Mahtabmahrokh
Mahtabmahrokh
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

روایتگر باش


سلام اسم من شیائومی نوت ۸پرواست

گوشی جدید مهتاب خانم.راستش من از چین آمده ام همین چینی که این روز ها با کرونایش همه را حسابی درگیر کرده خلاصه بعداز اینکه توانستم با سامسونگ های پدر سوخته رقابت کنم و هواوی را توی قوطی بندازم، تونستم تو دل مردم ایران جا باز کنم و حسابی کارایی هایم را بهشان نشان دهم بااینکه قیمت نا چیزی داشتم اما واقعا کارکُشته بودم و تقریبا همه کاری در حد گنده لات گوشی جهان آیفون انجام می دادم که البته دلار حسابی در ایران بالا رفت وماهم حسابی شاخی شدیم برای خودمان و برای بقیه کلاس گذاشتیم.تقریبا یک ماه پیش بود که همینطورکه توی مغازه نشسته بودم و منتظر رسیدن یه مشتری باحال وپایه برای خودم بودم یه خواهر برادر به اسم مهتاب و محمد امدن و منو خریدن و بردن خونشون از اینکه طرفی که من خریده یه دختره حسابی خوشحال بودم آخه میدونید چرا برااینکه پسرا اصلا چیز نگه دار نیستن و اصلا نمیدونن با خوشگلی مثل من چجوری رفتار کنن اخه رفیقم یه بارهم زنگ زد و گفت که دست یه پسر افتاده و در ماه اول۵۰خش روی ضد خشش خورده و خیله سرش نشکسته و دوربین اصلیش که چشمشه رو از دست داده جوری که میخواسته خود کشی کنه منم از اون به بعد حسابی از پسرا ترسیدم? ولی دخترا اصن اینجوری نیستن یه جوری با ماها برخورد میکنن انگار پادشاهشونیم و یه تاج خوشگلم گذاشتن رو سرمون ? همین مهتاب روزی چند بارقربان صدقه من هم می رود حالا اگر پسر بود فقط فوش میخوردم ?والله که حسابی لوس شدم خلاصه ارج وقرب خاصی پیش مهتاب پیدا کردم و خب اونم حسابی ذوق مرگ بود از خرید خوشگلی مثل بنده وقتی که خریدم چشماش دقیقا شبیه قلب شده بود اینجوری? دقیقا همون جا بود که مهر مهتابم به دل من افتاد راستش دختر جذاب و خوش قلب وخوش قلمیه هرچند گاهی اوقاتم واقعا رو اعصابم میره و دوست دارم از عصبانیت زیادم خودم به دیوار بکوبم ولی وقتی قیمت دلار میبینم بیخیال میشم و دلم به حال مهتاب بیچاره و پدر بیچارش میسوزه وصبر پیشه میکنم... مثلا چند روز اول یه بازی رنگ آمیزی نصب کرده بود و به قدری اینو دوست داشت و بازی می کرد انگار که یه بچه پنج ساله از اصفهانه حسابی کلافه ام کرده بود دلم میخواست جیغ بزنم تازه حس پیکاسو بودن هم بهش دست داده بود? یا یه استیکر ساز نصب کرده بود و استیکر تموم آب و اجدادش درست میکرد انگار مثلا خود برنامه استیکر سازه? یا یه برنامه هوش مصنوعی نصب کرد و خودش و تمام رفقاش رو سلبریتی ها گذاشت و از حقم نگذریم سمانه دوسش خیلی بهش آمده بود... اما خداراشکر بعداز چند روز از عقده ی بازیاش دست کشید و به زندگی عادیش برگشت اگرچی گاهی میزنه به سرش جوری که دوست دارم دستاش بگیرم بگم ببین اجی فعلا برو بخواب حالت خوب نیست داری گند میزنی، یا یه سری شبا هم واقعا دلم به حالش میسوزه مث وقتی که یه آهنگ غمگین گذاشته و میره تو خودش و حسابی گریه میکنه یاوقتی میشینه این اینستاگرام بی صاحب باز میکنن کلی خودش مقایسه میکنه بااین واون اون وقت دلم میخواد واقعا به زبون بیام بهش بگم چرا خودتو با یه مشت مدل افکتی مقایسه میکنی

و فک میکنی اونا زندگی بهتری دارن بخدا که من از بقیه ی رفقام پرسیدم و همشون حسابی از دستشون عاصین و خواب و خوراک ندارن هیچ لذتی از زندگی مصنوعیشان نمیبرند بخدا که تو از آن ها سَر تری آخر مگر این افکت های مسخره چقد میتواند برایشان زیبایی بخرندچیزی که مهمه چیزیه که تو داری... ولی واقعامهتاب را دوستش دارم و دلم میخواهد بغلش کنم ‌و قربان صدقه اش برم اخر خدایش خیلی خوب به من میرسد مثلا همیشه بهم الکل میزند تا کروناها را ازم دور کند وقتی نفس های آخرم است با تمام عشقش از من دست میکشدتا شارژم کند یا الان که تو کلاس نویسنده خلاق ثبت نام کرده حسابی استفاده مفید از من میکند و شعر ها نوشته های قشنگی میخواند و مینویسد باید اعتراف کنم که واقعا از نوشته هایش لذت میبرم و غرق در شعرهای زیبایش میشوم و البته چیزاهای که میخواندمثلا دیشب شعر های فروغ رامی خواند و حسابی عنان از کف داده بود از بس که عاشق فروغ است راستش منم دوستش داشتم شعر هایش‌ واقعا قشنگ‌و دخترانه بود راستش اگر این نامه ام به مهتاب میرسد میخواهم چندتا چیز بهش بگویم مهتاب دوست عزیزم مهم نیست تو زندگیت شبیه بقیه نیست مهمه اینه تو قصه ی خودت داری و راه خودت رو داری از روزای که باهمیم لذت ببر گاهی اوقات از فرط خستگیت اینقد به خودت سخت نگیرویه آهنگ خوب بزار و کمی برقص که معمولا "فتانه" جواب میده?? یا همیشه چهارتا عکس باحال از خودت و چیزای چه دوست داری بگیر و حض کن چرا که روزای بهتری برات توراهه و قراره حسابی باهم بترکونیم رفیق تو نوت ۸پرو جونت♥️

#روایتگرباش

روایتگرباش
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید