Mahsa Nazeri
Mahsa Nazeri
خواندن ۱۱ دقیقه·۱ سال پیش

آیا هوش مصنوعی شغل منو خواهد دزدید؟

مهارت‌هایی که در عصر هوش مصنوعی نیاز داریم

هاب اسپات روز گذشته مقاله ای رو منتشر کرد و موارد ذیل رو مورد بررسی قرار داد

آیا هوش مصنوعی شغل منو خواهد دزدید؟
آیا هوش مصنوعی شغل منو خواهد دزدید؟

هاب اسپات روز گذشته مقاله ای رو منتشر کرد و موارد ذیل رو مورد بررسی قرار داد

  • مهارت‌های مورد نیاز برای کار با هوش مصنوعی

کنجکاوی فکری

Intellectual Curiosity

کنجکاوی فکری به این معناست که ما دوست داریم عمیق‌تر و گسترده‌تر توی موضوعاتی کنجکاوی کنیم و چیزهای جدیدی یاد بگیریم و به عنوان یک حرفه‌ای که از ابزارهای هوش مصنوعی استفاده می‌کنه، این مهارت به ما کمک می‌کنه که داده‌ها و اطلاعاتی که توسط این ابزارها تولید می‌شن رو به دقت تجزیه و تحلیل کنیم و سوالات مهمی رو از آنها بپرسیم تا متوجه بشیم آیا این اطلاعات می‌تونن به ما برای دستیابی به اهدافمون کمک کنن یا نه.

مثلا، یه مدیر رسانه‌های اجتماعی ممکنه از یه ابزار هوش مصنوعی برای نوشتن استراتژی رسانه‌های اجتماعی شرکت استفاده کنه اما اون فقط اجرای ساده‌ی این استراتژی را درنظر نداره بلکه این مدیر به عمق قضیه می‌ره و تلاش می‌کنه تا درک عمیقی از هر عنصری مثل پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی یا قالب‌های پست‌ها و غیره به دست بیاره و اونها رو به شیوه‌ای تنظیم کنه که با محصولات، مخاطبان و اهداف شرکت بهتر هماهنگ بشن. پس کنجکاوی فکری به ما اجازه می‌دهه که با خلاقیت بیشتری به مسائل نگاه کنیم و راه‌حل‌های جدید و متفاوت ارائه بدیم.

سازگاری

Adaptability

در هر صنعتی که هستیم و هر نقشی که داریم، مهمترین مهارتی که نیاز داریم، توانایی سریع انطباق با تغییرات هستش. حتی زمانی که از هوش مصنوعی در کارمون استفاده می‌کنیم، نباید از توانایی انطباق خودمون کم کنیم.

دنیای تجارت همیشه در حال تغییر هستش، اما هوش مصنوعی به تنهایی نمی‌توانه تغییر کنه، بلکه نیاز به تصمیم‌گیری و تعامل انسانی داره. بنابراین، ما باید توانایی انطباق با تغییرات محیط کار و تحمل مسئولیت‌های مختلف رو داشته باشیم. سازگاری نه تنها به ما این امکان رو می‌ده که راهبردهای جدید رو امتحان کنیم، بلکه مهارت‌های رهبری ما رو هم نشان می‌ده و توانایی ما رو برای تصمیم‌گیری هوشمندانه، تحلیلی آمده می‌کنه.

عینیت

Objectivity

یکی از اشتباهات رایج درباره هوش مصنوعی اینه که این سیستم‌ها همیشه بی‌طرف و صحیح ان. در واقع، هوش مصنوعی تعصبات انسانی رو هم به ارث می‌بره. یعنی یه متخصص در حوزه هوش مصنوعی مدل‌های یادگیری ماشینی ایی رو ایجاد می‌کنه که ممکنه تحت تأثیر تعصب‌ها به نتایج مختلفی برسن.

مثلا Kozyrkov در مقاله ای بررسی کرده "چرا هوش مصنوعی و تصمیم گیری دو روی یک سکه هستند" و گفته: "هوش مصنوعی نمی تواند هدف را برای شما تعیین کند، این کار انسان بوده و پاسخ های "درست" یادگیری ماشین معمولاً در چشم انسان است. بنابراین سیستمی که برای یک هدف طراحی شده است ممکن است برای هدف دیگری کار نکند."

درک کل نگر

Holistic Understanding

درک کل نگر به این معناست که ما باید رابطه بین اجزای یک سیستم کلی رو درک کنیم. مثلا در تجارتیعنی ما باید بخش ‌های مختلف سازمان رو به هم متصل کنیم تا به عنوان یک تیم مشترک در راستای دستیابی به اهداف کلی کسب و کار، کار کنیم. اگه از ابزارهای هوش مصنوعی استفاده می‌کنیم، باید دقت کنیم که چگونه کار ما به سود کل شرکت کمک می‌کنه و چگونه می‌تونیم با تیم‌های دیگه هماهنگ بشیم، بدون در نظر گرفتن اینکه چقدر از ما دور هستن.

برای مثال، می‌تونیم ببینیم که چطور تیم‌های محصول و بازاریابی با هم ارتباط دارن و چگونه کار یکی بر روی دیگری تأثیر می‌گذاره، اما ممکنه برای ما سخت باشه که بفهمیم که چطور تیم‌های محصول و حقوقی با هم مرتبط هستن. درک کل نگر به ما کمک می‌کنه این ارتباطات رو بیشتر متوجه بشیم و اطلاعات و تجربیات مختلف رو به هم مرتبط کنیم تا بتونیم تصمیم‌های معنادارتری بگیریم و به صورت خلاقانه مسائل رو بررسی کنیم.

توانایی نوشتن دستورات خوب

Ability to Write Good Prompts

یکی از چیزهایی که ChatGPT به ما یاد داده، اینه که باید بدونیم چطور به درستی پیام‌ها و سوالات خودمون رو بنویسیم تا از ابزارهای هوش مصنوعی بهره‌وری بیشتری داشته باشیم. این مهارت نرم به ما کمک می‌کنه تا اطلاعاتی که از ابزارهای هوش مصنوعی دریافت می‌کنیم رو به خوبی تجزیه و تحلیل کنیم و سوالات مهم و بسیار خلاقانه بپرسیم تا به اهدافمون برسیم.

اگرچه پاسخ به سوالات مختلف به شکل‌های مختلفی ارائه می‌شه اما مهمترین نکته اینه که ما باید بدونیم چگونه پیام‌ها و سوالات خودمون رو به دقت و بهینه بنویسیم که پاسخ‌های مفهومی‌تر و مطابق با نیازهامون دریافت کنیم.

  • مهارت‌هایی که نمگیذارند هوش مصنوعی جایگزین شوند

هوش مصنوعی می‌تونه توی بعضی از وظایفی که قبلاً توسط انسان‌ها انجام می‌شده، کارآمد باشه اما مهارت‌های خاصی وجود داره که انسان‌ها دارن و هوش مصنوعی نمی‌تونه جایگزین اونها بشه. این مهارت‌ها شامل موارد زیر می‌شه:

تفکر انتقادی

Critical Thinking

توانایی تفکر انتقادی و خلاقانه در انسان‌ها بسیار اهمیت داره. این مهارت به ما کمک می‌کنه تا ایده‌ها و نظرات خودمون رو به اشتراک بگذاریم، قضاوت درست داشته باشیم و تصمیمات آگاهانه بگیریم. ابزارهای هوش مصنوعی نمی‌تونن به همون اندازه تفکر انتقادی و خلاقانه داشته باشن. بنابراین، هوش مصنوعی می‌تونه در بسیاری از وظایف کمک کننده باشه اما در نهایت مهارت‌های انسانی و تصمیمات آگاهانه هستن که بسیار ارزشمندن و هوش مصنوعی نمی‌تواند جایگزین کامل برای اونها باشه.

همدلی

Empathy

ابزارهای هوش مصنوعی می‌تونن وظایفی را انجام بدن، اما انسان‌ها به دلیل توانایی درک و احترام به احساسات دیگران، در مواقع ناراحت کننده و مهم نیاز به حضور انسانی دارن. این ویژگی‌های انسانی می‌تونن در مواردی مثل اعلام تشخیص بیماری یا ارتباط با مشتریان موثر باشن. هرچند هوش مصنوعی پیشرفت کرده اما در مواردی که نیاز به همدلی و ارتباط انسانی وجود داره، هنوز نمی‌تونه جایگزین کامل برای انسان‌ها باشه.

هوش هیجانی

Emotional Intelligence

هوش هیجانی به توانایی مدیریت و درک احساسات خود و دیگران اشاره داره. در تیم‌های کاری، افراد با شخصیت‌ها و احساسات مختلفی کار می‌کنن. هوش مصنوعی ممکنه وظایف رو به خوبی انجام بده، اما نمی‌تونه احساسات و انگیزه‌های انسان‌ها رو درک کنه. هوش هیجانی به انسان‌ها این قابلیت رو می‌ده که در موقعیت‌های مختلف و با احساسات دیگران ارتباطی مؤثر برقرار کنن، این مهارت می‌تونه در بسیاری از جوانب به تیم‌ها و کسب و کارها کمک کنه. هوش هیجانی به ما کمک می‌کنه تا در موقعیت‌های مختلف آرامشمون رو حفظ کنیم، نوآوری رو تقویت کنیم و بهره‌وری رو افزایش بدیم و از جهت بزرگتری، به برند خودمون کمک می‌کنیم و با مشتریان هماهنگ باشیم و ارتباط بهتری با اوناه برقرار کنیم.

مدیریت افراد

People Management

مدیریت افراد شامل فرآیندهایی مثل استخدام، آموزش و توسعه کارکنان هستش، که به اهداف سازمان کمک می‌کنه بهره‌وری محل کار افزوده بشه و رشد حرفه‌ای افراد رو هم تقویت می‌کنه. درسته که هوش مصنوعی می‌تونه در بخش‌هایی از این فرآیندها کمک کنه، اما در زمینه‌هایی که نیاز به رهبری و ایجاد انگیزه برای کارکنان داریم، به خوبی عمل نمی‌کنه. مدیریت افراد به خلاقیت، نوآوری و هوش هیجانی نیاز داره، که افراد این مهارت‌ها رو از طریق تجربه و زمان تقویت می‌کنن. این مهارت‌ها به رهبران انسانی کمک می‌کنه تا وظایف رو به افراد مناسب اختصاص بدن و در حل مسائل در محل کار کمک کنن، تعارضات رو حل کنن و تیم‌ها رو الهام بخشی کنن تا به اهداف خود دست پیدا کنن.

خلاقیت

Creativity

خلاقیت یکی از دلایل اصلی اختراعات مهمی مثل موسیقی، اتومبیل، گوشی های هوشمند، موتورهای جستجو و هوش مصنوعی هستش. هوش مصنوعی می‌تونه توی بهبود این محصولات کمک کنه، اما خود محصولات نیاز به خلاقیت انسانی دارن که هوش مصنوعی نمی‌تونه اون رو جلب کنه. برای مثال می‌شه به تولید محتوا اشاره کرد که بسیاری از بازاریابان از ابزارهای هوش مصنوعی برای تولید محتوای SEO استفاده می‌کنن. این ابزارها می‌تونن محتوای متنی مختلفی ایجاد کنن، اما هنوز نمی‌تونن تمام جنبه‌های تجربه انسانی رو با دقت و واقعیت انتقال بدن. به عبارت دیگه، هوش مصنوعی نمی‌تونه تمامی جزئیات و احساسات انسانی رو به خوبی بازتولید کنه و تجربه‌ی زندگی انسانی رو نداره.

تفکر استراتژیک

Strategic Thinking

بسیاری از کسب‌وکارها از خودکارسازی به عنوان یه بخش اصلی از استراتژی بازاریابی خودشون استفاده می‌کنن. این کار به نظر مقرون به صرفه میاد و زمان کارمندان رو برای انجام وظایف مهم‌تر آزاد می‌کنه. با این حال، قبل از اجرای خودکارسازی توی هر بخشی از استراتژی، کارمندان باید استراتژی کلی رو به‌صورت دستی ایجاد کنن برای مثال، می‌تونیم به یه ابزار برنامه‌ریزی مبتنی بر هوش مصنوعی بگیم که در ساعت‌های بخصوصی و در روزهای معینی توییت‌ها رو ارسال کنه اما این توییت‌ها احتمالا تنها بخشی کوچکی از یک استراتژی بزرگ‌تر برای توزیع محتوا، جذب ترافیک و تولید سرنخ‌های مناسب برای کسب‌وکار هستن. ایجاد این استراتژی و برنامه‌ریزی برای اجرای اون کار هوش مصنوعی نیست. این وظیفه کارمندان هستش که باید از تفکر انتقادی و مهارت‌های خود برای تدوین یه برنامه استفاده کنن که در صورت اجرا، به رشد کسب‌وکار کمک کن.

  • چگونه مهارت های تفکر انتقادی را تقویت کنیم

تفکر انتقادی به این معناست که ما باید با دقت و کنجکاوی به تمام اطلاعاتی که مشاهده می‌کنیم نگاه کنیم. این یعنی باید از شواهد قوی و منطقی به عنوان مبنا برای تحلیل اطلاعات استفاده کنیم. تفکر انتقادی به ما کمک می‌کنه مشکلات رو به طرز موثری حل کنیم و تصمیم‌گیری‌های بهتری انجام بدیم. برای انجام این کار، تعدادی روش وجود داره که به ما کمک می‌کنن.

در دوره های آنلاین شرکت کنیم

Take online courses

تفکر انتقادی یک مهارت مهمه که تقریبا توی همه صنایع و شغل‌ها مورد نیز هستش. اگه دنبال یافتن یه شغل جدید هستیم یا از قبل در شغلی فعال هستیم، می‌تونیم مهارت تفکر انتقادی خودمون رو با شرکت توی دوره‌های آموزشی آنلاین بهینه کنیم.

گوش دادن فعال رو تمرین کنیم

Practice active listening

تحقیقات اخیر نشان می‌ده که تنها 25 درصد از اطلاعاتی که می‌شنویم رو به خاطر میاریم. اگه سوال اینه که چطور می‌تونیم اطلاعاتی رو که در اختیار داریم تحلیل کنیم وقتی تنها یک چهارم اطلاعات واقعی هستش، در جواب باید گفت بهترین راه برای این کار گوش دادن فعاله. گوش دادن فعال به ما کمک می‌کنه که به دقت به آنچه دیگران به ما می‌گن گوش کنیم، نه فقط بشنویم. برای انجام گوش دادن فعال، مهمه که بدون انکار یا قضاوت به دیگران گوش بدیم و اگه نیاز باشه، سوالاتی بپرسیم تا مطمئن بشیم به درستی متوجه اون شدیم.

سوال بپرسیم

Ask questions

هنگامی که با اطلاعاتی روبرو می‌شیم، بهترین راه برای تفکر انتقادی و درک بهتر از اون اطلاعات، پرسش و سؤال کردنه. این سؤالات به ما کمک می‌کنن تا مطمئن بشیم اطلاعاتی که داریم درست و کامله. سوال کردن به ما کمک می‌کنه تا از فرضیات و اشتباهات احتمالی دوری بشیم و به جستجوی دقیق‌تر، تحلیل دقیق‌تری از اطلاعات و به نتایج بهتری برسیم.

تعصبات خودمون رو زیر سوال ببریم

Question your biases

برای تفکر انتقادی، لازمه تعصبات و دیدگاه‌های شخصی خودمون رو در مورد اطلاعات مورد نظر زیر سوال ببریم. این کار به ما کمک می‌کن تا به تصمیمات مستقل‌تری برسیم و از تعصباتی که ممکنه نتیجه‌گیری‌های ما رو تحت تأثیر قرار بدن، دوری بشیم. برای مثال، می‌تونیم سوالاتی زیر رو از خودمون بپرسیم:

آیا من در مورد این اطلاعات، فرضیاتی دارم؟ آیا فرضیات من می‌توانند نتایج را تحت تأثیر قرار دهند؟

آیا من تمامی متغیرها و مولفه‌های مرتبط با این اطلاعات را در نظر گرفته‌ام؟

آیا این اطلاعات را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار داده‌ام؟

اگه پاسخ به هر کدوم از این سوالات نشان بده که تعصبات شخصی در تصمیم‌گیری‌های ما نقش داره، باید سعی کنیم این تعصبات رو ترک کنیم و اطلاعات رو با نگاهی مستقل‌تر ارزیابی کنیم. این کار به ما کمک می‌کنه تا به تصمیمات بهتری برسیم و نتایج دقیق‌تری بدست بیاریم.

به دنبال نظرات مختلف باشیم

Seek out diverse opinions

در فرآیند استخدام، تنوع تنها یه معیار مهم نیست بلکه باید به تفکر انتقادی هم اهمیت بدیم. وقتی همه افراد در یه گروه یا محیط فکری یکسان عمل می‌کنن، ممکنه از تنوع فکری کمتری برخوردار باشن. این موضوع به خصوص توی محیط‌های آنلاین مهمه چون الگوریتم‌های رسانه‌های اجتماعی تعاملات گذشته ما رو تجزیه و تحلیل می‌کنن و محتوایی رو ارائه می‌دن که با باورهای ما همخونی داشته باشه. مسئله اینه که اگه همه اطرافیان ما همینطور فکر کنن که ما فکر می‌کنیم، تفکر ما ممکن است بسیار سخت‌گیرانه بشه و تغییر باورها در مواجهه با اطلاعات جدید به مشکل بخوره. اینجاست که تنوع فرهنگی، سنی، مذهبی و تجربیات افراد مختلف به کمک ما میاد. ما می‌تونیم نقطه نظرهای مختلف رو بشنویم و از دیدگاه‌های متنوع به مسائل نگاه کنیم و این به ما کمک می‌کنه تصویر کامل‌تری از یه موضوع رو داشته باشیم و تصمیم‌گیری بهتری کنیم. این کار نه تنها از تفکر گروهی جلوگیری می‌کنه، بلکه دانش ما رو هم گسترش می‌ده.

در نهایت باید گفت استفاده از هوش مصنوعی به معنای این نیست که ما دیگه نیازی به مهارت‌ها نداریم بلکه در عوض، ما می‌تونیم از ابزارهای هوش مصنوعی بهره‌برداری کنیم تا کارمون رو بهبود ببخشیم و کارایی مون رو افزایش بدیم. این ابزارها می‌تونن به ما کمک کنن تا وظایف خودمون رو بهتر و با دقت بیشتری انجام بدیم و همینطور زمان اضافه رو به کارهای مهم‌تر اختصاص بدیم.

منبع : هاب اسپات

تاریخ انتشار مقاله : 06 نوامبر 2023

هوش مصنوعیکسب و کاربازاریابیشغلمهارت
Producer of Graphic Content - BA in Business Administration
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید