شنبه شب در حالی که داخل کافه دنجی در شمال غرب تهران نشسته بودم که رنگ و بوی دهه 50 را داشت، بوی دودی خفیف در هوا به سرفهام انداخت. همانطور که سعی داشتم سرفه را با ماکیاتو پایین بدهم، توییترم باز شد و خبری مرا از جا پراند. زندان اوین آتش گرفته بود.
شنیدن خبر آتش گرفتن اوین همان آب سردی بود که روی آدم میریزند. از جزییات اتفاق تلخ شنبه شب بگذریم و تحلیل و خبر را به عهده سایتهای خبرگزاری بگذاریم؛ اما بد نیست بدانیم اوین کجاست و چرا از آن بهعنوان یکی از مهمترین زندانهای ایران یاد میکنند؟
بله واقعیت این است که اوین آنقدرها که فکر میکنید هم قدیمی نیست و ساختمان آن همین 51 سال قبل ساخته شده. پس وقتی از آن یاد میکنید، تصویر یک زندان مخوف قدیمی و مستعد آتش گرفتن و فروریختن به ذهنتان نیاید بهتر است.
سیدضیاء طباطبایی آخرین نخستوزیر دولت قاجار و یکی از عجیبترین چهرههای تاریخ ایران است. او در کودتای 1399، همراه با رضاشاه بود. او گاهی کتوشلوار غربی میپوشید و بعضی وقتها هم لباس روحانیون را بهتن میکرد. سیدضیا در دوران قاجار همزمان نشریه ندای اسلام و نشریع شرق را منتشر میکرد که پولش را زرتشتیها میدادند.
بسیاری از او به عنوان جاسوس انگلیس یاد میکنند. او از سال 1314 تا1322 در فلسطین زندگی کرد و زمینهای زیادی در آنجا داشت.سید ضیاء در ۱۳۳۵ مدتی زندانی شد و از آن پس از سیاست دوری کرد و در آبادی سعادتآباد در شمال غربی تهران به کشاورزی و دامداری مشغول بود. زمینهای مربوط به اوین در همین محل است.
یکی از معماران زندان اوین امیر نصرت منقح بود. ساخت این زندان در زمینی به مساحت ۴۰ هکتار از دههٔ ۱۳۴۰ آغاز شد و در سال ۱۳۵۰ به سرانجام رسید. منقح در سال 1302 به دنیا آمد و موقعی که معماری زندان اوین را برعهده گرفت، 38 تا 40 ساله بود. پدر او سومین شهردار پایتخت به حساب میآمد. منقح با استفاده از بورسیه سازمان ملل متحد، در کشورهای اروپایی چون فرانسه، سوئد، نروژ و دانمارک به پژوهش دربارهٔ ساختمانهای بهداشتی، آموزشی و مسکونی پرداخت و به ایران بازگشت تا تجاربش را در ساخت زندان اوین به کار ببرد.
مشهور است که اوین کتابخانهای مجهز دارد. به نظر دمیرسد که این خبر درست باشد. ایران میگوید این کتابخانه یکی از بهترین کتابخانههای خاورمیانه به حساب میآید.
علاوه بر زندانیان سیاسی و امنیتی، بخشی از زندانیان اوین، مربوط به تخلفات مالی و سرقتها هستند. بند هفت که مرتبط با جرائم مالی است مجهز توصیف شده. اگر میخواهید بیشتر در مورد انواع بندهای زندان اوین بدانید، ویکیپدیا میتواند کمکتان کند و بهتر است من چندان زیادهگویی نکنم.
اوین که ساخت آن 10 سال طول کشید، قبل انقلاب به دست ساواک اداره میشد.ساختمان اولیه فقط قرار بود 330 نفر را در خود جا بدهد اما در طی سالها تعداد دیگری ساختمان به آن افزوده شد. تنها در سال 1356 تعداد زیادی سلول انفرادی در اوین تاسیس شد که احتمالا در پی انقلاب، پر میشده است.
مسنترین زندانی سرتیپ قبل از انقلاب در این زندان، سرتیپ علی اکبر درخشانی بود که در هفت فروردین ۱۳۵۷ در سن ۸۲سالگی توسط ساواک دستگیر شد و همان شب در زندان اوین درگذشت. او از پایهگذاران ارتش نوین ایران بود. او در سالهای آخر عمر، از مخالفان حکومت پهلوی بود و در هفت فروردین 1357 به جرم جاسوسی برای شوروی دستگیر شد. در آن زمان همسرش ناچار شد در گفتگو با ساواک، شوهرش را متهم به خیانت علیه کشور کند.
اما یکی دیگر از وقایع سیاه در اوین مربوط به ۳۰ فروردین ۱۳۵۴ است. در آن روز اعضای سازمان چریکهای فدایی خلق به نامهای: حسن ضیا ظریفی، احمد جلیلیافشار، مشعوف کلانتری، عزیز سرمدی، محمد چوپانزاده، عباس سورکی و بیژن جزنی، بههمراه مصطفی جوانخوشدل وکاظم ذولنوری، دو عضو منافقین، در تپههای اطراف زندان اوین اعدام شدند این اعدام در حالی صورت گرفت که این افراد دارای حکم زندان بودند.
در بین اسامی مشهور زندانی در اوین، به نامهایی چون آیتالله طالقانی، هاشمی رفسنجانی و بعدها دخترش فائزه و پسرش مهدی، خسرو گلسرخی، هوشنگ ابتهاج و مسعود بهنود و مسعود رجوی به چشم میخورد.