دیدید بعضی وقتها احساس تشنگی زیادی میکنید، اما اون تشنگی هیچجوره رفع نمیشه؟ نه چای کارسازه نه آب خنک نه هیچنوع نوشیدنی دیگهای.
مدتی میشه که منم همچین احساس عطشی دارم. یک جایی درونم تشنهٔ چیزی هست که خودش هم خیلی مطمئن نیست چیه. حس میکنه تشنهٔ یاد گرفتن یک چیز جدیده، کسب کردن یک تجربهٔ تازه، پیدا کردن یک چیز نو.
مدت زیادیه که دچار روزمرگی شدم و از این وضع راضی نیستم. سعی میکنم با کارهای مفید خودم رو مشغول کنم، گاهی هم به چنگ فضای مجازی میفتم. اما کاری که دوست دارم انجام بدم یادگیری یک مهارته. چیزی مثل عکاسی، ادیت فیلم، یا کارهای دستی مثل سفالگری.
فرصت برای یادگیری مهارت جدید زیاده. اما امان از اهمالکاری و برنامهریزی نادرست. بعضی وقتها عملکرد نسبتن خوبی دارم و میتونم زمانم رو با کارهای مفید و جدید پر کنم. بعضی وقتها اما نه. بیهوده میچرخم و همون کارهای قبلی رو انجام میدم.
من باید سعی کنم خودم رو خیلی درگیر کمالگرایی نکنم. اینکه حتمن باید در این زمان یک کار رو شروع کنم، صبر کنم تا امکانات برای یادگرفتن اون یکی کار فراهم شه، منتظر بمونم وقتم کامل آزاد شه تا بتونم بدون مشغله فکری یک کار دیگه انجام بدم و... .
از کمالگرایی که بگذرم رو مسیر هموارتری میفتم و اوضاع یکم میاد تو دستم. بعدش باید نقاط ضعف دیگهم رو پیدا کنم، و کم کم اونها رو هم رفع کنم.