هنگامی که تصمیم گرفتم دوچرخه تهیه کنم و از اون به عنوان وسیله نقلیه استفاده کنم بزرگترین چالش این بود که کسی رو نمیتونستم پیدا کنم که از دوچرخه به صورت خاص فقط در شهر و برای حمل و نقل استفاده میکند و به هر عزیزی از مغازه دار تا فعالین دوچرخهسواری که برخورد میکردم عموما از قهرمانان و پیشکسوتان رشته دوچرخه سواری بودند و تبعا توصیه هایی که داشتند بسیار تخصصی و حرفه ای بود. این موضوع نه اینکه اشکال داشته باشد ولی به نظر من برای دوچرخه سواری شهری کمی زیادی است. و یا بهتر توضیح بدم تفاوتهای زیادی بین دوچرخه سواری حرفهای ورزشی و دوچرخه سواری شهری وجود دارد.
به عنوان مثال تقریبا با همه کسانی که در زمان تحقیق برای خرید دوچرخه صحبت کردم بنده را از خرید نسخه های برقی منع میکردند در صورتی که در حوزه دوچرخه سواری شهری این یک انتخاب مناسب برای کسانی است که توانایی لازم برای رکاب زدن در مسیرهای طولانی را ندارند و یا دوست ندارند تعریق داشته باشند و صدها دلیل دیگر.
بنابراین به نظر من حوزه دوچرخه سواری شهری کاملاً از حوزه ورزش دوچرخه سواری جداست و نیازمند توجه جداگانه است و در این حوزه برای ترویج استفاده از دوچرخه به عنوان وسیله نقلیه باید تمرکز جداگانه توسط نهادها و فعالین این حوزه صورت گیرد.
برای ترويج دوچرخه سواری شهری، قدمهای زیادی در شاخه های مختلف باید برداشته شود و این تنها از عهده یک نهاد به عنوان حمل و نقل پاک برنخواهد آمد.