موفقیت یک استارتاپ ربطی به ایده نداره، اصلا مهم نیست که شما میخواهید به کجا برسید یا به چی برسید، یا چطور برسید، قبل از اون باید سوال مهمتری رو جواب بدید و گام مهمتری رو بردارید.
- از شما میخام همین الان بساط سفرتون رو آماده کنید و برید یک هفته شمال برای تفریح.
مهمترین تصمیمی که باید بگیرید چیه؟
توی چمدونم چی بزارم؟
چی بپوشم؟
یا با چه وسیله ای برم؟
میخواهید یک سفر ۵ ساله کاری برید، مسیر معلوم نیست، مکان معلوم نیست، زمان معلوم نیست، هیچ چیز معلوم نیست.
مهمترین چیزی رو که باید معلوم کنید اینه که با کی میخواهید به این سفر رازآلود برید با کی میخواهید علامت سوالهای پیش رو رو حل کنید؟
اگر میخواهید استارتاپ راه اندازی کنید توی انتخاب همسفران دقت کنید. موفقیت و شکست، شادمانی و غم شما به این انتخاب مهم بستگی داره.
اگر فکر میکنید انتخاب شریک زندگی کار ساده ای نیست، انتخاب هم تیمی برای راه اندازی یک استارتاپ هم اصلا کار ساده ای نیست.
ازدواج یعنی من میخام ساعات زندگیم رو با کسی در بلند مدت به اشتراک بزارم، راه اندازی استارتاپ هم دقیقا همین معنی رو میده. من میخام روزانه ۸ ساعت از عمرم رو با یک خانواده جدید و متفاوت بگذرونم.
قبل از اینکه ایده بدید، اعتبارسنجی کنید یا هر حرکت دیگهای، این تصمیم مهم رو بگیرد که با کی میخواهید زندگی کنید. آیا حاضر هستید با این اشخاص به مدت ۵ سال زندگی کنید؟
این مهمترین و کلیدی ترین سوال برای راه اندازی یک استارتاپ است. و اگر اینجا اشتباه انتخاب کنید از قبل شکست رو قبول کردید.
حالا برای اینکه بدونی با کی میخواهی بری باید چند تا سوال مهم دیگه رو پاسخ بدی، من کیم؟ و چی میخام؟
به نظر سوالات ساده ای میان ولی شاید جوابشون زیاد هم ساده نباشه.
برای یک بار توی زندگیتون باید بتونید خارج از چهارچوبها و الگوهای ذهنی که خانواده و جامعه براتون ساخته فکر کنید و خود واقعیتون رو پیدا کنید نه اون خودی که جامعه دوست داره باشی، نه اون خودی که پدر، مادر، همسر، فرزند یا هر کس دیگه میخاد باشی، خود واقعی تو میخاد کی باشه؟