زمان، خاطره، عشق و مفاهیم بزرگ دیگر؛ فیلم I'm Thinking of Ending Things
فیلم Thinking of Ending Things یا من به پایان دادن اوضاع فکر میکنم، فیلم جدید چارلی کافمن نویسنده و فیلمساز مشهور و برجسته هالیوود است که مدتی گذشته به صورت اینترنتی در نتفلیکس اکران شد. این فیلم درباره دیدار دختری جوان با خانواده مردی است که تازه با او آشنا شده است. داستان و درباره نقد فیلم I'm Thinking of Ending Things را میتوانید در ادامه دنبال کنید.
حالا که خوشبختانه در کنار نام بازیگران، به خاطر سپردن نام فیلمنامه نویسان و کارگردانان نیز همهگیر شده؛ پس احتمالاً نام چارلی کافمن را شنیدهاید. اگر نیاز به راهنمایی دارید میتوان از فیلمهایی مثل درخشش ابدی یک ذهن پاک نام برد. فیلمی که موردتوجه بسیاری از تماشاگران و منتقدان قرارگرفته است و به یک روایت تلخ از عشق و رابطه میپردازد.
چارلی کافمن نویسندگی فیلمهایی مانند درخشش ابدی یک ذهن پاک، جان مالکوویچ بودن، اقتباس، اعترافات یک ذهن خطرناک را بر عهده داشته است. علاوه بر این از مدتی قبل فیلمسازی را نیز شروع کرده و نویسندگی و کارگردانی فیلمهایی مانند جز بهکل نیویورک، آنومالیسا و من به پایان دادن اوضاع فکر میکنم را نیز در کارنامه خود دارد.
از چارلی کافمن بهعنوان یکی از بهترین فیلمنامه نویسان تاریخ سینما یاد میکنند. چارلی کافمن با اولین فیلمنامه خود موفق شد تا برای اسکار بهترین فیلمنامه غیر اقتباسی نامزد شود.
همانطور که در آثار چارلی کافمن بهخوبی میتوان دید مفاهیمی مانند عشق، خاطره و زمان برای او از مفاهیم دوستداشتنی است که فیلمنامههایش را بر محوریت آنها میسازد. بازی با این مفاهیم و همچنین بیان آنکه همه اینها چگونه هستند و چه طور میتوانند باشند یکی از جذابترین عناصر آثار اوست.
در فیلم جدید چارلی کافمن جسی پلمونس، جسی باکلی، تونی کولت و دیوید تیولیس به ایفای نقش پرداختهاند. داستان درباره دختری جوان است که با دوستپسرش برای ملاقات خانواده او همراه شده و به یک سفر جادهای یکروزه میرود و ناگهان همهچیز در این میان به هم میریزد. این فیلم بر اساس رمانی با همین نام ساختهشده است.
این فیلم تا حدی مهیج، تا حدی ترسناک و تا حدی رمزآلود است و از مفاهیم عمیق و همچنین اشارههای زیادی به داستان ها، نظریات و فیلمهای مختلفی بهره برده است. اگر به این صفات علاقهمندید بد نیست که این فیلم را ببینید.
چالش رابطه این بار هم یکی از پررنگترین مسائل در فیلم I'm Thinking of Ending Things است. درست مانند درخشش ابدی یک ذهن که رابطه میان عشق و رابطه را مطرح میکند این اثر هم با این مسئله شروع به صحبت میکند. دختر ماجرا معتقد است که دوستپسرش فردی بسیار خوب است و آنها در مسائل زیادی اشتراک نظر دارند. ولی بهمحض اینکه در ماشین مینشیند میگوید که به تمام کردن همهچیز فکر میکند. چون این رابطه قرار نیست دوامی داشته باشد. دیدار خانواده بیهوده است و اصلاً نمیداند که چرا وقتی قرار نیست مدتی طولانی با یکدیگر باشند همینجا رابطه را تمام نمیکند و به این سفر تن میدهد.
سردی این رابطه و رو به ویرانی بودن آن را میتوان در فضای پر از برف و بوران ابتدایی مشاهده کرد. دختر زمانی که منتظر پسر است با حالتی رؤیایی و خوشحال از برف لذت میبرد ولی زمانی که در ماشین مینشیند همان فضای برفی رؤیایی حالتی وهم گونه و ترسناک به خود میگیرد.
البته خیلی زود این مسئله با وجود آنکه تا انتهای فیلم I'm Thinking of Ending Things در زیر متن فیلم جریان دارد به یکی از مفاهیم فرعی بدل میشود. مفاهیم دیگری مانند زمان و خاطره در این فیلم به شکلی ترسناک و مرموز نمایش داده میشوند.
دختر و پسر در خانه سنی ثابت دارند ولی پدر و مادر مدام در حال تغییر سن از ابتدای والدین شدن تا انتهای زندگی خود هستند. واکنش شخصیتهای اصلی به این تغییر سن عجیب نیست. آنها حیرتزده نمیشوند و همه این اتفاقات برایشان عادی است.
در گوشهای دیگر ما مردی مستخدم را در یک دبیرستان میبینیم که ارتباط او با این خانه عجیب بههیچعنوان روشن نیست و در انتهای فیلم شخصیتها به او میرسند.
مشکل فیلم I'm Thinking of Ending Things از جایی شروع میشود که دیگر قابل فهمیدن نیست. این قابل فهمیدن نبودن هم به دلایل بسیار زیادی رخ میدهد. بهطور مثال اگر شما فیلم زنی تحت تأثیر را ندیده باشید یک بخش نسبتاً طولانی از فیلم را نخواهید فهمید و برایتان بیمعنی خواهد بود. در برخی موارد دیگر این نافهمی از این است که شخصیتها و اتفاقات برای داستان پرداختنشدهاند و بیشتر به فضا و مفهوم خدمت میکنند. بهعنوانمثال شاید پیرمرد سرایدار توجیه مفهومی در این فیلم داشته باشد ولی از نظر داستانی نه شناختهشده است و نه ارتباط خاصی برقرار میکند.
حتی شخصیت دختر که بیشتر از هرکسی در فیلم I'm Thinking of Ending Things حضور دارد آنقدرها پرداخت نمیشود. خواسته او مبهم است. او زمانی که معتقد است باید هر چه زودتر به خانه برگردد و درست پسازآنکه به خاطرش فریاد کشید، به درخواست عاشقانه مرد پاسخ مثبت میدهد و باز هم ناراحت است که چرا زودتر به خانه نمیرود. این بد نیست چون خواسته خیلی از ما در زندگی مبهم است و اعمال و خواسته ما در یک جهت نیست. این ابهام زمانی ایجاد مشکل میکند که به نظر پرداختشده نمیآید. انگار شخصیتپرداز خود درست بهاندازه شخصیتها بلاتکلیف بوده است.
فیلم چالشها و سؤالات زیادی را مطرح میکند و تقریباً همه را بدون پاسخ رها میکند. فضاهای سورئال فیلم پرقوت ترین وجهههای داستانی آن هستند ولی از یک نقطه به بعد حتی آنها بار داستانیشان را از دست میدهند.
در این فیلم میتوان رد آثار گذشته چارلی کافمن را دنبال کرد. مفاهیم تقریباً هماناند و تغییری نمیکنند. ترس از گذر زمان، پیری، فراموشی، جستوجوی معنا درجایی که همهچیز به نظر بیمعنی میآیند، همه را هنوز هم در فیلم I'm Thinking of Ending Things میتوان جستوجو کرد. این مفاهیم چندان برای مؤلف اهمیت دارند که حتی در اعترافات یک ذهن خطرناک که مجدداً یک فیلمنامه اقتباسی است و داستانی جنایی و هیجانانگیز دارد، خودشان را نشان میدهند.
تازگیها ایدهٔ یک شو جدید به سرم زده و اسمش هست «مسابقهٔ قدیمی». سه تا پیرمرد با تفنگ پرروی صحنه داریم، اونها به گذشتهشون نگاه میکنن، میبینن کی بودن، به چی رسیدن، چقدر به رؤیاهاشون نزدیک بودن. برنده اونه که مغزشو داغون نکنه؛ جایزه ش یه یخچاله.
استفاده از تئاتر هم بهعنوان فضاسازی و هم بهعنوان وسیله ای برای داستانگویی در جز بهکل نیویورک این نویسنده و کارگردان حضور داشت. مسئله این است که در جز بهکل نیویورک وجود این فضای وهمانگیز و رازآلود تئاتر در فیلم معنا پذیرفته بود زیرا آن به بدنه اصلی داستان متصل بود. اتصالی که رفتهرفته باریکتر شد ولی هرگز قطع نشد. شخصیت اصلی جز بهکل نیویورک کارگردان تئاتر بود و سالیان سال سر تئاتری که باید راوی زندگی میبود گرفتار شد. ولی در فیلم I'm Thinking of Ending Things این استفاده صرفاً زیبا و جالب به نظر میرسد و ارتباط معنایی چندانی ندارد.
مفهوم زمان و از دست رفتن آن و تکرار شدنش که با تأکیدهای بسیار به شکلهای مختلف در فیلم I'm Thinking of Ending Things تکرار میشود در جز بهکل نیویورک خیلی ساده با کش آمدن زمان درصحنههایی که برای شخصیت اهمیت بیشتری داشت ولی ارزش داستانی چندانی نداشت رسانده شده بود. بهعنوانمثال یک مکالمه در راه مدرسه با دختربچه کشدار شده ولی از طرفی دیگر آشنایی، ازدواج مجدد، بچهدار شدن و جدایی در چند ثانیه با تصاویری کوتاه و در هم روایت میشود.
مفهوم خاطره و از دست دادن و چسبیدن به آن نیز بهنوعی دیگر در درخشش ابدی یک ذهن پاک روایتشده و در نوع خود کامل است. اما اینبار در فیلم I'm Thinking of Ending Things به آن اندازه حتی در ارسال این منظور موفق عمل نمیکند.
انگار که بستر داستان فیلم I'm Thinking of Ending Things برای تمامی این مفاهیم کوچک و کمجان است. خرده اتفاقات همه از هم جدا افتادهاند و با یکدیگر بیگانهاند.
این فیلم خستهکننده است. البته من خیلی خوشحال هستم که کافمن، خیلی راحت همان کتابی را که نوشته شده بود، فیلمبرداری نکرد و نساخت. بازیگران این فیلم دیگر نمیتوانستند بهتر از این عمل کنند؛ آن هم به خاطر سیستم عصبی این جهان.
اما در سمت مثبت ماجرا تصاویر بهخوبی بار داستانی که هست را قدرتمند میکنند و درعینحال زیبا هستند. فیلمبرداری جذاب و عجیب فیلم I'm Thinking of Ending Things حس فضا را بهخوبی تقویت میکند و آنها را ماندگار میکند. تصویر بهخوبی برای آنچه هست زیبا و خلاق عمل میکند. صداگذاری و فیلمبرداری خلاق این فیلم از نقاط مثبت آن هستند.