تغییرات آب و هوایی از چالشهای اصلی است که بشر امروزی را تحت تاثیر خود قرار داده است. در مواجه با این تغییرات، کنوانسیون تغییرات اقلیمی سازمان ملل متحد (UNFCCC) در سال ۱۹۹۲ به تصویب رسید و به دنبال آن پروتکل کیوتو تشکیل شده است. با این حال، پیمان کیوتو موفقیت چشمگیری در مقابله با این مشکلات نداشته است. شکست ظاهری در تلاشهای بینالمللی برای کاهش انتشار گازهای گلخانه ای تاکنون با توجه به گستره توجهات جلب شده به این موضوع نشان دهنده این است که مساله تغییر اقلیم از لحاظ سیاسی پیچیده است.
تغییر اقلیم به معنی هر گونه تغییر واضح و مشخص در الگوهای مورد انتظار برای وضعیت آب و هوایی، که در طولانی مدت در یک منطقه خاص یا برای کل اقلیم جهانی، رخ بدهد میباشد. این تغییرات به دلیل اتفاقات رخ داده غیر عادی در آب و هوای زمین است. اخیرا تغییرات آب و هوایی با فرض رابطه علت و معلولی انسانی بکار میرود. این فرض در کنوانسیون چارچوب تغییر اقلیمی سازمان ملل (UNFCCC) مورد استفاده قرار گرفت.
شواهد روشنی برای تغییر اقلیم و اثرات آن در سطح کره زمین موجود است. هر چقدر که این تغییرات بیشتر شوند، اثرات آن نیز شدت مییابند. چالش بزرگ برای سیاستمداران و مسئولین این است که بدانند در چه زمان، به چه اندازه و در چه مقیاسی اثرات تغییر اقلیم رخ میدهند. با این وجود هنوز روش اصولی برای شناخت آسیب پذیری عواملی که باعث تشدید اثرات تغییر اقلیم میشوند وجود ندارد.
از اثرات تغییرات اقلیم میتوان به تاثیر آن در چرخه آب اشاره نمود. چرخه آب تعادل حساسی از بارش، تبخیر، و همه مراحل بینابینی است. افزایش دما میزان تبخیر آب را در اتمسفر افزایش میدهد که نتیجه آن افزایش ظرفیت جو برای نگاه داشتن آب خواهد بود. افزایش تبخیر ممکن است در بعضی مناطق خشکسالی و در مناطق دیگر منجر به افزایش بارندگی شود. با افزایش دما، انسانها و حیوانات نیاز بیشتری به آب برای سلامتی و حفظ بقا خود پیدا میکنند.
بسیاری از فعالیتهای مهم اقتصادی، مانند تولید انرژی در نیروگاهها، پرورش دام و افزایش محصولات غذایی نیز نیازمند آب است. مقدار آب موجود برای این فعالیتها ممکن است با گرم شدن زمین کاهش یابد. اوضاع هنگامی که رقابت برای منابع آب افزایش مییابد، وخیم تر میشود. کیفیت آب همچنین در مناطقی که بارندگی افزایش یافته است، تغییر میکند. به عبارتی، افزایش بارش سنگین می تواند مشکلاتی را برای زیرساخت های آب به دلیل حجم آب زیاد در سیستمهای فاضلاب و تصفیه آب به وجود آورد. منابع آب شیرین در سواحل در معرض خطر بالا آمدن سطح آب دریا قرار دارند. هنگامی که سطح آب دریا افزایش مییابد، آب شور به مناطق آب شیرین حرکت می کند. این امر باعث افزایش نیاز آب به منابع آب شیرین ( و یا حذف نمک از آب) میشود.
تحقیقات بر روی مقوله تغییرات اقلیمی بیشتر در کشورهای توسعه یافته انجام شده است. با این وجود کشورهای در حال توسعه تنوع اقتصادی کمتری نسبت به کشورهای توسعه یافته دارند. این امر باعث آسیب پذیری بیشتری میشود. در کشورهای توسعه یافته کمتر تحقیقاتی در زمینه اثرات احتمالی تغییرات اقلیم بر تقاضای انرژی صورت پذیرفته است. تحقیقات گسترده تر توسط سناریوهای مختلف تغییرات اقلیمی با در نظر گرفتن طیف کامل تری از متغیرها در سطوح منطقه ای صورت گرفته است. نیاز برای فعالیتها بیشتر در زمینه تغییرات اقلیم، مانند صنایع وابسته به خاک، در کشورهای در حال توسعه وجود دارد. مطالعات مرتبط با فعالیتهای اقتصادی و ارتباط آنها با این پدیده نیز مفید خواهد بود.
هیئت بین دولتی تغییرات آب و هوایی (IPCC) مهمترین هیئت بینالمللی برای ارزیابی پدیده تغییرات اقلیم است. این هیئت توسط سازمان “برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد ” (UNEP) و سازمان جهانی هواشناسی (WMO) در سال ۱۹۸۸ به منظور افزایش آگاهی عمومی در مقوله تغیرات اقلیم و اثرات بلقوه زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی، تاسیس شده است. در همان سال، مجمع عمومی سازمان ملل اقدامات WMO و UNEP را در رابطه با تاسیس IPCC پیش نویس کرد.
این هیئت به بررسی و ارزیابی اکثر اطلاعات علمی، تکنیکی و اجتماعی- اقتصادی که در دنیا مرتبط با تغیرات اقلیم است میپردازد. لیکن، هیچگونه تحقیق و پایشی در مورد دادهها و پارامترهای تغیرات اقلیم نمیپردازد. هدف اصلی هیئت بین دولتی تغییرات آب و هوایی، بازتاب نظرات متخصصین است. همچنین گزارشاتی در راستای تقویت کنوانسیون چارچوب تغییر اقلیمی سازمان ملل (UNFCCC) که اصلیترین پیمان بین المللی است، تهیه میکند. لازم به ذکر است که هدف اصلی UNFCCC تثبیت گاز گلخانهای در اتمسفر در سطحی است که تداخل فعالیتهای انسانی با تغیرات آب و هوایی خطرناک نباشد.
در حال حاضر ۱۹۵ کشور من جمله ایران عضو IPCC هستند. فعالیت این سازمان در نهایت کمک به ایجاد یا تغییر خط مشی کشورهای عضو شده است که از شدت گرفتن تاثیرات تغیرات آب و هوایی جلوگیری میکند. در نتیجه کاهش گازهای گلخانهای امری ضروری محسوب میشود.
تغییرات اقلیمی یکی از بزرگترین مشکلات زیست محیطی است که بشر طی دهه آینده با آن روبرو خواهد شد. بدین منظور برای کاهش انتشار با توجه به تعریف هیئت بین دولتی تغییرات آب و هوایی از آسیب پذیری، دو راهکار کاهش دگرگونیهای آبوهوایی (Mitigation) و سازگاری با تغییر اقلیم (Adaptation)، شناسایی شده است.
سه دلیل عمده این پیچیدگی را نشان میدهد:
(۱) مشکل جهانی که راه حل آن از طریق تلاشهای یک کشور یا گروهی از کشور نمیباشد.
(۲) اثرات سو تغییرات آب و هوایی در بازه زمانی طولانی مدت وجود دارد. بنابراین به آسانی در حال حاضر قابل درک نخواهد بود. در نتیجه، نسل حاضر باید برای سودمندی نسلهای آتی تحت عنوان سیاستهای کاهش دگرگونیهای آبوهوایی تلاش کند.
(۳) سیاستهای کاهش انتشار نیازمند تغییر رفتار در مقیاس بزرگ هستند. اما در بسیاری از موارد دولتها فاقد انگیزه و یا توانایی هستند.
اقدامات جمعی برای مقابله با تغییرات اقلیم لازم است. همه کشورها باید انگیزه کافی برای چنین اقداماتی که به گرم شدن زمین کمک میکند به وجود آورند. از این طریق از هزینههای زیست محیطی که در آینده خواهند داشت کاسته شود. با این حال، راه حل “اقدام همه کشورها” تنها ارائه کننده توضیح جزئی از مساله سیاستهای اقلیمی میباشد. چرا که در عمل برخی کشورها تمایل بیشتری به این اقدامات دارند. چنین اختلافاتی در زمینه اجرای سیاست ها نیز دیده میشود. در نتیجه، توضیح و پیشبینی اقداماتی که توسط کشورهای مختلف انجام میشود، پیچیده خواهد بود.
برای مقابله با تغییرات اقلیمی باید درک مناسبی از عواملی که باعث گرمایش جهانی در هر کشور میشود داشت. یکی از عواملی که تا حدی در مطالعات سابق سیاستهای کاهش انتشار در نظر گرفته نشده است، آسیب پذیری کشورها به تغییرات اقلیمی است. این نکته جای تعجب ندارد زیرا دلیل نگرانی اصلی که توسط هیات بین دولتی تغییر اقلیم (IPCC) ذکر شده است صرفاً ارتباط آسیب پذیری کشورها میباشد که قاعدتا بر انگیزههای سیاسی کاهش انتشار تاثیر گذار خواهد بود. تاکنون، آسیب پذیری بیشتر برای تحلیل خط مشیهای سازگاری با تغییر اقلیم مورد استفاده قرار گرفته است.
آسیب پذیری یعنی میزان حساسیت یک سیستم طبیعی یا اجتماعی در برابر آسیبهای ناشی از تغییرات آب و هوایی. آسیب پذیری تابعی از حساسیت یک سیستم به تغییرات آب و هوا است. در واقع به درجهای که یک سیستم به تغییر در اقلیم پاسخ میدهد از جمله اثرات مفید و مضر اطلاق میشود. آسیب پذیری آب و هوایی میتواند شامل طیف گستردهای از معانی، موقعیتها و زمینههای مختلف در تحقیقات تغییرات اقلیمی باشد. اما از سال ۲۰۰۵ به عنوان یک مفهوم اصلی در تحقیقات دانشگاهی مطرح شده است. آسیب پذیری را می توان به طور عمده به دو دسته عمده تقسیم کرد:
دسته اول) آسیب پذیری اقتصادی که بر اساس براساس عوامل اقتصادی اجتماعی است.
دسته دوم) که آسیب پذیری جغرافیایی نام دارد.
مطابق با رویکرد سطحی- سیستمی آسیب پذیری در هیات بین دولتی تغییر اقلیم (IPCC)، بیشتر تحقیقات از آسیب پذیری اقلیمی برای توصیف جوامع، سیستمهای اقتصادی یا جغرافیایی استفاده میکنند. با این حال، تأثیرات گسترده تغییرات اقلیمی باعث شد که مفهوم آسیب پذیری اقلیمی بیشتر برای توصیف مشکلاتی که کمتر سیستماتیک میباشند، مورد استفاده قرار گیرد. مانند آسیب پذیری بهداشت فردی، شرایط آسیب پذیر یا توصیف آسیب پذیری گونههای حیوانات. در حال حاضر چندین سازمان و ابزار وجود دارد که توسط جامعه جهانی و دانشمندان برای ارزیابی آسیب پذیری اقلیمی استفاده می شود.
کاهش دگرگونیهای آبوهوایی (Mitigation)، شامل فعالیتهایی است که اندازه و یا میزان تغییرات آب و هوایی در دراز مدت را محدود میکند. این راهکار معمولا کاهش تداخل فعالیتهای انسانی با پدیده تغییرات آب و هوایی است. کاهش مستمر ممکن است با افزایش ظرفیت چاهکهای کربن (مخزن طبیعی یا مصنوعی است که برخی از ترکیبات شیمیایی کربن دار را برای یک دوره نامحدود در خود نگاه میدارد.) نیز همراه باشد، مانند احیای جنگل. در عوض، تطابق با پدیده گرمایش جهانی اقدامات انجام شده برای مدیریت اثرات احتمالی (و یا غیر قابل اجتناب) از گرم شدن کره زمین است. ساختن خاکریزها در مقابل افزایش سطح دریا از جمله مثالهای نامبرده خواهد بود.
از دیگر مثالهای راهکار کاهش مستمر میتوان به مورد زیر اشاره کرد:
حدود ۱/۴ میلیارد نفر در سراسر جهان برای تأمین نیازهای اساسی خود به به سوختهای فسیلی مانند زغال سنگ و چوب تکیه میکنند. هنگامی که سوخت فسیلی میسوزد، خاکستر وارد جو میکند. انتشار اولیه سوختهای فسیلی شامل گوگرد، نیتروژن و کربن است که می تواند برای محیط زیست، انسان و اکوسیستم مضر باشد. پیش بینی می شود تا سال ۲۰۳۵ تقاضای انرژی جهانی بیش از ۵۰ درصد شود. این رقم برای کشورهای در حال توسعه حتی بیشتر خواهد بود. متقاضیان انرژی به انرژی پاک نیاز دارند که به سلامت آنها و محیط زیست آسیب نرساند. گزارش ویژه هیات بین دولتی تغییر اقلیم (IPCC) در سال ۲۰۱۸ فوریت در اقدامات آب و هوایی مورد نیاز را امری جدی تلقی میکند.
سازگاری با تغییر اقلیم (Adaptation)، به معنی تطابق با محرکها یا اثرات اقلیمی است طوری که نه تنها خسارتی وارد نکند بلکه منجر به فرصت نیز شود. حتی اگر تولید گازهای گلخانهای در آینده این نزدیک تثبیت شود، باز هم تغییر آب و هوا و اثرات آن تا چندین سال باقی خواهد ماند. بنابراین نیاز به راهکار تطابق با پدیده تغییرات اقلیم الزامی خواهد بود.
سازگاری با تغییرات آب و هوایی به ویژه در کشورهای در حال توسعه از اهمیت زیادی برخوردار است. چرا که پیش بینی شده است که این کشورها نسبتا تغیرات آب و هوایی را بیشتر تحمل میکنند. به عبارت دیگر، ظرفیت و پتانسیل تطابق برای انسان ( به نام ظرفیت تطبیقی) به طور یکنواخت در سراسر منطق مختلف و جمعیتها توزیع شده است. این در حالی است که کشورهای در حال توسعه، ظرفیت انطباقی کمتری در مقایسه با کشورهای توسعه یافته دارند. طبق تعریف IPCC، ظرفیت تطبیقی ارتباط نزدیکی با توسعه اجتماعی و اقتصادی دارد. برای ظرفیت تطبیقی عواملی چون سطح رفاه و سلامتی، تکنولوژی، تحصیلات، دسترسی به منابع، مدیریت و مسائل سیاسی- اجتماعی، تاثیر به سزایی دارد. همچنین، مسائلی چون گسترش جمعیت، کاهش منابع و فقر باعث افزایش فشار برای بسیاری از جوامعی هستند که میخواهند با این امر مقابله کنند.
هزینه های اقتصادی برای تطابق با پدیده تغییرات اقلیم به احتمال زیاد میلیونها دلار سالانه در چند دهه آینده خواهد بود. هرچند که مقدار دقیق آن نامعلوم است. کشورهای کمک کننده سالانه ۱۰۰ میلیارد دلار تا سال ۲۰۲۰ از طریق صندوق آب و هوای سبز به کشورهای در حال توسعه برای تطابق با پدیده تغییرات اقلیم اهدا میکنند.
تغییرات جهانی به دلیل افزایش تراکم جمعیت، رقابت بیشتر برای منابع، تخریب محیط زیست و از دست رفتن تنوع زیستی باعث شده که میلیونها نفر از مردم نسبت به پدیده تغییرات اقلیمی آسیب پذیر شوند. به منظور توسعه استراتژی برای انطباق با این تغییرات جهانی، لازم است به عنوان اولین گام ارزیابی صحیحی از آسیب پذیری انجام شود. برای این کار نیاز به داده های جامع، در مقیاس مناسب و به استفاده از طیف گستردهای از عوامل مرتبط با آن احساس میشود. اکثر شاخص های بین المللی از داده های جمع آوری شده ملی در دسترس است مشتق شده است.
ظرفیت تطبیقی یک عامل مهم در تشخیص آسیب پذیری است. در مباحث تغییرات اقلیمی، ظرفیت تطبیقی بسیار نزدیک به مفاهیمی چون سازگاری، توانایی مقابله با استرس، ظرفیت مدیریت، ثبات، استحکام و انعطاف پذیری میباشد. ظرفیت تطبیق یک سیستم یا جامعه نشان دهنده توانایی آن در تغییر ویژگی یا رفتار خود در مقابله با تنشهای خارجی موجود یا پیش بینی شده است. IPCC ظرفیت تطبیقی را پتانسیل یا توانایی یک سیستم، منطقه و یا جامعه برای وفق دادن با اثرات تغییرات آب و هوایی (از جمله تنوع آب و هوا و حوادث شدید اقلیمی) در نظر دارد. ظرفیت تطبیقی از کشوری به کشور دیگر و از جامعهای به جامعه دیگر و بین گروههای اجتماعی و افراد مختلف، متفاوت است.
تجزیه و تحلیل آسیب پذیری شامل شناسایی تهدیدها در کنار “انعطاف پذیری” است. به عبارت دیگر نوعی پاسخ سیستم و توانایی آن برای شناسایی فرصتها و مقاومت در برابر عوامل و اثرات منفی تغییرات زیست محیطی است. مفهوم مقاومت به این معنی است که دارایی های فردی، حقوق افراد، خانواده ها و یا جوامع میتوانند در مواجه با مشکلات مدیریت شوند. این امر ارتباط نزدیک بین آسیب پذیری، معیشت و سرمایه داری را نشان میدهد. هرچقدر میزان سرمایه مردم بیشتر، آسیب پذیری آنها به مراتب کمتر خواهد بود. بر عکس این مساله نیز صادق است یعنی هر چه میزان از بین رفتن سرمایههای مردم بیشتر شود، ناامنی آنها بیشتر خواهد شد.