من همیشه به خاطر علاقه شخصیم به تاریخ ، کتابها، داستانها و مباحث تاریخی را دنبال میکنم.
در این میان دورهای که از هر دورهی دیگری بیشتر به آن علاقهمندم، مدت حکومت رضا شاه است. شاید یک سال پیش بود که با خواندن پست آقای امیر ناظمی در خصوص فروغی، به این شخصیت و تاثیری که بر تاریخ گذاشت بیشتر هم علاقهمند شدم و کتابهای جدیدی هم خواندم تا کمی ذهنیتم را نسبت به این دوره تاریخ عمق دهم.
همهی اینها را گفتم تا بدانید من یک طرفدار دو آتیشه جمهوری اسلامی نیستم و دوران پهلوی را به دلیل تغییرات و گذاری که در ایران ایجاد کرد، دوست دارم.
برای همین مناظره این دو تن را کامل دیدم و تنها چیزی که از تمام این مناظره متوجه شدم این بود که مردم ما گوش شنیدن ندارند. و اگر چیزی را نخواهند که بشنوند، شما را به چیز دیگری متهم میکنند.
خسرو معتضد کتاب ورق میزند و تاریخ میگوید، زیبا کلام شانتاژ میکند، سفسطه میکند، تمسخر میکند، مثل رانندهی تاکسی بی سند و دلیل حرف میزند و به کتاب خود ارجاع میدهد!
اما حالا اینستاگرام که مرور میکنم، تماما پر شده از فحش و ناسزا به خسرو معتضد و مجیز گویی صادق زیبا کلام. مجموعهای از بریده بریدههایی که کاملا مغرضانه از صحبتهای این دو جمع آوری کردند تا بگویند خسرو معتضد یک تاریخدان جیره خوار دولتی است (که اگر هم هست، نوش جانش) و زیبا کلام یک انسان جسور و دوست داشتنی است (که اگر جیره خوار دولت نیست پس چرا در برنامه تلویزیونی رژیمی که مخالف آن است و معتقد است حقیقت را پنهان میکند شرکت میکند؟).
از زبان زیبا کلام رضا شاه مردی ناسیونالیسم و شریف است و تماما خادم وطن. و اگر هم بگویی قبول! او بهترین مرد تاریخ ایران بوده و با این حال انسان است و جایز الخطا و گاهی خطاهای ریز و درشتی هم کرده، آن وقت چون بتشکنی کردی پس باید سوزانده شوی!
من نه طرفدار خسرو معتضد هستم، نه طرفدار دولت، نه اصلا حوصله دیدن برنامههای صدا و سیما میلی را دارم، اما فقط از رفتار متحجر یک مشت روشنفکرنما که محض رضای خدا یک مقاله تایمز را هم نمیخوانند متنفرم.
کسانی که فراموش میکنند همان رضاشاه قرارداد نفتی را با انگلیس منعقد کرد که تا سال ۱۳۷۲ ۸۰ درصد درآمد نفتی ایران برای انگلستان بود. یا همان محمدرضایی که بحرین را دو دستی به باد داد.
ملت بت ساز همیشه محکوم به زوالند.