گام چهاردهم
پیشگامان مهندسی صنایع در نیمه اول قرن بیستم چه کسانی بودند ؟
در گام های پیشین چهار چهره برجسته نیمه نخست قرن بیستم را به تشریح شناختیم ؛ در کنار این بزرگان ، نظریه پردازان دیگری نیز بوده اند که مطالعات و تحقیقات آنان تاثیرات بسزایی در پیشرفت دانش صنعتی داشته است : جیمزگان ، در سال 1901 برای نخستین بار واژه مهندسی صنایع را درمجله مهندسی به کار برد .
در سال ، 1908 هوگو دریمر نخستین برنامه آموزشی مهندسی صنایع را در دانشگاه پنسیلوانیا ارائه نمود و خود او نخستین نوشته در حوزه مهندسی صنایع به معنای نوین آن را با عنوان "کارخانه سازمان و سازماندهی" در سال 1910 به رشته تحریر درآورد .
کی ایرلانج ، در دهه 1910 تئوری خط نوبت را بیان نمود و لزوم کاربری مدیریت علمی را در امور اداری و دفتری مورد تاکید قرار داد .
والتر اسکات ، در مباحث خود اهمیت کاربرد دانش روانشناسی را در تبلیغات و مدیریت پرسنلی مورد تایید قرار داد .
اچ.اف.دوج ، رونالد فیشر ، دبلیو.آ.استوارت ، اچ.جی.رومیک ، که مباحث خود را در باب کاربرد و استنباط آماری ، تئوری احتمالات در بازرسی های نمونه ای ، تئوری ها و متدهای مدرن آماری ، طرح های تجربی و تئوری نمونه گیری ، در مطالعاتی مشابه ، بیان نموده اند .
تی.سی.فربتی ، در ارتباط با تئوری صف نظریات خویش را در دهه 1920 میلادی بیان نمود .
چستر برنارد ، کتاب های معروف خود را به نام وظایف مدیران بلندپایه در سال 1938 و سازمان مدیریت در سال ، 1948 در باب تئوری سازمان ، جامعه شناسی مدیریت و لزوم ارتباطات و نیز مسائل رهبری سازمان به رشته تحریر درآورده است .
والتر استوارت درکتاب کنترل کیفیت اقتصادی درسال ، 1930 تئوری آماراستنباطی و احتمالات در کارخانجات بل را در مسائل اقتصادی به کار گرفت و نمودارهای آماری به وجود آورد .
نوربرت وینر در باب استعمال تجزیه و تحلیل سیستم ها و سیستم اطلاعات و سایبرنتیکس ، نظریات خود را در دهه 1940 ارائه نمود .
در تحقیقاتمان به نیمه قرن بیستم رسیده ایم و اینک شناختی مفید و جامع از اغلب آنانی که تلاش هایشان در تکامل مهندسی صنایع تا مرز کنونی آن نقش داشته ، حاصل نموده ایم . اما در اینجا این پرسش به ذهن متبادر می شود که نخستین دانشکده برای تربیت مهندسین صنایع در چه سالی و در کجا تاسیس گردید . در گام آتی این سوال را به پاسخ خواهیم نشست ...