گاهی اوقات شک و تردید به خود و توانایی هایمان، مانع رسیدن به اهداف ما میشود؛ عملکرد ما را در زندگی تحت تأثیر قرار میدهد و ممکن است از تلاش برای رسیدن به آنچه میخواهیم، جلوگیری کند. درواقع داشتن اعتماد به نفس یکی از مواردی است که ما را به سمت تلاش بیشتر سوق میدهد.
اعتماد به نفس اصطلاحی است که در زندگی روزمره و در بسیاری از اوقات با آن رو به رو میشویم؛ از زمینۀ ارتقای سلامت روان گرفته تا کمک به افراد برای رسیدن به اهداف تجاری. از این رو میتوان گفت که مفهوم اعتماد به نفس با سلامت روان، رفاه و نحوه زیستن ما در این جهان مرتبط است.
اعتماد به نفس «Self-confidence»، قضاوت فرد درمورد جایگاه اجتماعی و شخصی و نگرش وی درمورد مهارتها و تواناییهای خود است. لغت «Confidence» ریشه در کلمه لاتین fidere به معنای «اعتماد کردن» دارد.
فرهنگ لغت آکسفورد، اعتماد به نفس را بهعنوان “احساس اعتماد به تواناییها، کیفیتها و قضاوت خود” تعریف میکند. سوزانا مک ماهون در کتاب خود به نام درمانگر پرتابل، میگوید اعتماد به نفس «روشی برای حضور در جهان است که به شما امکان میدهد، خودتان را بشناسید و از خود مراقبت کنید». دکتر مری ولفورد که کتاب راهنمای ذهن مهربان برای ایجاد اعتماد به نفس را نوشته است، معتقد است که اعتماد به نفس یعنی آگاهی از زمانهایی که ما در حال دست و پنجه نرم کردن با یک وضعیت هستیم. او بیان میکند که همین آگاهی باعث میشود تا ما به انجام کاری تعهد پیدا کنیم.
از منظری، اعتماد به نفس یعنی ارزش قائل شدن برای خود، درکنار اشتباهاتی که دارید، نوع کاری که انجام میدهید یا انجام نمیدهید. داشتن احساس خوب نسبت به خود و احساس شایستگی با وجود نقص؛ آنقدر شجاع باشید که درصورت لزوم از خودتان دفاع کنید و قاطع باشید. دانستن اینکه لایق احترام و دوستی دیگران هستید و درنهایت شناخت و پذیرش کل و تمامیت خود، هم نقاط قوت و هم ضعف.
بر اساس مدل Self-trust راجر مایر، اعتماد به نفس، به عنوان یک سازه گسترده و فراگیر، تحت تأثیر سه عامل شاخص است: خودکار آمدی، عزت نفس و مهربانی نسبت به خود. یعنی به میزانی که این شاخصهای در افراد بالا باشد، اعتماد به نفس نیز بالاتر خواهد رفت.
بندورا معتقد است که اعتماد به نفس محصول یک فرآیند پیچیده از خود متقاعد سازی است که بر پردازش شناختی منابع متنوع اطلاعاتی تکیه میکند. این منابع اطلاعاتی شامل دستاورد و عملکرد افراد، تجربیات جانشین، تشویق کلامی و حالات فیزیولوژیکی است.
از نظر بندورا موثرترین منبع اعتماد به نفس، تجارب مستقیم افراد و موفقیتهای آنها بر اساس تجاربشان است. این موضوع از طریق پردازش شناختی بر باورهای اعتماد به نفس تأثیر میگذارد. اگر فردی همواره به تجربیات خود به عنوان موفقیت نگاه کرده باشد، اعتماد به نفس افزایش مییابد؛ اما اگر این تجربیات بهعنوان شکست در نظر گرفته شود، اعتماد به نفس کاهش مییابد.
اعتماد به نفس همچنین میتواند از طریق یک فرآیند مقایسه اجتماعی با دیگران به دست آید. اگرچه تجربه جانشینی ضعیفتر از دستاوردهای عملکرد هستند؛ با این حال، تأثیر آنها بر اعتماد به نفس میتواند توسط تعدادی از عوامل افزایش یابد. در این حالت افراد با مشاهده یک الگوی موفق تلاش میکنند تا مشابهت بیشتری بین خود و آن الگو ایجاد کنند.
روش دیگر، تشویق کلامی و قانع سازی است. بخشی از خود کار آمدی و به تبع آن اعتماد به نفس در افراد، از طریق مورد تشویق قرارگرفتن، به دست میآید. در این روش اطرافیان فرد، یعنی والدین، دوستان، معلمان و غیره، سعی میکنند با گفتن جملات انگیزشی، توانایی او را افزایش دهند.
در آخر اعتماد به نفس میتواند تحت تاثیر حالات فیزیولوژیک ما باشند. به عبارت دیگر میزان استرس، اضطراب، افسردگی و دیگر مسائل و مشکلات روانی بر میزان خود کار آمدی و اعتماد به نفس ما تاثیرگذار هستند.
7 راز زنان با اعتماد به نفس را کشف کنید و ببینید چگونه این زنان با اراده و اعتماد به نفس زندگی میکنند