البته که اسم هر پادگانی رو سرچ کنید میبینید که به اون لقب هتل دادند! اما گول این اسامی و عناوین القاب رو نخورید. جایی که ما بودیم هم پادگان بود و هم هتل. البته همه چیز به میزان تحصیلات شما و گروهان و گردانی که در اون قرار میگیرید بستگی داره. و از اونجایی که ما با مدرک کارشناسی ارشد وارد این پادگان شدیم احترام خیلی گذاشته میشد به سربازان و حتی در مورد چیزای مختلف نظرخواهی هم میکردن.
پادگان المهدی سه گردان داره: ۱- خیریان ۲- انتقامی ۳- حیدری.
گردان خیریان سه گروهان و سه فرمانده اصلی داشت: گروهان اول به فرماندهی جناب سروان زارع پور، گروهان دوم به فرماندهی جناب سروان رضانژاد و گروهان سوم به فرماندهی جناب سروان شکری بود.
البته فرماندههای دیگه مثل جناب سروان منتظری و یعقوبی هم اونجا هستند که بعضی کلاسها با اونا هست و این دو نفر از بهترینها و دوستداشتنیترینها هستن.
مثل هر مطلب دیگهای که در مورد این پادگان نوشته شده، میشه گفت گردان خیریان به نوعی بهترین گردان این پادگان هست که ما هم در یکی از گروهانهای این گردان بودیم. در زمان خدمت ما افراد معاف از رزم در گردان انتقامی قرار گرفته بودند و گردان حیدری هم تعطیل بود و در کل چیزی حدود ۶۰۰ سرباز در این پادگان در حال آموزش دیدن بودند.
اما در این پادگان آموزشی چه میگذره و چه بر ما گذشت.
تمامی مواردی که در پایین میخونید برای یک سرباز با مدرک کارشناسی ارشد که در تیر ماه ۱۳۹۸ اعزام شده تجربه شده و ممکنه برای افراد دیگه همهی این موارد صدق نکنه.
مدت و نحوهی دورهی آموزشی: دورهی ما همه کسانی که در حال آموزش دیدن بودن مدرک کارشناسی ارشد داشتند و بنابراین مدت زمان آموزشی ما ۴۲ روز بود که روز ۴۲ام جمعه بود و ما جمعا ۴۱ روز آموزش دیدیم و ترخیص شدیم.
- میدان تیر: ۵ سری میدان تیر رفتیم. حالات نشسته، خوابیده و ایستاده در فواصل ۱۰۰ متر و ۲۰۰ متر.
- کلاسها: کلاسهای آموزشی از جمله تاکتیک، عقیدتی، تربیت بدنی، تخریب، حفاظت، صف جمع و... . (با توجه به اینکه دورهی آموزشی ما کوتاه و ۴۲ روزه بود، کلاسها خیلی کم شده بود. مثلا صف جمع از ۲۰-۳۰ جلسه به ۶ جلسه کاهش پیدا کرده بود).
- زمان کلاسها: ۴ کلاس صبح برگزار میشد و یکی بعد از ظهر. صبح از ساعت ۷:۱۵ دقیقه کلاسها شروع میشد و هر ۱ ساعت و ربع یک کلاس بود و ۱۵ دقیقه استراحت بین هر کلاس. در نهایت ساعت ۱۲:۳۰ دقیقه کلاس آخر نوبت صبح تموم میشد و بعد از ظهر ساعت ۱۵ کلاس دیگهای تشکیل میشد که تا ۱۶:۱۵ ادامه داشت.
- صبحگاه و شامگاه: ساعت ۷ صبح صبحگاه و شامگاه ساعت ۱۶:۳۰ دقیقه.
- ساعت خواب و بیداری: خاموشی ۱۰ شب و بیدار شدن ساعت ۴ صبح بود. که البته با صحبتهایی که با فرماندهان گروهانها و گردانها داشتیم و درخواستی که از فرمانده پادگان کردیم به ساعت ۴:۳۰ دقیقه تغییر پیدا کرد.
- مرخصی: مرخصی میان دوره ۴ روز بود که با کلی خواهش و تمنا به ۵ روز تغییر کرد. پنجشنبهها از ۱۲:۳۰ تا شنبه ۴ صبح میتونید مرخصی برید. البته به هرکسی مرخصی نمیدن. کسانی که در خطه شمال زندگی میکنن که راحت میتونن بگیرن. راه دور با کلی خواهش و ترفند میتونه مرخصی بگیره. اگه خانواده بیاد میتونه هم مرخصی راحت بگیره و هم ملاقات داشته باشه داخل پادگان. در مورد مرخصیها تا دقیقه ۹۰ میگن که مرخصی نمیدیم و اذیت میکنن اما میدن، پس نگران نباشید. یه سری شرایط مثل وضعیت ظاهری، واکس پوتین، آنکارد تخت هم در گرفتن مرخصی دخیله که بتونید تشویقی بگیرید.
-موبایل: اگر با خودتون موبایل ببرید ابتدای ورود از شما گرفته میشه و در اول مرخصی به شما تحویل داده میشه تا ببرید خونه و به هیچ وجه اجازه آوردن مجدد گوشی ندارید و گرنه گرفته میشه و تحویل داده نمیشه.
-وضعیت ظاهری: اول و آخر تمیز و مرتب بودن قطعا برای خودتون خوب و مفیده. اما ما با مدرک ارشد میتونستیم موها رو با ۲۰ بزنیم. من خودم به شخصه به گرما و رطوبت شدید هوا ترجیح دادم خیلی کوتاهتر کنم تا هم راحتتر باشم و هم اینکه موها آسیب نبینه. میتونید قبل از اعزام کوتاه کنید یا نکنید. داخل پادگان میشه این کار رو انجام داد، اما قطعا دستگاهی که بیرون برای کوتاه کردن مو استفاده میکنند تمیزتره.
-سختگیری: خب قبل از اعزام و طبق شنیدهها همه میگفتن توی سپاه به کسی که مدرک ارشد داره خیلی سخت نمیگذره و همینطور هم بود. به ما خیلی احترام میگذاشتن مگر اینکه خودمون اذیت میکردیم و باعث میشدیم چیزی بگن. در کل این قسمت ماجرا همون هتل ولیک معروف بود. اما سربازیه دیگه، زیاد دلتون رو خوش نکنید. خیلی چیزا به فرمانده شما هم مربوط میشه.
-رژه: نداشتیم اصلا. (خدا رو شکر)
-اسلحه: تقریبا هفته دوم بود که همه پادگان یکی یه دونه اسلحه مسخرهی کلاش گرفتن (بدون سوزن و فشنگ) و باید هر جا میرفتی با خودت میبردی. البته که تو کلاسهای بی ربط به اسلحه نیاز نبود ببری. ولی در کل چیز خیلی رو مخی بود. مخصوصا اگر بند نداشت که روی کول بندازی و باید بند کفش میخریدی برای این کار.
-آب و هوا: افتضاح! اگر اهل خطه شمال نباشید و در فصل گرم سال اعزام بشید قطعا روزای سختی رو در پیش خواهید داشت. ما تقریبا ۴۰ روز اول تابستون رو اونجا بودیم ولی خب شانسی که آوردیم این بود که خیلی بارون میومد، بطوری که یک هفته پشت سر هم بارون بارید و حتی باعث تعجب خود بچه های بابل هم شده بود. اگه بارون بیاد هوا عالی میشه و خیلی از کلاسها که باید در محیط باز برگزار بشه کنسل میشه. پس اگر اونجا بودید دعا کنید هر روز بارون بباره. ?
-بهداشت محیط: همه چیز بستگی به خود شمای سرباز داره. هر گروهان مسئول بهداشت و تمیزی یه بخشی هست. یکی سرویسهای بهداشتی. یکی حمام و یکی هم سلف غذاخوری.
-رفت و آمد به پادگان: از میدان شیر و خورشید بابل (میدان ولایت) همیشه ماشین به سمت پادگان هست. مواظب باشید کرایه زیاد از شما گرفته نشه. میتونید مقدار کرایه رو از بچه های همونجا، دژبانها و یا فرماندهها بپرسید.
امکانات و رفاهیات
تلفن: نیازی به خرید کارت تلفن نیست، مگر برای تماس بین راه. سیستم تلفن داخل پادگان شارژی هست و شما باید از فاوا اقدام به خرید شارژهای ۱۰ هزار تومانی کنید. روز دوم هم میتونید اقدام به خرید شارژ کنید. تعداد دستگاههای تلفن زیاده ولی خراب هم به وفور پیدا میشه. ساعت تماس هم از صبح که بیدار میشید تا وقتی میخوابید فرصت دارید.
غذا: صبحانه: کره، عسل، مربا، حلوا شکری و... - ناهار: قیمه، قرمه، عدس، لوبیاپلو، تن ماهی، ماهی قزل آلا و... - شام: بیج بیج(گوگل کنید ببینید چیه:)) )، الویه، کنسرو لوبیا، تخم مرغ و سیب زمینی آبپز، آبگوشت و...
متاسفانه شام و ناهارها چندان کیفیت خوبی نداره، مثلا استفاده از برنج خارجی، یا خیلی موارد دیگه که خودتون باهاش روبرو خواهید شد. اما مقدارش زیاده و قطعا سر گرسنه زمین نخواهید گذاشت. میتونید داخل سلف بخورید یا تو محوطه و آلاچیقها. برای ما داخل سلف مثل کوره بود و ترجیح میدادیم بیرون غذا بخوریم.
فروشگاه: داخل پادگان فروشگاه هست که کارتخوان هم داره و نیاز نیست پول زیادی با خودتون ببرید که دردسری براتون ایجاد بشه. از تنقلات و چیپس و پفک داره تا نوشیدنیهای مختلف و برخی لوازم ضروری مثل تیغ ریش تراش، شورت و زیرپوش و تیشرت و... .
ساندویچی: ساندویچی خوبه داره. اینجا هم کارتخوان داره. ۴ نوع ساندویچ دارن: همبرگر، کتلت، فلافل، کالباس که از همه بهتر فلافل و کالباس بود. قیمتش هم معقوله ولی فقط مشکل اینه که معمولا زود تموم میشه و اگر غذای خود پادگان باب میلتون نبود زودتر به سمت ساندویچی راه بیفتید.
عکاسی: تقریبا از اواسط دوره عکاس در پادگان هست و میتونید با رفیقاتون و فرماندهها عکس یادگاری بگیرید.
میوهفروشی: کنار عکاسی و فروشگاه یک میوه فروشی هم هست که چند مدل میوه داره که چون دوره ما تو تابستون بود همیشه هندوانه به راه بود و میتونستید هر قاچ هندوانه رو با قیمت حدودا ۲۵۰۰ تومن بخرید. میوههای دیگه هم مثل خیار، آلوزرد، موز و طالبی وجود داشت.
حمام: حمام سه چهار روز بعد از ورودمون باز شد و واقعا مصیبتی کشیدیم تو همون ابتدای ورود به خاطر گرما و رطوبت هوا که به شدت عرق میکردیم. حمام بعد از ظهر بعد از شامگاه باز میشه تا حدودا قبل از نماز مغرب و عشا. اگر بیشتر از یک گردان در پادگان باشه نوبت حمام بین گردانها تقسیم میشه. مثل یک روز در میون هر گردان نوبتشه. البته یک ساعت قبل از نماز صبح هم حمام باز هست که اگر مورد ضروری (!) پیش اومد برید حمام.
خیاطی: کنار در ورودی حمام یه خیاطی کوچیک هست که برای دوخت اتیکت لباس یا کارای دیگه میشه اونجا رفت.
آرایشگاه: مجددا کنار در حمام یه آرایشگاه هست که میشه ازش استفاده کرد. معمولا کسی اونجا نیست و خودتون تنها باید از موزر و قیچی (اگه پیدا کنید) استفاده کنید.
پارکینگ ماشین: داخل که قطعا نمیشه ماشین برد اما جلوی در دژبانی و اون طرف خیابون به اندازه کافی جا برای پارک ماشین هست و مشکلی هم ایجاد نمیشه با توجه به اینکه اونجا پادگانه.
بهداری: سعی کنید تا حد امکان مریض نشید که اصلا تجربهی خوبی نیست. اما تو محیطی که همه مدل آدمی میاد و میره و زندگی میکنه امکان اینکه یک نفر مریض بشه و کل پادگان رو مریض کنه هست. پس مراقب سلامتی خودتون باشید و اگر هم مریض شدید به بهداری مراجعه کنید. متاسفانه در دوره ما بیش از ۷۰ درصد بچهها مریض شدند، از جمله خود من.
کولر گازی: در داخل هر آسایشگاه کولر گازی هست و نگران گرمای داخل آسایشگاه نباشید.
حیوانات و جانورها: مکانی که یه سمتش به جنگل چسبیده قطعا باید انتظار دیدن جانورهای مختلف رو داشت. سگ تا دلتون بخواد اونجا پرسه میزنه. متاسفانه موش هم هست. پس اگر چیزی که باب میل موش هست تو کمد میزارید حتما داخل کوله قرار بدید. اگر کمدتون سوراخی روی در یا هرجاش داره ببندید. آخوندک هم تا دلتون بخواد هست. مخصوصا تو سرویس بهداشتی. پشه هست. کِرِم گزیدگی با خودتون ببرید.
چی ببریم؟
هر چیزی که فکر میکنید نیاز دارید با خودتون ببرید. اصلا به این فکر نکنید که روز اول میتونید مرخصی بگیرید برگردید تا وسیلهای چیزی بیارید. پس هر آنچه نیاز دارید رو با خودتون ببرید جز وسایل ممنوعه. پول نقد بیشتر از ۲۰۰ تومن نبرید. کارتخوان اونجا هست. وسایل ضروری، لباس و خوراکی هر چی نیاز دارید ببرید.
موارد دیگر
با هر مدرک و سنی وارد هر پادگانی میشید شما یک سرباز هستید، پس سعی نکنید خودتون رو بالاتر از مافوق ببینید و گرنه روزها و ساعتها به خوبی براتون سپری نمیشه. با احترام رفتار کنید تا احترام ببینید.
تا حد ممکن مسئولیت قبول نکنید مگر برای پاسبخشی.
میشه پیچوند کلاسها رو؟ به خودتون بستگی داره و جراتتون.
سخت نگیرید که سخت میگذره. شل کنید خوش میگذره.
سخن پایانی
این مطلب رو به یاد همهی بچههای دورهی ۱۷۹ پادگان آموزشی المهدی بابل نوشتم تا راهنمای افرادی که اعزام به اینجا هستند باشه. امیدوارم که کمکتون کرده باشم.
اگر نکتهای به ذهنم رسید قطعا این مطلب بروز خواهد شد.