خسته ام خسته تر از آه مرا میفهمی
یوسفی در به در چاه مرا میفهمی
زورقی ساکن و راکد ز تکاپوی حیات
بین بی راهه و صد راه مرا میفهمی
سد راهم شده یک بغض که بی فرجام است
ضجه ها میزنم آنگاه مرا میفهمی
قلب من تیز ترین تیرِ کمان آرش
یک پیاده شده بی شاه مرا میفهمی
بین ما پنجره ها سرد تر از دیوارند
در افق نقش تن ماه مرا میفهمی
درد من کوه ترین غصه ی مادرزاد است
ظاهر آراسته چون کاه مرا میفهمی
ای فدای لب تو شاعر و شعری که سرود
خسته ام خسته به والله مرا میفهمی
http://arezoobeyranvand.blog.ir/tag/%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%81%D9%87%D9%85%DB%8C