مواظـب باش دلبنـدم ...
دارم می افتم از چِشمـت ، مثِ بـرگای پائیزی
ولی یادت نره روزی ... به یادم اشک می ریزی
منو بِسپر به دستِ باد ، همون بی آشیـون مست
سراغم رو بگیر از خاک ، تهِ یه کوچه ی بن بست
مثِ تقـویم دل مرده ، ورق خوردیـم و فهمیدم
حقیقت دور بود و من ، تو رو نزدیـک می دیدم !
توُ این دنیای وارونه ، دروغ و عشق همـزادن
همونا کـه تو رو بـردن ، جنونو یادِ من دادن ....
پشیمونی توُ کارم نیست ، دارم می رم ، بدونِ تو
توُ این روزای گیج و گم ، فقـط یادت نره اینـو :
حواسـت نیست ، سـرت گرمه !! همین دلواپسم کرده
مواظـب باش دلبنـدم ... زمستـونا ، هـوا سـرده