تخت جمشید به فرمان داریوش بزرگ هخامنشی ساخته شد که یونانی ها به آن پرسپولیس میگن. نام پارسی باستان آن پارسه هست.
اینکه بگیم تخت جمشید، تا حدودی نادرسته؛ چون که جمشید پادشاه افسانه ای ایران هست و منبع موثقی برای وجود اون در تاریخ وجود نداره. پس بهتره به جای تخت جمشید بگیم پارسه!
جالبه بدونین تا دویست یا سیصد سال پیش ما ایرانی ها نمی دونستیم که اصلا امپراتوری هخامنشیان وجود داره یا نه! از دوره قاجار چندین باستان شناس اروپایی که با خوندن کتاب تاریخ هرودت که در مورد امپراتوری هخامنشیان و پارسه(تخت جمشید) نوشته بود، به وجد اومده بودن و علاقه زیادی به دیدن این مکان تاریخی زیبا داشتن؛ پس به ایران سفر کردند و به کاوش در مورد این مکان تاریخی مشغول شدن. از دوره قاجار به بعد ما متوجه شدیم که پارسه(تخت جمشید) چقدر ارزش داشته!
قبل از اینکه این اطلاعات رو بدونیم به این مکان ما ایرانی ها چی می گفتیم؟
باید برگردیم به حمله اعراب مسلمان و سقوط امپراتوری ساسانیان... وقتی اعراب به ایران شهر حمله کردند تقریبا خیلی از آتشکده ها و آثار دیگه رو تخریب کردن ولی وقتی به پارسه(تخت جمشید) رسیدن چون چیزای زیادی در مورد باشکوه بودن قصر حضرت سلیمان شنیده بودن گفتن حتما قصر به این باشکوهی قصر حضرت سلیمان هست... از اون به بعد خیلی از ایرانی ها به اینجا میگفتن ملک سلیمان!
مدرک: مدرک های زیادی هست اما فقط به یکی اشاره می کنیم... حافظ توی یکی از اشعارش میگه:
دلم از وحشتِ زندانِ سِکَندَر بگرفت
رخت بربندم و تا مُلکِ سلیمان بروم
ملک سلیمان اینجا یعنی همون شیراز و پارسه(تخت جمشید)