
ابزارها برای من فقط اپلیکیشن نیستند؛ نقش خاصی در شکل دادن عادتهای من، پروداکتیو بودنم و حس روزمرهام دارند بعضی وقتها حکم دستیار رو هم برام بازی میکنند. در ادامه از ۱۲ ابزاری میگم که سال ۲۰۲۵ هر روز باهاشون کار کردم و هر کدوم یه داستان کوتاه دارن.
۱. Excalidraw — دیاگرامهای سریع و زیبا

یادم میاد اولین بار وسط یک دورهمی دواپس بودیم که یه از بچهها میخواست یه سری چیز میز پرزنت کنه و دیاگرام بکشه که دیدم چقدر روان و راحت با کیبرد داره میکشه دقت کردم دیدم با Excalidraw و تحت وب داره میکشه. سادگیاش باعث میشه ایده سریع به شکل دربیاد، نه اینکه وقتت بره دنبال تنظیمات و استایلها. اگر هم اهل ویژیوال تینکنینگ باشید که دیگه فبها، این خیلی کمک میکنه.
ساده و شهودی، مثل نقاشی روی کاغذ.
خروجی مینیمال اما حرفهای که لازم نیست طراح باشی.
همکاری همزمان و share کردن راحت با تیم.
چنل یوتویوب: https://www.youtube.com/channel/UC1nm4hW-lhPuk0MRQIyKXRA
۲. Obsidian — نوتبرداری، Mermaid و بازنمایی دانش

اولین نوتی که تو Obsidian زدم، یک ایدهٔ نصفه برای پروژه بود؛ بعد از چند ماه دیدم اون نوت به صدها نوت دیگه وصل شده و یک گراف ذهنی ساخته. اینجا نه فقط یادداشت مینویسم؛ تاریخچهای از فکر کردنم هم ذخیره میشه.
پشتیبانی کامل از Markdown و Mermaid که خیلی برای من مهمه و امکان نوشتن کد، دیاگرامها، جدول و … بین متن و درون نوت
لینکسازیِ بین نوتها که به مرور شبکهٔ دانش میسازه
مکان مناسبی برای ژورنال روزانه، یادداشت فنی و ایدهپردازی
۳. NotebookLM — دستیار تحقیق و خلاصهساز هوشمند

یه فایل کتاب داشتم که در مورد نفوذ در یک سیستم نوشته شده بود و مطمئن بودم به این زودیها نمیخونمش اما میخواستم خلاصهای ازش رو داشته باشم و چندتا سوالهام برام پیش اومده بود که دونستن جوابش کمکم میکرد، NotebookLM رو امتحان کردم و تو چند دقیقه مهمترین نکات و خلاصهٔ رو برام نوشت و به زبان فارسی هم یک پادکست دو گوینده برام آماده کرد که تو ۲۰ دقیقه مغز کتاب رو بهم شرح داد. بعد از اون همیشه وقتی منابع پرتعداد دارم، اول از NotebookLM کمک میگیرم.
خلاصهسازی دقیق و قابل اتکا از متون بلند.
مقایسه و ترکیب چند منبع در یک خروجی واحد.
حکم یک Research Assistant که همیشه آماده به خدمته.
۴. ZED و Doom Emacs

برای من محیط توسعه می تونه خیلی متفاوت باشه: بعضی روزا میخوام راحت و بیدردسر باشم (Zed)، بعضی روزا میخوام هر پیچ و مهرهای رو کانفیگ کنم (Doom Emacs). این دوتا با هم انعطاف و سرعت رو بهم میدن.
Zed: رابط مدرن، راهاندازی سریع و عملکرد سبک.
Doom Emacs: شخصیسازی عمیق، پلاگینهای قدرتمند و کنترل کامل با کیبرد.
انتخاب بین سرعت و تنظیماتِ عمیق با توجه به نیاز هر روز.
https://github.com/doomemacs/doomemacs
۵. Cursor — همکار هوشمند کدنویسی

آخرین باری که یه پروژه نسبتا بزرگ رو تحویل گرفتم، تقریبا سوال خاصی از برنامهنویسش نپرسیدم، از کرزر خواستم که پروژه رو برام ایندکس کنه، لایه بندیش رو بهم توضیح بده، بخشهای داپلیکیتش رو بهم اطلاع بده، یک دیاگرام از روند کاری پروژه بکشه و فایل ریدمی و سواگرش رو برام آپدیت کنه. حس داشتن یک pair programmer که همیشه حواسش به الگوها و استایل کده، فوقالعادهست. شروع کننده خیلی خوبی هم هست، اما خوب باید کدهاش رو هم ریویو کنی.
تکمیل کد هوشمند و پیشنهادات context-aware.
کمک در ریفکتورینگ و بهبود کیفیت کد.
کاهش زمان صرف شده برای خطاها و جستجوها
اجنتهای مختلف
۶. V0 — دستیار سریع برای فرانتاند و پروتوتایپ

یادم نمیاد چطوری به این ابزار رسیدم و پیداش کردم اما تا دیدمش یه ایدهای که یک سال باهاش درگیر بودم رو بهش توضیح دادم و چند تا نمونه بهش دادم و تو نیم ساعت وسط یک مهمونی دیدم یه خروجی بهم داده که ۹۰٪ قضیه رو برام حل و فصل کرده! این ابزار باعث میشه ایدهها سریعاً قابل آزمایش بشن.
تولید UI از روی توضیح متنی (text-to-UI).
کوتاه کردن فاصلهٔ ایده تا پروتوتایپ از روزها به دقیقهها.
مناسب برای تست سریع با همتیمیها یا کاربران
۷. tl;dv — یادداشت و خلاصهٔ خودکار جلسات؛ ابزاری که نجاتم داد

یه چیزی که تو جلسات قبلا خیلی اذیتم میکرد، نوت برداری بود و جاهایی که خودم داشتم صحبت میکردم یا به صورت محاورهای جریان جلسه جلو میرفتم هم عملا نوت برداری از دستم خارج میشد، پیدا کردن نوتهای قبلی هم سخت بود. حالا نوت برداشتی، اکشنها رو کی مینویسه، یا خلاصه جلسات اصلا چی شد! اصلا جلسه بدرد بخور بود؟ tl;dv مشکل رو حل کرد — من گوش میدم و بعد میدونم همهٔ نکات مهم هایلایت شده و قابل جستجو هستن.
ضبط و خلاصهسازی خودکار جلسات.
استخراج هایلایتها و آیتمهای کاری عملی (action items).
جستجوی متن در محتوای جلسه برای بازگشت سریع
۸. Medium — جای اشتراکگذاری و بروزرسانی دانش

اولین مقالهام تو مدیوم رو وقتی گذاشتم، انتظار بازخورد زیاد نداشتم؛ اما دیدم نه میشه یک کارهایی کرد! مخصوصا اینکه یه بخشهای از نوشتههات هایلایت میشه. نوشتن تو مدیوم باعث شده هر موضوعی رو عمیقاً بررسی کنم، دانشم رو بروز نگهدارم، یکسری منابع داشته باشم که دانش خوبی بهم تو زمینه برنامه نویسی، software eng، Leader، تیم بیلدینگ و هزارتا چیز دیگه میدن.
جامعهٔ بزرگ و متنوع از خوانندگان و نویسندههای حرفهای.
بازخورد واقعی از همحرفهایها و مهندسین دیگر.
فرصت شبکهسازی و دیده شدن نوشتهها در سطح جهانی
۹. Spotify — اپ محبوب من برای موزیک

برای من موسیقی حکم «محدودهٔ کاری» رو داره؛ وقتی پلیلیستی رو میزنم، وارد حالتِ کار کردن میشم. Spotify با الگوریتمها و لیستهاش همیشه برای هر مود موسیقیای چیزی داره.
پلیلیستهای مخصوص Deep Work و تمرکز.
کشف موزیکهای جدید بر اساس سلیقه که به طرز عجیبی خوب کار میکنه، به طرز عجیبی
همراهِ تمرینات ورزشی و لحظات استراحت
۱۰. Vimac — Vim-mode و شورتکات برای macOS

توی لپ تاپ تقریبا هر جا که بتونی مد کیبردش رو به vim تغییر بدم حتما این کار رو میکنم و خیلی جاها از کار کردن با موس و تاچ پد راحت میشم، اما توی سیستم عامل همچنان یه ذره مشکل داشتم (به غیر از i3۹ وقتی Vimac رو نصب کردم، دیدم نه مثل اینکه برای مک یه ابزار قوی هست؛ بعد از چند روز فهمیدم کل گردش کارم چقدر سریعتر شده. حالا تقریباً با کیبورد همه چیز رو میتونم کنترل میکنم.
حرکت و مدیریت پنجرهها با شورتکاتهای شبیه Vim.
کاهش وابستگی به ماوس و افزایش سرعت مدیریت خیلی از اپها.
حس یکپارچگی بین ابزارها و سیستمعامل.
https://github.com/nchudleigh/vimac
۱۱. Arc Browser — مرورگری که فضای کاری رو بازتعریف میکنه

خیلی وقتها با ابزارهای جایگزین و جدید خودم رو به چالش میکنم، از محیط امنم بیرون میام و چیزهای جدید رو امتحان میکنم، Arc برای من فراتر از یک مرورگر بود؛ وقتی Spaces و مرتبسازی تبها رو تجربه کردم، دیدم چقدر راحت میتونم بین پروژهها و وب سایتها جابهجا شم بدون اینکه چیزها قاطی بشه.
طراحی مینیمال و تمرکز بر workflow.
Spaces/Profiles برای تفکیک زندگیها و پروژهها و کارهای مختلف.
Command Palette و ابزارهای داخل مرورگر
۱۲. Warp (AI Terminal) — ترمینالی که فرمان میپذیره، دوست داشتنیه، برات کد هم میزنه، داکیومنت تولید میکنه، باهاش صحبت کنی احتمالا نون هم میخره

اولین باری که Warp رو با قابلیتهای AI دیدم، فکر کردم زندگی ترمینالیم به دو بخش قبل و بعدش تقسیم شده؛ خط فرمان همینه: یه محیط مدرن که همراه با فرمانهای هوشمند، کار با CLI رو لذتبخش و قدرتمند میکنه. از autocomplete هوشمند تا اجرایی که معنای واقعی «Terminal Agent» رو میده.
رابط مدرن و بهینهشده برای کار با خط فرمان تقریبا میشه گفت باز طراحی ترمینال
agentهای هوش مصنوعی که فرمانهارو تکمیل و اتومات میکنن.
افزایش سرعت و دقت در اجرای تسکهای خط فرمان و اسکریپتها
جمعبندی
هر کدوم از این ابزارها یک روز وارد رُوتین من شدن و یه روز تبدیل به جزء جداییناپذیرش شدند. مهم نیست که کدومهاشون برای تو هم کار کنه؛ مهم اینه که بین آنها جعبهابزار خودت رو پیدا کنی و مدام پالایشش کنی