ویرگول
ورودثبت نام
majiddiamon
majiddiamonانسان بودن از سخت ترین کارهاست.
majiddiamon
majiddiamon
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

پایین برو تا اوج بگیری!

برای اولین بار میخواهم اینجا بنویسم.شروع شیرینم را شریک شوید بیایید بیشتر بالا برویم با بیشتر پایین آمدن!

طبق قوانین طبیعت شما در آن واحد یا به سمت بالا میروید یا پایین، چپ میروید و یا راست. غیر این باور پذیر نیست ولی در دنیای پر از تناقض انسان ها و همینطور آدم ها، قوانینی وجود دارد که شگفت انگیزند،گنج اند.به عنوان نمونه قانون اوج گرفتن با پایین آمدن بیشتر. تعجب نکن! کسی شما را سرکار نگذاشته والبته نویسنده میداند چه وقت گران بهایی داری. پس بیا بیش تر با هم باشیم تا برایت گنجی را آشکار کنم که تا انتهای عمرت، سود مند و خیر آفرین باشد اگر باورش کنی.

صحبت از تواضع است.فارسی زبان ها میگویند فروتنی!

در میان بسیاری دوست داشتنی ها ونفرت انگیز های اطرافمان ودر میان فرمول های پیچیده و گیج کننده علوم وآمار، میان دار وندار ومال ومنال و در میان دل مشغولی های پر از زرق وبرق تجمل خواهی و کبر وناز و هزاران خواه وناخواه ریشه دار در زندگی های ما، چیزهایی گران بها وجود دارند که بخاطر ظاهر نه چندان جذاب یا شاید در ظاهر متناقض با آنچه هست وهمینطور شایدهایی که نمیدانم، کمتر به چشم می آیند.

مثل به چشم نیامدن یک زنبور که وز وز کنان از بالای سرتان بارها عبور کرده واما هرگز آن را ندیدیم.ولی میدانیم نبودنش فاجعه بار ست.

انسان ها و همینطور آدم ها گنج ها را فقط براق می شناسند که بتواند یک را دو کند،کم تعداد را پر تعداد و آهنین را طلاکوب اما گنج هایی هست که برای درکش به حقیقت باید بسیار زیرک باشی.

در احوالات هر انسان بزرگ منش و ارجمندی که نگاهی بینا بیندازی یک مشخصه حذف ناشدنی دراو خواهی یافت که همان تواضع ست که ما میگوییم فروتنی!

انسان ها وآدم ها بیشترشان گمان دارند برای برجسته شدن وعظمت یافتن در میان مردم هرچه بیشترمال اندوزند وباد بر غبا افکنندو گردن تیغ کنند وسر برفرازند وسینه صاف وتخته مانند کنند، بیشتر عظمت خواهند داشت وبه عبارتی ارج ومنزلت ایشان بالاتر میرود درحالی که نتیجه خلاف این ست! این از همان قوانینی ست که خداوند خواست که خاص باشد، گنج باشد که هرکس بدون رنج نتواند یافت و با ارزش باشد.

خداوند میگوید تواضع کن تا مقامت را در میان مردمان بالا ببرم.این یعنی از بسیاری دست آویز های دست وپاگیر وزیادی خودت را رها کنی.از خود بکاهی تا زیادت شود،پایین روی تا اوج بگیری. مثلن؛گاهی در کنار فقیر نشستن و درددل هایش را شنیدن ومغرور نبودن یا گاهی همان لباس سالم سال های قبل را پوشیدن ومسرف نبودن.به خواهش کودکان بازیگوش کوچه هم بازی شدن و عبوس دافع نبودن و خادم ودست بوس پدر ومادر فرتوت شده محتاج احترام،بودن وبی وجدان نبودن وهزاران هزار بودن بخاطر نبودن! که گمان میکنیم ما را حقیر میکند اما نمیکند!

برای نوشتن از تواضع که ما فارسی زبان ها میگوییم فروتنی! سطرها که میشود نوشت وقلم ها که میشود بسود اما باور دارم این نوشتن زمانی سود میدهد که خواننده باور کند آدرس یک گنج را مکاشفه میکند ودر حال خواندن توهمات یک موهوم نیست پس دراین نقطه از فروتنی نوشتن را رها میکنم تا شما فکر کردن به آن را آغاز کنید.دیگر وقتش رسیده گنج های حقیقی را هم بشناسی .گمشده های سودمند را جستجو کنی وگمان میکنم زرنگ های تیز هوش ،گنج را یافته اند.همان گنجی که کمتر به آن توجه میشود.اما نه صبرکن انگار کسی چیزی گفت، گویا انسان ها وهم آدم ها باز نمی خواهند به خدا اعتماد کنند. (ای آقا دلت خوش ست،این تواضع که شما میگویید فروتنی! نان میشود یا آب).


واقعن تواضع نان میشود یا آب!؟ اصلن سودش چیست؟ چه میشود اگر باشد وچه میشود که نباشد!؟ فروتنی یک گنج است؟

باور
۴
۰
majiddiamon
majiddiamon
انسان بودن از سخت ترین کارهاست.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید