا یک انیمیشن جذاب که توجه شما را به خود جلب کرده است.

اما چرا طراحی های زیبا، حتی بسیار جالب، هیچ جا دیده نمی شوند؟

مهم نیست که طرح چقدر زیبا به نظر می رسد، برای طراحان مهم است که فاکتور کاربردپذیری ( Usability ) ، یعنی سهولت استفاده را بررسی کنند و به همین دلیل است که چنین طرح های زیبایی عملاً مورد استفاده قرار نمی گیرند.

به طور خلاصه، زمانی که این ساختارها کار نمی کنند، کاربران معمولاً خود را به خاطر عدم استفاده صحیح سرزنش می کنند. پاسخ های عاطفی مثبت، فقدان عملکرد را در نظر نمی گیرند. به دلیل این ناهماهنگی، کاربر به استفاده دوباره از محصول ترغیب نمی شود.


۳- آیا من الان اسم خودم را شنیدم؟

آیا تلاش کردید در مکالمه ای که در آن حضور نداشتید دیگران نام شما را به زبان بیاورند ؟

این یک پدیده روانی است و به آن اثر کوکتل پارتی می گویند. به یاد بیاورید که وقتی یک کالای جدید می‌خرید و هر بار که می‌بینید بسیاری از مردم همان کالا را دارند با خود میگویید: «چرا بسیاری از مردم پس از خرید من آن کالا را خریدند؟»، این دقیقاً همان چیزی است که شما به آن نیاز دارید.

طراحان از این افکت برای جلب توجه کاربر استفاده می کنند. فرض کنید زمانی که شخصی از گوشی هوشمند استفاده می کند، عادت دارد برای مشاهده نوتیفیکیشن ها گوشی خود را در فواصل زمانی معین بررسی کند. بنابراین اگر از نام شخص در نوتیفیکیشن های ارسالی استفاده کنید، به احتمال بسیار زیاد برای او جالب خواهد بود. همین امر را می توان برای خوش آمد گویی ورود به یک برنامه یا وب سایت اعمال کرد.



۴- وقتی فرزند وسطی نادیده گرفته میشود.

شاید در مورد سندرم فرزند وسط خوانده باشید، این یک وضعیت روانشناختی در کودکانی که بعد و قبل از یک کودک دیگر به دنیا می آیند، وجود دارد. کودکان مبتلا به این سندرم اغلب احساس می کنند که از کانون توجه خانواده خود دور و منزوی شده اند.

هنگامی که صحبت از به خاطر سپردن چیزها در بین افراد می شود، یک اثر روانی بسیار مشابه را میتوانیم مشاهده کنیم که به آن اثر موقعیت یابی متوالی می گویند. این اصطلاح به این معنی است که مردم تمایل دارند تنها قسمت اول و آخر مجموعه ای را که به تازگی دیده یا خوانده اند به خاطر بسپارند و اغلب قسمت میانی آن را نادیده می گیرند.

طراحان از این ترفند برای قرار دادن عناصر به یک ترتیب صحیح جهت نشانه های دقیق استفاده می کنند. همچنین این ترفند موقعیت یابی متوالی را برای بهبود تجربه کاربری نیز استفاده می کنند. استفاده از این ترفند در برندهای معروف نیز دیده می شود.


۵- گزینه های بسیار زیاد.

هنگامی که گزینه ها با انگیزه های متعدد به کاربر ارائه می شود، در بیشتر موارد زمان زیادی طول می کشد تا کاربر یکی از گزینه های موجود را انتخاب کند. این نکته توسط ویلیام ادموند هیک و ری هیمن روانشناسان انگلیسی و آمریکایی کشف شد.

معمولا کاربران علاقه ای ندارند تا با انتخاب‌های متعدد بمباران شوند. با گزینه‌های متعدد، آنها به زمان بیشتری برای تفسیر و تصمیم‌گیری نیاز دارند که این باعث میشود ذهن آنها درگیر شود، چیزی که اصلا دوست ندارند.

طراحان برای زمان کاربران ارزش قائل هستند و این واقعیت را درک می کنند که یک فرد ملزم به ماندن در وب سایت آنها نیست. از این رو، طراحان از تکنیک هایی مانند جداسازی، طبقه بندی و ساده سازی پیچیدگی ها استفاده می کنند تا آنها را مشغول مشاهده محصول نگه دارند.


۶- شما آشنا به نظر میرسید، به نظرم شما را می شناسم.

احتمالا این نکته را متوجه شده اید که مردم گزینه‌هایی را انتخاب می‌کنند که برایشان آشنا به نظر می‌رسد، به عنوان مثال، افرادی که از گوشی آیفون استفاده کرده‌اند معمولا تمایل دارند به استفاده از آن ادامه دهند یا فقط زمانی که نسخه بهتری در دسترس باشد آن را ارتقا می‌دهند، بعید است شاهد ارتقاء و تغییر کاربر آیفون به اندروید باشید. مردم به دلیل آشنایی با یک محصول یا بدلیل تجربه استفاده از آن، تمایل به ایجاد این ترجیح روانی دارند. این اثر نوردهی ساده نامیده می شود.

طراحان باهوش استراتژی‌هایی را ارائه می‌کنند که در آن دکمه های اصلی را در مکان‌هایی روی صفحه قرار می‌دهند که کاربر معمولی اغلب به آن جا نگاه می‌کند، یا جایی که کاربران به‌طور غیرارادی موس خود را بر روی آن قسمتها حرکت می‌دهند. به عنوان مثال، طراحان دکمه next (بعدی) را در گوشه سمت راست بالای صفحات وب قرار می دهند زیرا می دانند کاربر در آنجا به دنبال دکمه هوم (خانه ) خواهد بود.


۷- انصراف

طراحان از اقدامات تکراری برای ایجاد توهم کنترل به کاربران استفاده می کنند. آنها فضایی را ایجاد می کنند تا کاربران این باور را داشته باشند که خودشان فرمان انجام کارها را در دست دارند. این به کاربران اجازه می دهد تا از احتمال وقوع یک رخداد یا نتیجه مطمئن باشند. روانشناسان تأیید کرده اند که اگر نتوانیم وقایع مسیر زندگی خود را از پیش تعیین کنیم، دچار نگرانی میشویم.

یکی از ساده‌ترین مثال‌ها، دکمه «X» در < پاپ آپ > ها است. در واقع، کاربر تنها دو گزینه برای انتخاب دارد: یا لغو عمل یا کلیک بر روی دکمه OK برای ادامه. در همین حال، یک دکمه "X" دیگر وجود دارد که عملکردی مشابه دکمه "لغو" دارد، اما برای کاربران به "من مطمئن نیستم، بنابراین نمی خواهم تصمیمی بگیرم" ترجمه می شود.

طراحان از این ترفندهای کوچک استفاده می کنند تا کاربران را خوشحال و درگیر نگه دارند.


نتیجه

اینها تکنیک های ساده ای هستند که طراحان برای ایجاد تجربیات تعاملی از آنها استفاده می کنند. تنها از طریق تحقیقات فشرده UX و مشاهده رفتار کاربر است که می توان یک تجربه کاربری عالی ایجاد کرد.

احساس کنترل برای هر یک از ما ضروری است. بنابراین، هنگام طراحی، همه متخصصان UX باید همیشه نسبت به مخاطبان خود حساس باشند.



لینک مقاله اصلی

https://medium.com/@FlowMapp/7-psychological-ux-tricks-from-the-real-psychologists-2ddde8c089a7



تجربه کاربریطراحی رابط کاربریuiuxdesign
Product Design Team Lead at MCI
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید