- همه ما عبارت "محتوا پادشاه است" را شنیدهایم، اما اکنون بیشتر از همیشه، بازاریابی محتوا در کانون توجه قرار دارد و یک عنصر کلیدی در برندینگ شخصی و موفقیت بازاریابی شماست. از برندهای شخصی گرفته تا شرکتهای فورتون ۵۰۰، هر کارآفرین و صاحب کسبوکار به دنبال راههای جدیدی برای افزایش آگاهی از برند، سرنخها، تعامل با مخاطب، رشد فالوورها و رتبهبندی سئو است. بازاریابی محتوا بر ایجاد و توزیع محتوای ارزشمند متمرکز است تا مخاطب مشخصی را جذب و حفظ کند و اقدام سودآور مشتری را تحریک کند. اما اگر شما در بازاریابی محتوا تازهکار هستید یا شاید در حال بازنگری خلاقیت محتوای خود برای برند شخصیتان هستید، باید با ساخت چارچوب برای راهاندازی خود شروع کنید. پنج مرحله برای ساخت یک چارچوب بازاریابی محتوا وجود دارد. مرحله اول تعیین هدف شماست. با وضوح کامل در مورد هدف خود شروع کنید. فکر کنید، این قطعه محتوا برای چیست؟ اهداف روشنی را برای آنچه که امیدوارید با در نظر گرفتن مسائلی مانند، ترویج یک پیشنهاد جدید، افزایش فروش، دانلودها، بازدیدهای ویدیو، ثبتنامهای ایمیل یا بهبود نگهداری مشتری، بهدست آورید، تعیین کنید.
مرحله دوم کاملاً به در نظر گرفتن مخاطب مربوط میشود. در اینجا واقعاً شروع به فکر کردن درباره بخشهای مخاطب خاص خود خواهید کرد و محتوایی را ایجاد خواهید کرد که با علایق، نیازها و نقاط درد مشتریان ایدهآل شما همخوانی داشته باشد. هرچه بیشتر بتوانید به زبان مخاطب هدف خود صحبت کنید، محتوای شما قابل ارتباطتر خواهد بود و تبدیل بالاتری خواهید یافت. مرحله سوم، یک مرحله بسیار مهم، ساخت داستان برند است. داستان برند شما چیزی است که برند شخصی شما را منحصر به فرد میسازد و برند شما را از رقبا جدا میکند. داستانهای شخصی ابزار بسیار قدرتمندی در ارتباطات انسانی هستند و میتوانند دلیلی باشند که چرا کسی تصمیم میگیرد با شما به جای یک رقیب کار کند. حالا مرحله چهارم تماماً به فرآیند لازم برای اجرای استراتژی محتوا مربوط میشود. تصمیم بگیرید که چه کسی مسئول ایجاد محتواست. آیا این شما هستید، یا کسی از تیم شما، یا اینکه این بخش از کسبوکار خود را برونسپاری کردهاید؟ بسیاری از کارآفرینان نویسندگان را برونسپاری میکنند و این کاملاً مناسب است اگر اهداف روشنی داشته باشید و صدای برند شما مشخص باشد. به هر حال، یک فرآیند گردآوری محتوا ایجاد کنید که برای برند شما پایدار و قابل مقیاس باشد. پیشنهاد میکنم یک روز در هر ماه را به ایجاد محتوا به صورت عمده یا بررسی محتوای تولیدشده توسط تأمینکننده محتوای خود اختصاص دهید.
اکنون مرحله پنجم و نهایی تماماً به اندازهگیری مربوط میشود. با انتخاب یک ابزار اندازهگیری محتوا مانند Hootsuite شروع کنید که عملکرد محتوای شما را گزارش میدهد. این ابزارها به شما اجازه میدهند که پیگیری کنید کدام محتوای مخاطب بیشتر مصرف و درگیر میشود. به محتوای خود یک بازه سه تا شش ماهه بدهید تا کیفیت تعامل را پیگیری کنید تا بتوانید آنچه که کار میکند را آزمایش، اصلاح و تکرار کنید. آخرین توصیه من این است که خیلی زود تسلیم نشوید. این یک ماراتن است، نه یک دو سرعت. و اگر آمادهاید که همین حالا شروع کنید، چارچوب پنج مرحلهای بازاریابی محتوا را در فایلهای تمرینی بررسی کنید.
- ایجاد محتوا، یک تعهد زمانی است که همه ما با آن دست و پنجه نرم میکنیم. به عنوان مدیر ارشد محتوای برند شخصی خود، ایجاد محتوای باکیفیت و منظم برای به اشتراکگذاری با مخاطبانتان میتواند چالشبرانگیز باشد. بدون شک، سودمندترین کاری که میتوانید برای برند شخصی خود انجام دهید، صرف زمان برای طراحی یک تقویم محتوا است. بیشتر محتوایی که در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته میشود، احساس زمان واقعی دارد، با توجه به چرخه کوتاه عمر و سرعت بالای اطلاعاتی که در هر پلتفرم حرکت میکند. اما در واقعیت، بخش بزرگی از آن از قبل برنامهریزی شده و از یک تقویم محتوا نشأت میگیرد. داشتن تقویم محتوای شخصی به شما کمک میکند تا محتوای دائمی و فصلی را از پیش آماده کنید تا بتوانید بر روی شرکت در مکالمات داغ و بهروز تمرکز کنید. من پیشنهاد میکنم که تقویم محتوا و برنامه انتشار خود را ۳۰ روز قبل آماده کنید و اینگونه میتوانید این کار را انجام دهید.
اولین قدم ارزیابی این است که چه فصل، تعطیلات، کنفرانس، انتشار محصول، کمپین و رویدادهای صنعتی در ماهی که برای آن محتوا آماده میکنید، مرتبط و در حال برگزاری هستند. در نهایت، این تمرین ساختار تقویم محتوای ماه آینده شما را مشخص میکند که میتوانید به آن اضافه کنید. پس از اینکه محتوای مورد نیاز را مشخص کردید، میتوانید شروع به فکر کردن درباره اینکه چه نوع فرمت محتوایی برای هر پست بهتر است، کنید. یک تقویم محتوای سالم باید دارای انواع فرمتها باشد که متناسب با علایق و رفتارهای مشتری هدف شما باشد. برای جلب توجه شخصیتهای خاص در گروه مشتریان خود، بهتر است که هم محتوای بلند و هم محتوای کوتاه برای به اشتراکگذاری در تمام کانالهای برند شخصیتان داشته باشید. محتوای بلند شامل پستهایی مانند مقالات، اوراق سفید، خلاصهها یا مطالعات صنعتی، دورهمیهای کارشناسان، بیانیههای مطبوعاتی، پخش زنده فیسبوک یا وبینارهاست. محتوای کوتاه شامل پستهایی مانند نقل قولها، نکات سریع یا ترفندها، میمها، GIFها، اینفوگرافیکها، ویدیوهای میکرو، وبلاگها، پستهای اسنپچت، استوریهای اینستاگرام یا نظرات مشتریان است. برخی از انواع محتوا بسته به اینکه در چه پلتفرمی به اشتراک گذاشته شده، بیشتر لایک، دنبالکننده و تعامل جلب میکند.
پس از اینکه محتوای فصلی خود را تعریف کردید، مورد بعدی که باید ارزیابی کنید این است که چه محتوایی برای هر مرحله از سفر مشتری نیاز است. حالا، سفر مشتری موضوع بزرگی است، اما به سرعت پنج مرحله سفر مشتری را پوشش میدهم تا بتوانید در مورد ارزیابی و ایجاد پیامها و محتوای مناسب برای هر یک فکر کنید. مرحله اول، آگاهی است. مرحله دوم، توجه است. مرحله سوم، خرید است. مرحله چهارم، نگهداری است. و مرحله پنجم و نهایی، حمایت است. نقشه سفر مشتری شما، روشی است که از طریق نقاط تماسی که مشتریان شما به صورت آنلاین و آفلاین با آنها ارتباط برقرار میکنند، با مخاطبان خود ارتباط برقرار میکنید و میفروشید. نقاط تماس را به عنوان تمام مکانهایی در نظر بگیرید که مشتریان شما با شما درگیر میشوند و جایی که میتوانید به صورت یکپارچه در تکمیل خرید حمایت کنید. نقاط تماس رایج شامل صفحات فروش، صفحه سوالات متداول، نظرات مشتریان و البته فرم تماس شماست.
برای الهام بیشتر در مورد چگونگی طراحی تقویم محتوای برند شخصی خود، چه محتوایی ایجاد کنید و هر چند وقت یکبار پست بگذارید، فایل تمرین تقویم محتوای رسانههای اجتماعی را بررسی کنید. این یکی خوب است. فقط بدانید که تقویم محتوای شما به طور مداوم در حال تحول است زیرا برند شما رشد میکند و شما به طور واضحتری متوجه میشوید که مخاطبانتان کی هستند و همچنین با چشمانداز همیشه در حال تحول رسانههای اجتماعی سازگار میشوید.
- این ایده خوبی است که هر پروفایل رسانه اجتماعی را به عنوان یک صفحه فرود برای برند شخصیتان در نظر بگیرید. با این حال، در اینجا پنج نکته وجود دارد که باید در هنگام بررسی کانالهای رسانه اجتماعیتان به آنها توجه کنید. اول، آیا نام کاربری شما در رسانههای اجتماعی با برند، کسبوکار و شخصیت شما همراستا است؟ به این عامل جستجو فکر کنید. اگر بتوانید نام کاربریای را که نام کامل شماست، به دست آورید، پیدا کردن شما برای مردم بسیار آسانتر خواهد بود. حتی بهتر، سعی کنید همین نام کاربری را در تمام کانالها تأمین کنید و اگر ممکن است از اعداد یا زیرخط (underscore) استفاده نکنید. به عنوان مثال، چه بخواهید وبسایت من را پیدا کنید، چه توییتر، پینترست، لینکدین یا اینستاگرام من، تمام کانالهای اجتماعی من @chelseakrost هستند که هم به برند شخصی و هم به کسبوکار من مرتبط است و به راحتی به خاطر سپرده میشود. خوب، نکته دوم، آیا لوگو، نام کسبوکارتان، وبسایت، هشتگ امضا و بیو شما بهروز و در تمام کانالها یکسان است؟ اگر نه، زمان آن رسیده که هر کانال را تنظیم کنید تا حضور برند یکسانی در تمام پلتفرمها داشته باشید. در مورد ثبات صحبت میکنیم، نکته سوم این است که چند ماه گذشته از محتوای منتشر شده را بررسی کنید. آیا به طور منظم پست میگذارید یا روزها، هفتهها یا حتی ماهها بدون پست میگذرانید؟ هر چقدر که برنامه پستگذاری شما منظمتر باشد، احتمال بیشتری برای افزایش فالوور و تعامل دارید. به موضوعات و قالبهای محتوایی که بیشترین تعامل را ایجاد میکنند توجه کنید و از آن بیشتر تولید کنید. به مخاطبان خود آنچه را که دوست دارند بدهید و آنها آن را در کانال خود به اشتراک خواهند گذاشت و برای مطالب بیشتر برمیگردند. این اشتراکگذاری و بحث در مورد محتوای شما، نقاط ورودی جدیدی را برای موتورهای جستجو باز خواهد کرد تا محصولات و خدمات شما را به افراد بیشتری معرفی و ارائه کنند. حالا، با رشد مخاطبان شما، بینشهای مخاطبان شما به طرز شگفتانگیزی مهم خواهد شد، و این من را به نکته چهارم میرساند. آیا ابزار تحلیلی رسانههای اجتماعی برای پیگیری رشد، پیشرفت و تعامل جامعه خود دارید؟ اگر نه، چندین ابزار کاربرپسند برای بررسی وجود دارد که به شما در پیگیری این اطلاعات کمک خواهد کرد، مانند Buffer یا Hootsuite. و این نکته نهایی را نمیتوانم به اندازه کافی تأکید کنم، فراموش نکنید که قانون 80/20 را رعایت کنید. قانون 80/20 تعادل بین محتوای غیرتبلیغاتی و تبلیغاتی در رسانههای اجتماعی است. 80 درصد از زمان شما در رسانههای اجتماعی باید به تعامل با جامعهتان، شرکت در گفتگوهای داغ و نظر دادن در پستهای فالوورهای شما اختصاص یابد. 20 درصد دیگر از زمان میتواند به تبلیغ محصولات و خدمات شما اختصاص یابد. اگر تمام زمان شما در کانالهایتان صرف تبلیغ کسبوکار شما شود و هیچ چیز دیگری، مردم در نهایت گوش دادن را متوقف خواهند کرد، بنابراین کمتر بر روی تبدیلها تمرکز کنید و بیشتر بر روی گفتگوهای باکیفیت تمرکز کنید.
- همه ما میدانیم که ویدیو ضروری است، اما آیا ایدهی تولید محتوای ویدیویی شما را دچار استرس میکند و آیا عبارت "ویدیوی زنده" شما را میترساند؟ بگذارید همینجا شما را متوقف کنم. نیازی به ترس نیست. وقتی با مشتریان ملاقات میکنم و درباره ویدیو صحبت میکنیم، آنها اغلب فرض میکنند که به یک فیلمبردار یا مهارتهای ویرایش یا بودجهای بزرگ نیاز دارند. البته، این موضوع دلهرهآور به نظر میرسد، اما حقیقت این است که برخی از بهترین راهها برای تولید و به اشتراکگذاری ویدیو از طریق اپلیکیشنهای ساده پخش زنده است که فقط به یک گوشی هوشمند، نور خوب و شاید یک سهپایه نیاز دارد. بنابراین وقت آن است که جسور باشید و از پخش زنده به نفع خود استفاده کنید. در اینجا سه روش ساده برای شروع پخش زنده امروز آورده شده است.
ایده اول این است که به مخاطبان خود نگاهی به پشت صحنه نشان دهید. دلیلی وجود دارد که برنامههای واقعیتنمای مربوط به مردم و مشاغل روزمره اینقدر ما را سرگرم کردهاند. ما دوست داریم پشت صحنه را ببینیم، بنابراین به مخاطبان خود نگاهی به نحوه کارکرد کسبوکار خود بدهید. ممکن است یک جلسه طوفان مغزی با تیمتان باشد، یا شما در حال آمادهسازی یک غرفه در یک نمایشگاه هستید، یا شاید در حال آماده شدن برای اولین سخنرانی کلیدی خود هستید و میخواهید نحوه آماده شدن برای روز بزرگ را به اشتراک بگذارید. هر چه که انجام میدهید، بیش از حد به آن فکر نکنید. بهجای آن، بگذارید داستان به طور طبیعی پیش برود. مخاطبان شما میخواهند نگاهی اصیل و قابل ارتباط داشته باشند، نه یک تبلیغ بیش از حد تولیدشده. مهم است که به مصرفکنندگان خود ارزش ورود به دنیای شما را نشان دهید و پخش زنده به شما این امکان را میدهد که برند خود را به آنها برسانید.
حالا دومین راه این است که یک پروژه جدید را معرفی کنید و هیجان ایجاد کنید. از آن پخش زنده ناگهانی استفاده کنید تا پروژه جدیدی که روی آن کار میکنید و هنوز منتشر نشده است را فاش کنید. ما همه دوست داریم احساس کنیم که در دایره داخلی هستیم، بنابراین مطمئناً مخاطبان شما از داشتن این اطلاعات داخلی لذت خواهند برد. و یک نکته در این باره: از بینندگان خود در طول ویدیو زنده سوال بپرسید. این به مخاطبان شما کمک میکند تا در آنچه که در حال انجام است شرکت کنند و برای آنها سرگرمکننده و هیجانانگیز است، زیرا به یاد داشته باشید، وقتی مردم به فید شما لایک و کامنت میگذارند، ترافیک و به اشتراکگذاری بیشتری نیز خواهید داشت. محتوای ویدیوی زنده همیشه باید نوعی دعوت به اقدام داشته باشد. به عنوان مثال، آیا میخواهید آنها به چیزی مشترک شوند، شما را دنبال کنند یا به یک جذب لید (lead magnet) بپیوندند؟ هدف نهایی را مشخص کنید و روایت به خودی خود شکل خواهد گرفت.
و سومین راه این است که محصول خود را نمایش دهید یا اگر شما یک برند شخصی مبتنی بر اطلاعات مانند من هستید، از پخش زنده برای ارائه اطلاعات عملی و ارزشمند به مخاطبان خود استفاده کنید. بنابراین ویدیوی Facebook Live خود را زمانی برنامهریزی کنید که میدانید مخاطبانتان در حال تماشای آن هستند و یک توضیحات عالی برای ویدیوی خود بنویسید. به مردم حقایق اساسی را اطلاع دهید، از جمله اینکه کجا هستید، چه کاری انجام میدهید و چه چیزی یاد خواهند گرفت و چرا این مفید است. اگر به مصرفکنندگان ارزش رایگان فوقالعادهای بدهید، آنها برای پیشنهادات پولی شما آماده خواهند بود. شما میدانید که نمونهها چقدر برای مصرفکنندگان مهم هستند. به آنها طعمی بدهید که باعث شود بخواهند بیشتر. با پیشرفت تکنولوژی، روشهای بازاریابی خود نیز تغییر میکند. فراموش نکنید، شما چیزی برای ارائه به مخاطبان خود دارید که هیچکس دیگری نمیتواند، بنابراین با رفتن به پخش زنده، استعداد، دانش و شخصیت خود را به اشتراک بگذارید.