این تحلیل مرحله ریسرچ برای رسیدن به پرسونای محصوله.
خب این پست میتونه به شمایی که تازه میخواید پادکست گوش دادن رو شروع کنید و شمایی که قصد دارید وارد حیطه تولید محتوا بشید و به جمع پادکسترهای عزیزمون بپیوندید، خیلی موثر و کمک کننده باشه.
طبق قولی که به افرادی که زحمت کشیدند و وقت گرانبهاشون رو به من دادند تا به دیتای به دست اومده برسم، از به کار بردن اسامی افراد معذورم.
خب بریم سر اصل مطلب؟
هر پادکست شامل سه رکن اساسی و مهمه.
1. محتوا
2. بیان گوینده و اجرا
3. موسیقی و تدوین
و شنوندهها به چند دسته با اهداف متمایز تقسیم میشوند.
1. افرادی که فقط برای سرگرمی پادکست گوش میدهند.
2. افرادی که برای پر کردن تایم های از دست رفته(مثل رانندگی یا از این قبیل بازه های زمانی) به سمت پادکست سوق پیدا کردهاند.
3. افرادی که به دنبال محتوای آموزشی یا تخصصی هستند و به قولی مخاطب خاص ما محسوب میشوند.
(تبصره: یک فرد میتونه در شرایط مختلف، شامل هر سه دسته ذکر شده باشه.)
طبق دیتای به دست اومده، قریب به یقین بیشتر شنوندهها از طریق پیشنهاد دوستان و نزدیکانشون پادکستها رو پیدا میکنند. و همچنین به گفته اکثر پادکسترها بیشترین و تاثیرگذارترین فیدبکها از طریق صفحهی توییتر پادکستشون بوده. کاملترین توصیف رو از پادکستر پادوری میخونیم:
"توییتر میتونه نقش مهمی داشته باشه، یه مقدار آدمهایی که توی توییترند خاصتر هستند و مخاطبهای توییتر زمین تا آسمون با اینستاگرام فرق دارند."
و شروع گوش دادن به پادکست برای اکثر شنوندهها از طریق پادکست چهرازی بودهست.
خب، حالا بریم چندتا نکته رو از دیتا بررسی کنیم؟
نکته اول
نکته ی خیلی خیلی جالب و تفاوت نظر بین شنوندهها و پادکسترها این بود که قریب به یقین اکثر پادکسترها معتقد بودند که نوع بیان و همچنین صدای گوینده اهمیت چندانی در جذب مخاطب نداره. در صورتی که نظرات شنونده ها چیز دیگهای بود.
بخشی از حرف های شنوندگان رو باهم میخونیم:
"انقدری مصنوعی و غیر حرفهای تعریف میکرد که همون لحظه حذفش کردم"
"اول از همه دوست دارم گویندهش شمرده شمرده صحبت کنه"
"ملاکم بیشتر پادکستر خوبه"
و قشنگ ترین توصیف از نظر من جمله "وقتی یه پادکست برچسب کنترل کیفی مرحله اول یعنی نحوه اجرا و ضبط رو میگیره وارد فاز محتوا میشیم" بود که به بهترین نحو، اهمیت و جایگاه نحوه اجرا و ضبط رو نشون میداد.
نکته دوم.
درسته که اکثر شنوندهها معتقد بودند که نوع بیان گوینده مهمترین رکن محسوب میشه ولی طبق فریمورک Jobs To Be Done میزان اهمیت و اولویتبندی سه رکن اصلی هر پادکست، که محتوا، بیان گوینده و موسیقی و تدوین هستند در شرایط متفاوت یا به قولی در context های مختلف، خروجی یا outcome های کاملا متمایزی داشتند. یعنی غالبا اولویتبندی این سه رکن رو نمیشه به صورت مطلق بیان کرد و تحت شرایط و زمان های متفاوت، اون اولویتها تغییر میکنند.
بین دیتاهای جمع آوری شده من تونستم چهار context رو جدا کنم و خروجیهاش رو یادداشت کنم:
1. قبل از خوابیدن و ساعات پایانی روز
اولویت بندی سه رکن: 1.بیان گوینده و اجرا 2.موسیقی و تدوین 3.محتوا
توی این context اجرا و بیان گوینده مهمتر از محتواست. با این حال محتواهایی که انتخاب میشوند اکثرا محوریت موضوعی و داستانی دارند و علمی و آموزشی نیستند. در این context محتوایی که به شنونده امکان خیال پردازی بده یا کمک کنه که خواب بهتری داشته باشه، محتوای برندهست.
2. هنگام رانندگی یا در مترو یا تاکسی
اولیوتبندی سه رکن: 1.موسیقی و تدوین 2.محتوا 3.بیان گوینده و اجرا
برای اینکه مخاطب تا آخر هر اپیزود همراه پادکست باشه و براش جذابیت کافی داشته باشه، محتوا خیلی حایز اهمیته. اینجا شنونده به اندازه context اول خسته نیست و منتظر محتوای مفصلتره. و بخاطر عوامل خارجی مثل ترافیک، موسیقی و نوع ضبط خیلی موثره و مهمترین رکن برای جذب شنونده یا مخاطب محسوب میشه.
3. هنگام کار (مثل آشپزی یا نقاشی یا تمیزکاری)
اولویتبندی سه رکن: اینجا "محتوا" حرف اول رو میزنه و میزان اهمیت "بیان گوینده و اجرا" و "موسیقی و تدوین" در یک سطح قرار دارند.
اینجا تمرکز بالاتره و شنونده انتظار یک محتوای مفصل و جذاب رو داره.
محتوای تخصصی و علمی در این context شنیده میشوند. بازه زمانی هر ایپزود مهمه که به اندازهای باشه تا مخاطب رو خسته نکنه. اهمیت مدت زمان هر اپیزود در این context نسبت به context اول و دوم خیلی بیشتره. درباره موسیقی و اجرا بستگی به شخصیت مخاطب داره که موسیقی براش اهمیت بیشتری داره یا نوع بیان گوینده
پیشنهاد میکنم اگه پادکست تخصصی، علمی یا آموزشی دارید، یا پادکستی که محتوای خاص داره، مدت زمان ثابتی رو برای هر اپیزود در نظر بگیرید.
4. هنگام ورزش مثل پیاده روی یا دوچرخه سواری
اولویت بندی سه رکن: 1.محتوا 2.موسیقی و تدوین 3.بیان گوینده و اجرا
اینجا مهمه که محتوا خسته کننده نباشه. منظورم اینه که محتوایی که تو context اول گوش داده میشه اینجا مناسب نیست.
توی این context همه تمرکز روی محتواست. و علاوه بر موضوعاتی که تو context سوم بهش پرداختیم، محتوای انگیزشی و طنز محتوای برندهست.
و برای حسن ختام چندتا از قشنگترین جملههایی که طی این مصاحبه بهشون برخوردم رو مینویسم:
"پادکست یا هرچیزی برای من مثل روبرویی با یه ادم جدید در فضایی جدیده"
"پادکست گوش دادن ذهن آدم رو بازتر میکنه نسبت به یه سری مسایل"
"پادکست مثل کتابی میمونه که سرگرمی داره"
"این امکان رو به آدم میده که در حین گوش دادن بهش به کارای دیگهت هم برسی"
پ.ن: ممنون که تا آخر این پست با من همراه بودین. نظراتتون رو برام ایمیل کنید.
mahsarahbar53@gmail.com