✍ مجید بابایی: کارآیی و اثربخشی حملونقل عمومی در یک تصویر کلان با دو معیار Reliability به معنای قابلیت اطمینان و سطح دسترسی بالا و Affordability به معنای مقرون به صرفگی و توان مالی لازم در استفاده از آن سنجیده میشود. حمل و نقل عمومی در دهههای اخیر بهدلیل سهم بی نظیر آن در توسعه پایدار و بهبود شاخصهای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی مورد توجه بسیاری از کشورها قرار گرفته است. از همین رو معمولا دولتها به حمل و نقل عمومی بهعنوان یک مرکز درآمد و منفعت مستقیم و کوتاهمدت شهری و سازمانی نمیاندیشند، بلکه اثرات بلندمدت آن مورد توجه است.
? یک سیستم حمل و نقل عمومی کارآمد در بهترین حالت همزمان باید هر دو شاخص مورد اشاره در بالا را در بهینهترین سطح آن داشته باشد؛ اما در عمل بهدلیل محدودیتهای مالی، فنی و اجرایی این امر به سادگی محقق نمیشود. شرکتهای حمل و نقل عمومی در اغلب شهرهای دنیا با همکاری و سرمایهگذاری مستقیم دولتها و شهرداریها شکل گرفتهاند و ادامه حیاتشان به ادامه این همکاری وابسته است. هرچند بهدلیل مزیتهای بارز حمل و نقل عمومی دولتها در این حوزه سرمایهگذاری وسیعی دارند و اعتقاد راسخ کشورها بر تحقق قابلیت اطمینان و مقرونبهصرفگی بالاست؛ اما در عمل با موارد متفاوتی از وضعیت سیستمهای حمل و نقل عمومی در سراسر دنیا مواجهیم. شهرهایی با شبکه گستردهای از حملونقل عمومی در یک سر طیف قرار دارند و در سوی دیگر شهرهایی که وضعیت چندان مناسبی از این حیث ندارند و خودرو بیشترین سهم از موبیلیتی را در اختیار دارد. اما در کنار اهمیت سطح پوشش شبکه حمل و نقل عمومی (Reliability) که بسیار حائز اهمیت است، باید به میزان مقرونبهصرفگی (Affordability) آن نیز از دید مردم توجه داشت. دلیل اهمیت یافتن آن نیز کاملا روشن است. امروز با ارتقای فناوری در حوزه خودرو شاهد خودروهای کم آلایندهتر و با وجود مکانیزمهای متنوع مالی, از نظر هزینه نیز قابل دسترستر برای عموم مردم هستیم و این حتی در شهرهای با سیستم حمل و نقل عمومی گسترده زنگ خطری است برای کوچ مردم از حمل و نقل عمومی به سمت استفاده بیشتر از خودروی شخصی. همچنین با شکلگیری و گستردگی خدمات سرویسهای تاکسی اینترنتی نظیر اوبر، لیفت و در ایران اسنپ و تپسی، بهدلیل بهرهگیری این سرویسها از بستر اقتصاد مقیاس و حذف بسیاری از هزینههای سرمایهای و جاری مرسوم در شیوههای سنتی تاکسی، شاهد موج گسترده استفاده مردم از این سرویسها بهجای حمل و نقل عمومی هستیم. از این رو برای مقابله با این موج حرکت به سمت خودرو باید سیاستهای متناسب با آن را اعمال کرد. علاوهبر سیاستهای محدودکننده خودرو نظیر مالیات بر سوخت، رژیم معابر و...که البته در بسیاری از موارد حتی در کشورهای توسعهیافته هم به سادگی قابلیت اجرایی شدن ندارند، به نظر میرسد سیاستهایی که همزمان انگیزه استفاده از حمل و نقل عمومی را افزایش دهد، اولویت بیشتری خواهند داشت. در این بین هر چند توسعه فیزیکی شبکه حمل و نقل عمومی اهمیت بالایی دارد، اما قبل از آن حرکت به سمت مقرونبهصرفگی سرویسهای حمل و نقل عمومی بسیار حائز اهمیت است؛ به حدی که حتی رایگان شدن حمل و نقل عمومی، امروز به یکی از موضوعات جدی مورد بحث تبدیل شده و تعدادی از شهرهای دنیا تاکنون این سیاست را اجرایی کردهاند و تعدادی از شهرها هم آن را در فرآیند اجرایی شدن دارند. البته این یک سیاست زمانبر و مرحلهای است، چراکه سازمانهای حمل و نقل عمومی، شهرداریها و دولتها تحمل بار بودجهای آن را به یکباره ندارند؛ بنابراین در شروع، سیاست رایگانسازی حمل و نقل عمومی میتواند مشمول گروههای خاص نظیر سالمندان، جوانان و ساعات غیر پیک در طی روزهای عادی و تعطیل و به مرور به یک سیاست جامع و فراگیر تبدیل شود.
? در نموداری که نشان داده شد، جایگاه سیستم حملونقل عمومی در شهرهای دنیا بر اساس دو شاخص مورد اشاره در چهار گروه دستهبندی شدهاند:
گروه اول: بهترین جایگاه با سطح بالایی از Reliability و Affordability - بهترین سیاست، حفظ وضعیت و جذب حداکثری مردم
گروه دوم: بهترین جایگاه Reliability اما سطح پایینی از Affordability - بهترین سیاست، حفظ قابلیت اطمینان بالا اما با حرکت سریعتر به سمت مقرونبهصرفگی بیشتر
گروه سوم: بدترین جایگاه با سطح پایینی از Reliability و Affordability - بهترین سیاست، ابتدا حرکت به سمت مقرونبهصرفگی بیشتر و همزمان سرمایهگذاری بهمنظور گسترش شبکه
گروه چهارم: بهترین جایگاه Affordability و سطح پایینی از Reliability - بهترین سیاست، حفظ مقرونبهصرفگی در مقایسه با خودرو و همزمان سرمایهگذاری بهمنظور گسترش شبکه.
? البته در مقابل این نوع نگرش به حملونقل عمومی، گروهی معتقدند با گسترش شبکه حملونقل عمومی خواسته عموم تامین میشود و در مقیاس بزرگتری از ارائه خدمات، قابلیت کاهش هزینهها هم وجود خواهد داشت. بنابراین کاهش قیمت بلیت یا رایگانسازی آن نه تنها کارآمد نیست، بلکه با مفاهیم اولیه اقتصاد هم همخوانی ندارد؛ چراکه ارزانی آن ممکن است حتی سبب ازدحام و کاهش کیفیت خدمات هم شود. در پاسخ باید گفت اولا حملونقل عمومی بهدلیل اثرات بسیار چشمگیر آن در سطح کلان و ملی به نوعی جزو کالاهای عمومی محسوب میشود و همانطور که دولتها با کالاهای عمومی نظیر بهداشت و درمان و امور دفاعی رفتار میکنند، لازم است با حملونقل عمومی همچنین رفتار حمایتی صورت گیرد. از سوی دیگر چون گسترش شبکه حملونقل عمومی بسیار پر هزینه و زمانبر است، بنابراین اگر شبکه حملونقل عمومی موجود در این فاصله سرویسهای مقرون به صرفهای در مقایسه با سایر مدها نظیر خودرو و تاکسیهای اینترنتی ارائه ندهد، مردم در استفاده از حملونقل عمومی دچار تردید جدی خواهند شد و راه برای خودرومحوری بیشتر مهیا میشود. در مجموع، مدل سیاستی ارائهشده گزینههایی را پیش روی سیاستگذاران قرار میدهد تا در فرآیند توسعه حملونقل عمومی با انتخابها و سیاستهای متناسب به سمت تحقق آینده مطلوب حرکت کنند.
? این یادداشت در روزنامه دنیای اقتصاد هجدهم فروردین ۹۹ منتشر شده است.
? برای مطالعه سایر یادداشت های من در تلگرام اینجا کلیک کنید.
? اگر علاقمند به مطالعه و تولید محتوا در خصوص چالش های بخش حمل و نقل هستید به فروم بین المللی حمل و نقل عمومی (PUBLIC TRANSIT) با بیش از 43 هزار عضو متخصص حمل و نقل از سراسر دنیا بپیوندید??