ویرگول
ورودثبت نام
majiddiamon
majiddiamonانسان بودن از سخت ترین کارهاست.
majiddiamon
majiddiamon
خواندن ۵ دقیقه·۳ سال پیش

انقلاب ها و مصیبت هایش...

انقلاب یعنی تغییر از وضعیتی به وضعیت دیگر یا از حالتی به حالتی و از حالی به حالی وحکومتی به حکومتی دیگر..

خیلی ساده این تعریف من از انقلاب بود و بطور معمول انقلاب ها رخ میدهند تا به واسطه این اتفاق جوامع شرایط زندگی را برای خود راحت تر وبهتر کنند وبه عبارتی تعالی ببخشند.این موضوع که انقلاب در یک جامعه میتواند باعث پس رفت و بدتر شدن اوضاع شود هم خود جای بحث دارد و قابل انکار هم نیست.بماند که آن انقلاب چه اهدافی را دنبال میکرده وچه شرایطی داشته و یا در چه بستری خلق شده ،بارور گردیده و به شکوفایی رسیده است. واما این پرسش که آیا انقلاب ها به ذات مفید وخوب هستند؟ به نظر من که نه فیلسوفی با سر وریش بلند فرفری هستم! ونه دانشمندی بزرگ! ونه هیچ صاحب ادعایی! هیچ چیزی به ذات مفید و یا مضر نیست. به عنوان نمونه یک چاقو تیز وبرنده حتمی مفید نیست چون میتواند دست وپایی را مجروح کند ویا حتی جان انسانی را یا جان آدمی را بگیرد وهم میتواند طناب یک دار را ببرد و جان نگاه دارد! یا حتی قران که کتاب هدایت نام دارد و مسیر نجات بشر را نشان میدهد ودر کمال خواهی و کامل بودنش شکی نیست. خداوند درباره اش می فرماید؛ قران کتابی است که برای اهل ایمان سراسر هدایت ونور و برای کافر ها سراسر گمراهی وتاریکی است!

پس میشود با اطمینان گفت هیچ انقلابی به ذات خوب و مفید نیست، اگرچه تمام هدف ها وآرمان هایش خوب و خیرخواهانه باشد و اعضای انقلابی آن شریف و نوع دوست وخیرخواه باشند.

کدام انقلاب انجام شده ای میتواند مفید و در حقیقت به مقصد مطلوب رسیده باشد؟

به نظر بسیاری از اهل علم، آن انقلابی مفید و به هدف رسیده است که بتواند تمامی (که اقراق آمیز است) اما بیشتر نیازها و خواست های جامعه را در بستر خودش برای همه افراد آن جامعه فراهم کند و حداقل یک رضایت نسبی را در اکثریت جامعه ایجاد کند. از جاییکه عقاید وآرای مردم بسیار متنوع و البته در تضاد با دیگری است همین که میانگینی از رضایت مندی ها را در برطرف کردن نیازها و اجابت خواسته های مردمش داشته باشد میشود گفت انقلابشان از نظر آن جامعه تایید شده است و امید به پایداری وشکوفایی بیشترش هست. تا اینجا دانستیم یک انقلاب به ذات نمی شود که درست باشد و هم اینکه ممکن نیست صددرصد رضایت افراد جامعه را فراهم آورد.

برخلاف نسبی بودن هر چیزی در مفید یا مضر بودن،این مطلب اما قطعی است ،انقلابی که در بستر خودش رضایتمندی بیشتر اعضای جامعه را نداشته است به هدف متعالی خودش نرسیده. پس یا مطلوب اکثریت نبوده یا در مسیر رشد وحرکت خود دچار انحراف شده است. به نظر شما انحرافات یک انقلاب چه میتواند باشد؟ این پرسش دشواری است چون با توجه به فهم وفرهنگ و رفتار های مردم هر جامعه میتواند پاسخ های گوناگون داشته باشد. منظورم این است؛ مردمانی که بسیار حریص هستند، انحراف انقلابشان میتواند در مال اندوزی و دست درازی صاحب اختیاران آن انقلاب به اموال عمومی و ایجاد خشم ونارضایتی در مردم باشد و یا مردمی که بسیار فریب کار و دروغگویند، سرخوردگی وزیان جامعه از نیرنگ مدیران و خلاف بودن گفتار ها با عمل مجریان قانون میتواند باعث نارضایتی ها شود و مانند اینها...

انحراف یک انقلاب از مسیر خودش(هر چند هم مقدس و دارای آرمان های فوق العاده انسانی و خوب باشد) به دست مردم همان انقلاب رقم میخورد والبته نابود شدنش نیز هم! وقتی افراد جامعه که به اختیاراتی رسیده اند، وجدان واخلاق را نادیده بگیرند و فریب دنیای هزار رنگ وبقول شاعر( عروسی که در عقد بسی داماد است!!) را بخورند و در اموال عمومی، معادن ، ثروت های مردم خود دست درازی کنند، کم کاری و زیاده خواهی کنند، دروغ بگویند وفریب بدهند یا بواسطه مقامشان در پست های مدیریتی وحساس، انتصاب های نابجا و ویران کننده داشته باشند یا به هوای فربه کردن خاندان خود به بی عدالتی ولگدمال کردن قشر ضعیف جامعه بپردازند و هزاران خطاکاری دیگر که در آینده نزدیک خود اقیانوسی از خشم ونفرت عموم جامعه را به همراه می آورد. در چنین اوضاعی انقلاب ایشان در انحراف و انحطاط است.زیرا این موضوع غیر قابل انکار است که دوام وبقای یک انقلاب والبته مقبولیت ورسمیت داشتن انقلاب به حمایت و تقبل جامعه بستگی دارد و هر کجا مردم از حمایت این جریان دست بردارن از همانجا پایانش آغاز شده است. انقلاب یک مکتب نیست تا با نگاشتنش در کتاب های بسیار و تکرار زیاد خواندنش توسط عده ای ریش سفید زنده بماند ولو بسیاری قلبی قبولش ندارند یا رسمی کهن نیست که تنها با اجرای محدود آن توسط عده ای معدود فراموش نشود و مدتها بماند.انقلاب حتمی حمایت مردمش را میخواهد، اینجا دیگر اهمیتی ندارد آنها چه اهدافی در انقلاب خود داشته ودارند ،چقدر انقلابشان را کامل و فنا ناپذیر می پندارند ویا در آرزوها و توهماتشان چه میگذرد. بدون مقبولیت مردم انقلاب از مسیرش منحرف شده.

شاید بپرسید؛ تقصیر عموم جامعه در این انحراف وابتلا چیست؟!

به گفته یک انسان آزاده؛ مردمی که پذیرای ظلم باشند( در مقابل ظالم کاری نکنند) شایسته ظلم ند وهمچنین؛ انسان های غافل زود است که زیان ببینند! مردم با ظلم پذیری وغفلت ومنفعت طلبی وراحت طلبی انقلاب را در سراشیبی نابودی رها کرده اند غیر این میشود گفت وقتی مردم یک جامعه هرکدام به طریقی دنبال کسب مقام و مال و منال باشند و در این طریقه هر ناباب را مرتکب شوند، بر زیردستان خود ظلم کنند و هم دیده بر ظلم بالا دستان خود ببندند و دم نزنند و ظالم را جری تر وزمینه فساد وتباهی را مهیاتر کنند. این جامعه در کل مقصرند، فقط میزان تقصیر تفاوت دارد.

درنهایت باید بگویم یک انقلاب فقط بواسطه هدف والا داشتن به سرانجام نخواهد رسید، تنها با تکیه کردن بر اعضای انقلابی هم به نتیجه مطلوب نمیرسد و با آراستن ظواهر و نادیده گرفتن انحراف ها ومنحرف ها هم نتیجه ای جز سقوط ندارد. انقلابی سرانجام دارد که ابتدایش با سالیان بعدش تفاوت نداشته باشد، مدیرانش دغلکار و فرصت طلب نباشند ومردمش بی تفاوت و بیکاره نباشند.

و کلام آخر؛ انقلاب یعنی تغییر مردم وحاکمان از بد به نیک و مداومت در این نیک خواهی ونیک پروری، انقلاب یعنی مردم و مردم نابکار یعنی هیچ.....
























































































































































































































۵
۵
majiddiamon
majiddiamon
انسان بودن از سخت ترین کارهاست.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید