Mahsa Norouzi
Mahsa Norouzi
خواندن ۳ دقیقه·۱ ماه پیش

آدمو سگ بگیره، جو نگیره


" آدمو سگ بگیره، جو نگیره "

خیلی مواقع این جمله رو شنیدیم و کنایه زدیم و همه هم معنیشو می‌دونیم. اما چه اشکالی داره آدم جوگیر بشه؟ چرا اصلاً جوگیر شدن بد باشه؟ چرا بهمون حس منفی می‌ده؟

جوگیر شدن لزوماً چیز بدی نیست. اما اول بیاید راجع به اثر دومینو با هم صحبت کنیم و بعد اینکه چطور این دو تا بهم مربوط‌ان، و در نهایت، در رابطه با خوب بودن جوگیری، صحبت کنیم:

اثر دومینو می‌گه تغییر رفتار مثل انداختن اولین دومینو می‌مونه. اولی که افتاد بقیه تکه‌ها رو هم زمین می‌زنه. به عبارتی اولین تغییر رفتار باعث تغییر رفتارهای مرتبط با اون رفتار می‌شه. یه عادت خاص، عادت دیگری رو همراهش می‌آره.

شاید باورتون نشه! اما حجم زیادی از کارهای روزمره ما به هم مرتبط‌ان. رفتارها و بخش‌های مختلف زندگیمون به طرز عجیبی به هم وابسته‌ان.

اثر دومینو بر مبنای یه اصل اساسی از رفتار آدم‌هاست؛ پایبندی و استمرار. حتی اگه مقدار خیلی کمی به هدف‌مون پایبند باشیم، همین پایبندی کاری می‌کنه که تصورمون از خودمون کم‌کم تغییر کنه و هر چقدر تصورمون عوض بشه احتمال تعهد و استوار موندن و ادامه دادن مسیرمون بیشتر می‌شه.

همین که اولین دومینو‌ها بیفتن کم‌کم تصور ذهنیمون از خودمون عوض می‌شه، هر چقدر تغییر بیشتر باشه بر اساس هویت جدیدمون، عادت‌هایِ جدیدی خلق می‌کنیم.

البته که تو این راه ۳ تا قاعده رو باید رعایت کنیم که بتونیم ادامه بدیم در غیر این صورت احتمالا شکست می‌خوریم:

یک، از چیزی که بیشترین انگیزه رو براش داریم، شروع کنیم. آروم‌آروم و کوچیک‌کوچیک جلو بریم. اما این رفتار کوچیک رو ادامه بدیم.

دو، آروم‌ و پیوسته جلو بریم. بعد از اینکه فعالیت انگیزه‌بخش اول رو انجام دادیم اون‌وقت سراغ بعدی بریم. یهو نخوایم همه فعالیت‌ها رو با هم انجام بدیم. با ادامه دادن، کم‌کم به خودمون ایمان میاریم و بهش متعهد می‌شیم.

سه، هر جا دچار تردید شدیم، شروع کنیم قدمامون رو کوچیک‌تر کنیم. تا جایی که می‌تونیم کوچیکش کنیم تا بتونیم انجامش بدیم. خوبی اثر دومینو اینه که نتیجه مهم نیست و صرفاً پیشرفت مهمه. اینکه یه قدم جلوتر بریم، حالا هر چقدر که این قدم کوچیک باشه ولی جلو بریم.

قبل از اینکه بریم سراغ جوگیری بیاید راجع به یه موضوع دیگه هم صحبت کنیم؛ ذهن آدم از پروژه‌های ناتموم بیزاره. کار نیمه‌تموم تنش و استرس بهمون می‌ده. وقتی یه کاری رو شروع کردیم، دوست داریم هر چه زودتر تمومش کنیم. پس این خودش احتمال اینکه اگه کاری رو شروع کردیم، تمومش کنیم رو بالا می‌بره.

دیگه بریم سر اصل مطلب؛ وقتی جوگیر می‌شیم یهو یه قله بزرگ رو می‌خوایم یه‌شبه فتح کنیم. یا یهو می‌خوایم از شنبه رژیم بگیریم، بریم باشگاه، ساعت خوابمون رو تنظیم کنیم و... . چیزی که جوگیری رو بد می‌کنه و حس منفی می‌ده اینه که:

یک، جوگیری این مفهوم رو می‌رسونه به ما که قراره دو روز دیگه کلاً رها کنیم و برگردیم حالت قبلیمون و شروع می‌کنیم به مسخره کردن؛ که اینجا "استمرار" رو از ما می‌گیره.

دو، حجم زیادی از کار‌ها رو می‌خوایم همزمان با هم انجام بدیم. انگار نمی‌خوایم بذاریم تیکه‌های دومینو دونه‌دونه پشت سر هم زمین بخورن بلکه توقع داریم کل دومینو با هم و همزمان زمین بخوره. اینجا داریم "آروم و پیوسته و با قدم‌های کوچیک جلو رفتن" رو از خودمون می‌گیریم. اجازه نمی‌دیم یه تغییر رفتار منجر به تغییر بعدی بشه.

سه، هر وقت تردید کردیم با گفتن جمله "جوگیر بودم"، نه تنها ایمان به خودمون رو از خودمون می‌گیریم، که نقطه پایان می‌ذاریم بر تلاش‌هامون.

شروع کردن خیلی سخت‌تر از ادامه دادنه. بیاید به جوگیری جور دیگه‌ای نگاه کنیم. جوگیر شدن اولین دومینو رو زمین می‌زنه. جوگیری لزوماً چیز بدی نیست کافیه با اثر دومینو همراهش کنید. جوگیری جوهره شروع کار رو بهمون می‌ده.

بیاید جوگیر شیم. شروع کنیم. از کار نیمه‌تموم بیزار باشیم. با اثر دومینو و قواعدش مسیرمون رو ادامه بدیم. رفتارهامون رو تغییر بدیم.

بیاید دفعه بعدی که جوگیر شدیم آگاهانه ادامش بدیم و ازش استفاده کنیم.

مهم اینه که اولین دومینو رو بندازیم.

پ.ن ۱: یه عادت خاص، عادت دیگری رو همراهش می‌آره. اثر دومینو برای عادات منفی هم کارکرد مشابهی داره.

پ.ن ۲: از تمام "ه" های کسره که اشتباه گذاشته شدن عذرخواهی می‌کنم :)


شروع کاراستمرار
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید