تا اینجا،زمین بازی محتوایمان را تعریف کرده ایم.
اکنون با روش های کتنوع تولید ایده های محتواآشنا هستیم.همچنین توانسته ایم به اندازه شش تا دوازده ماه،
ایده محتوایی ارائه دهیم و در زمان خود صرفه جویی کنیم.همگیفقط در یک جلسه.
اما برنامه ما زمانی به طور کامل عملیاتی خواهد شد که محتوایمان سه عنصر داشته باشد.
محتوایمان باید جذاب و لذت بخش و اثرگدار باشد.اگر در اجرای برنامه محتوایی مان، این سه عنصر را به کار
بگیریم، به راهبردی کاملا کاربردی برای ارائه محتوای بلاگ دست خواهیم یافت.
در این بخش، خواهیم گفت که بسته بندی محتوا برای جلب توجه مخاطبمان به چه معناست. در اینجا ،
راهبردی ساده کشف خواهیم کرد تا با ((صدای برند)) خودمان بنویسیم. همچنین، نحوه بهینه سازی هریک
از هشت قسمت محتوایمان را خواهیم آموخت تا گوگل و مخاطبمان از ما راضی باشند.
همان طور که رندی زاکر برگ در کتاب خود با عنوان نقطه پیچیده می نویسد، در دنیای ارتباطات امروز،
توجه سرمایه ای باارزش است. بسته محتوایی مناسب، محتوایمان را برجسته و جذاب خواهد ساخت.
صدای برندمان را به طور هدفمند انتخاب کرده ایم یا این انتخاب مطابق میل و نظرمان بوده،موضوعی
است که باید به آن فکر کنیم.
صدای برند همان لحنی است که در برقراری ارتباط با مخاطبانمان از آن استفاده می کنیم.
در همه قسمت های محتوایمان،صدای برند باید منسجم باشد.اگر مراقب نباشیم،ممکن است در پلتفرهای
گوناگون،ترکیب نامتوازنی از لحن و صدا در محتوایمان به وجود آید.همین مسئله باعث خواهد شد تصویری
منسجم از برند ما ایجاد نشود و محتوایمان آبکی از آب درآید.
با این کار،طیف های ناهمگون،جذب محتوای ما خواهند شد و در نهایت،مخاطبانمان را نیز سردرگم خواهیم
کرد.
بدیهی است که چنین تجربه نامتعادلی را دوست نداشته باشیم؛ همچنین تمایل نداشته باشیم در بازار دست
نخورده مان، شبیه دیگران به نظر برسیم.
اگر شبیه دیگران بنویسیم،منظورمان این است که محصولات ما شبیه محصولات دیگران است.
در ادامه، سه گام اساسی برای تعریف صدای برندمان ارائه شده است.
1.ارزیابی کارهای موجود
محتوای کنونی خود را مرور کنیم.
2.کدام واژگان، برندمان را توصیف می کنند؟
سه واژه توصیفی برای برندمان انتخاب کنیم.
در ادامه، برای نمونه، برخی واژگان توصیفی را بیان می کنیم.
واژگانی که با آن ها برندمان را توصیف می کنیم،بر لحن نگارش ما نیز تاثیر می گذارند.هیچ پاسخی درست یا
غلطی در این زمینه وجود ندارد؛ فقط باید توجه کنیم که چه نوع توصیفی برای برند ومخاطبمان که در بخش1
شناسایی اش کرده ایم، مناسب است.
حالا که سه واژه توصیفی را انتخاب کرده ایم،باید نتضاد برندمان را تعیین کنیم.برای مثال،برندمان قاطع
است،اما خودمحور نیست؛جذاب است اما آبکی نیست؛صادق است،اما آاردهنده نیست.چنین کاری به ما
اجازه خواهد داد جزئیات صدای برندمان را نیز شناسایی کنیم.
3.با فرمول ((علائم و توصیف ها،بایدهد،نبایدها،صورت بندی)) یا همان ADDE،عناصر گفته شده را
ترکیب کنیم.
هدف از بایدها ارائه شرحی کوتاه درباره منظور واقعی توصیفات ما از برندمان است. نبایدها نشان می
دهند که چه نوع صدای برندی را برای خود نمی پسندیم.صورت بندی نیز جزئیات نمود صدای برندمان را
نمایان می سازد.
اکنون که صدا و لحنمان را تعریف کرده ایم،باید گامی دیگر برداریم و صورت بندی های ویژه ای به محتویمان
اضافه کنیم تا به امضای ما تبدیل شوند.
اغلب،با این اظهارنظرها مواجه می شویم:
?چرا ویدئوهای بیشتری منتشر نمی کنیم؟با ویدئو می توانیم مخاطب جذب کنیم.
?وبینار شاه کلید بازاریابی است.
?یوتیوب دومین موتور جست و جوی بزرگ است و باید در آن حضور داشته باشیم تا کسب و کارمان رشد کند.
اما نظر من متفاوت است.
هیچ دلیلی ندارد خود را غرق قالب محتوایی خاصی بکنیم که ما را ساعت ها در اتاقی زندانی کند،بدون اینکه
بتوانیم محتوایی تولید کنیم.هرچه بیشتر محتوایمان را در قالبی که می شناسیم تولید کنیم،مخاطبان بیشتر
جذب خواهد کرد.
برای همین است که به طور منظم ویدئو تولید نمی کنم. می توانم بنویسم و همین نوشتن،نقطه قوت من
است.قطعا مخاطبی که به دنبال ویدئو است،سراغ من نخواهد آمد؛اما می توانم مخاطبی را جذب کنم که
با قالب دلخواه من سازگار است و با من در نقطه ای مشترک ایستاده است.نمی توانیم برای همه کار کنیم
و این نکته هیچ ایرادی ندارد.
لیسی باگز،بیان گذار((آژانس هدایت محتوا)) درباره تجربه خود از پادکست ها و چرایی تصمیم او برای
کنار گداشتن آن ها،چنین می گوید:
قالبی را انتخاب کنیم که به طور منظم می توانیم درآن محتوا تولید کنیم و با تولید محتوا در آن، لذت
می بریم و به اهدافمان نزدیک تر می شویم و نتایج ملموس به دست می آوریم. قبل از اینکه قالبی
دیگر را به فهرست خود اضافه کنیم، از تولید منظم محتوا با قالب قبلی اطمینان حاصل کنیم.
درباره اینکه چنین قالبی برای محتوایمان مناسب است باید بازنگری کنیم.از ((نه گفتن)) نترسید.
در این فصل جزئیات نگارش پست های بلاگی را توضیح خواهم داد تا پست هایمان برای موتورهای
جست و جو خوانندگانمان،جذاب و قابل فهم باشند.
اگر درباره متفاوت بودن خودمان جدی هستیم، محتوایمان باید توجه مخاطب را جلب کند و هم
دردی او را برانگیزد تا او به لیست ایمیل ما بپیوندد و ادامه پست بلاگی را پیگیری کند.
احتملا مشکل ما به نحوه ساختارمندی پست های بلاگی مربوط می شود.
محتوای خود را به عنوان هشت مولفه اراسته کنیم و پس از انتشار پست،منتظر جلب توجه
مخاطبمان و پیگیری محتوایمان توسط آن ها باشیم.
ابتدا شفاف باشیم، بعد باهوش
عنوانمان باید فقط یک ایده اصلی را به ذهن متبادر کند.خوانندگانمان با دیدن عنوان،بایددر چند
ثانیه متوجه شوند که از آن ها چه می خواهیم یا آن ها چه چیزی از پست مان دریافت خواهندکرد.
عنوان را دقیق تر کنیم.
از عدد، دقیقه، ساعت، روز و درصد برای بیان منظورمان استفاده کنیم و بر مزایا یا وعده پست تاکید
کنیم.
نوع خاصی از احساسات را هدف بگیریم.
باید احساساتی نظیر ترس از دست دادن، میل به خوشبختی، وحشت از شکست، درخواست نتایج یا
تلاش برای دوست داشته شدن را هدف توجه خود قرار دهیم.
از جست و جو پذیری عنوانمان اطمینان حاصل کنیم.
اگر مخاطب هرگز پستمان را کشف نکند،در عنوان خود از واژگان کلیدی استفاده کنیم.
پیشنهاد کوچک:از خود بپرسیم آیا این عنوان،واژگانی را که مخاطب گوگل جست
و جو می کند،دارد؟اگر پاسخ بله باشد،پس عنوانی خوب نوشته ایم.
طعمه ای در مقدمه خود تعبیه کنیم.
طعمه یا قلاب،عبارت یا پاراگرافی جذاب در مقدمه پست بلاگمان است. طعمه توجه جلب می کند و او
را به خواندن مطلب مشتاق می سازد.
عناوین فرعی ما توجه مخاطب را جلب می کنند.
عنوان فرعی همان عاملی است که باعث می شود خواننده پست بلاگمان را تا آخربخواند. پس از نوشتن
پست بلاگمان،عناوین فرعی را جدا کرده و آن ها را براساس چهار مولفه ارزیابی کنیم:کنجکاوی، شگفتی،
شخصیت و هیجان.
به جای «ما» و «من» از «شما» استفاده کنیم.
برایان کلارک از کپی بلاگر معتقد است «شما» یکی از واژگان بسیار مهم در بلاگ نویسی است. استفاده از
واژه «شما» تمرکز بر خواننده را افزایش می دهد.خواننده به این نکته اهمیت می دهد و تا آخر پست،متن
ما را می خواند؛ زیرا این متن را برای او نوشته ایم. خواننده متوجه می شود که به او اهمیت می دهیم.
این کار به ما اجازه می دهد در قالب مخاطب مدنظرمان قرار بگیریم. این فرایند بخشی از زندگی مخاطبمان
است و اگر کارمان را به درستی انجام دهیم، با او ارتباط برقرار کرده و اعتمادش را جلب خواهیم کرد.
در متن محتوایمان از واژگان تاثیرگذار استفاده کنیم.
بله، قرار است واژگان خود را تاثیرگذار سازیم.
بله، می خواهیم پست های بلاگمان برای خوانندگان راه گشا و الهام بخش و تاثیر گذار باشند.«بله» یکی از
این واژه خوانندگان را جذب کرده و آن ها را قانع می کندبه خواندن ادامه دهند. دیگر واژگان تاثیرگذار که در
این مقاله مطرح شده اند،عبارت اند از:شما،نامشان،زیرا،پیروزی،توقف،چگونه،فورا،امروز،همه،خواستن،ساده،کشف،اگر،بدتر و پی نوشت یا پ.ن.
استراتژیک عمل کنیم.واژگان تاثیرگذار را در عناوین خود به کار ببریم و پست بلاگمان را نیز با آن ها شروع کنیم.
قواعد دستور زبان را بشنیم؛از فشرده سازی استفاده کنیم.
فشرده سازی، سبک نگارش ما را محاوره ای و مطلبمان را جذاب می کند.
آیا سوال کرده ایم؟
سوال توجه خواننده را جلب می کند.اگر سوالی خوب بکنیم،خواننده سرش را تکان خواهد داد و با ما موافقت
خواهد کرد. هر تحلیلگر رسانه های اجتماعی، پست های بلاگش را با دو سوال آغاز نمی کند.
از وجه مجهول استفاده نکنیم.
نوشته های خود را اپHemingwayکنید که نوعی ابزار رایگان وب است.این ابزار مطلب ما را اسکن کرده و
قیدها و وجه مجهول و جمله های پیچیده را هایلایت خواهد کرد. با لینک دادن به صفحات و تحقیقات
اینفلوئیسرها،ادعای خودرا باورپذیر می کنیم.
براساس برآورد گروه نیلس نورمن،اغلب بازدیدکننده ها فقط پس از صرف 10تا 20 ثانیه در سایت،از آن خارج
می شوند. در ادامه، اشاره می شودکه«مردم به ندرت صفحات وب را به صورت کلمه به کلمه می خوانند. در
عوض آن ها کل صفحه را به صورت گذار بررسی کرده و کلمه ها و جمله های خاص را برداشت می کنند.»
برای اینکه پستمان برای مطالعه گذار مناسب باشد:
?بعد از هر سه یا چهار پاراگراف،عنوانی فرعی بنویسیم.
?هر پاراگراف نباید بیشتر از سه تا چهار جمله باشد.
?از نقطه های گلوله ای یا بولت ها زیاد استفاده کنیم.
پست بلاگمان از راهنمای سبک محتوایمان تبعیت می کند.
یکی از اشتباهات که کارآفرینان آنلاین مرتکب می شوند،نداشتن سبک برای راهنمای محتوا است.
به پست های قدیمی و مرتبط،لینک بدهیم.
با گذشت زمان از آغاز بلاگ نویسی،ممکن است محتوای قدیمی تر خود را فراموش کنیم. باید سیستمی
بسازیم که محتوای قدیمی ما و واژگان کلیدی هر یک ازاین مطالب را ثبت و دسته بندی کند.استفاده از
صفحه گسترده ساده،نظیر نمونه بعدی، کارساز خواهد بود.به این ترتیب،زمانی که کلیدواژه ای را در مطالب
مان به کار بردیم،آن رابه صفحه گسترده خود ارجاع دهیم تا لینک را دریافت کنیم.محتوای قدیمی ما دیگر
فراموش نخواهد شد.
نتیجه باید به خوانندگان الهام ببخشد و آن ها را تشویق کند تا گام بعدی را بردارند.
خوانندگانمان احتمالا احساس سردرگمی و وحشت می کنند؛به ویژه اگرپستی طولانی یا تخصصی با لیست
بالا نوشته باشیم. با برداشتن این چهار گام فوری، به خوانندگانمان الهام ببخشیم و ترس آن ها را برطرف
کنیم:
?قدم اولی را که می توانند بردارند،یادآوری کنیم.
?به آن ها اعتمادبه نفس بدهید تا در هر مرحله،دو تا سه توصیه را اجرا کنند.
?اگر محتوای جدیدتر ما اجرای توصیه ها را ساده تر می سازد،خوانندگان را به استفاده از این محتوای جدید
ترغیب کنیم.
?نشان دهیم که نتیجه نهایی تا چه حد ممکن است جذاب باشد.
چند جمله آخرمان را به یادماندنی سازیم.
جمله های به یادماندنی اغلب از قدرت عدد3 استفاده می کنند.مغزانسان موضوعات با ضریب3 را بهتر پردازش
و ثبت می کند. برای مثال: هنکه دوسترمات در پست دیگرش با عنوان «5 پیشنهادبرای سبک نگارش قانع
کننده:چگونه همانند اپل،تبلیغات حیرت آوربنویسیم»،چنین می گوید:«باید بدانیم خواننده هایمان چه علایقی
دارند. از تمایلات آن ها بنویسیم،از آرزوهاو رویاهایشان.»
دعوت به اقدام کنیم.
دعوت به اقدام براساس پست انجام بگیرد و در انتهای پست به آن اشاره شود.بخش نتیجه را به 200کلمه یا
کمتر محدود سازیم.بخش نتیجه نباید حاوی نکات یا اطلاعات جدید باشد.نتیجه حلقه را کامل می کند و الهام
بخش و کوتاه است. سعی کنیم نتیجه محتوایمان در سطح سه پاراگراف یا 200کلمه باقی بماند.
تصویرمان با برندمان همگام است.
تصویرمان باید با همان خصوصیاتی سازگار باشد که برای برندمان تعریف کرده ایم.
عناصر دیداری رسانه اجتماعی باید از تم یا قالبی خاص پیروی کنند.
تصاویرمان را برای کارهای سئو آماده کنیم.
تصاویر باید حاوی واژگان کلیدی در عنوان،تگAltو نام فایل باشند.قبل از بارگذاری هرگونه عکسی، نام آن را تغییر
دهیم و از کلید واژه مدنظر استفاده کنیم،نه عنوانی مانند.jpg .d5673456
به اشتراک گذاری پست هایمان را ساده کنیم.
اگر تمایل داریم خوانندگان محتوایمان را به اشتراک بگذارند،باید این کار را برای آن ها ساده کنیم.کلیک برای
توییت روشی مناسب برای انجام دادن این کار است.در هر پست بلاگی،سه تا هفت دکمه Click to Tweetقرار
دهیم.صرفا باید سراغ سایتclick totweet.comبرویم و توییت هایی راکه تمایل داریم خوانندگان از آن ها
استفاده کنند،آماده کنیم.لینک ایجاد کنیم و پی از اضافه کردن دکمه«توییت کن»،لینک پست های بلاگمان را
در آن بگنجانیم.راه ساده تر این است که از پلاگین BetterClickTo Tweetروی وردپرس استفاده کنیم.در این
صورت،تنها کاری که خواننده هایمان برای به اشتراک گذاری انجام خواهند داد،کلیک روی دکمهtweetاست.
پست های مرتبط بیفزاییم.به طور حتم،دوست داریم خواننده هایمان در سایت باقی بمانند،کلیک کنند و به
خواندن ادامه دهند. هرچه خواننده ها زمان بیشتری در بلاگ ما صرف کنند،بیشتر احتمال دارد عضو لیست
ایمیلمان شوند.چندپست مرتبط به انتهای پست های بلاگمان اضافه کنیم تا محتوای مرتبط به خواننده ارائه
شود. می توانیم از پلاگین پست مرتبط نظیر Jetpack،Related postsاز زمانت یا Upprevاستفاده کنیم.
در تگ عنوان از برترین کلید واژه خود استفاده کنیم.
تگ عنوان را به 55تا 65 حرف محدود سازیم. تگ عنوان باید علاقه کاربر را برانگیزد و نویدبخش باشد.محدود
کردن آن به55تا65حرف باعث می شود کاربر به دنبال کردن آن در نتایج جست و جو رغبت پیدا کند.
سعی کنیم از تگ های متفاوت برای H1و عنوان استفاده کنیم.تگ H1را با واژگان کلیدی مرتبط تکمیل کنیم
تا ترافیک بیشتری دریافت کنیم.
با حداگثر130کاراکتر،متادیسکریپشن بنویسیم.
دعوت به اقدام یادمان نرود،طوری که برای هر دو کلیدواژه وعبارت پرکاربرد در متادیسکریپشن،یک دعوت به
اقدام ارائه دهیم.متادیسکریپشن،اسنیپت کوتاه پست است که درصورت لیست شدن در نتایج جست و جوی
گوگل،مخاطبان می توانند آن را ببینند.ساده ترین راه برای شخصی سازی متادیسکریپشن، استفاده از
ابزارYOAST SEO است.
اگر پلاگین YOAST SEOرانصب کرده باشیم،زیر پست خود در وردپرس گزینه هایی مشاهده خواهیم کرد.
به منظور تغییر متا دیسکریپشن،صرفاEdit Snippet را انتخاب کنیم و توضیحات خود را بنویسیم.راهنمای
مندرج در YOASTرا دنبال کنیم و اگر نور نارنجی یا سبز دریافت کردیم،کارمان خوب پیش رفته است.
چندبار در محتوایمان کلید واژه های برتر به کار ببریم.
از این کلیدواژه ها در مقدمه و نتیجه و یک یا دو بار در متن اصلی و عناوین فرعی استفاده کنیم (H2,H3).
لینک های خروجی را به منابع معتبر اضافه کنیم.
از ارجاع دادن به منابع خارجی محتوا و اینفلوئنسرها واهمه نداشته باشیم.
در ALTبرای دست کم یک یا دو تصویر اول خود توضیحات منحصر به فرد بنویسیم.
گوگل اغلب به اطلاعات ALTنگاه می کند تا موضوع محتوایمان را کشف کند. بنابراین، حتما
به Media Libraryوردپرس خود مراجعه کرده و توضیحات ALTرا کامل کنیم.