رویکرد شما موقع مواجهه با مشکل چیه ؟ روی محدودیتها تمرکز میکنین یا دنبال راهحل میگردین؟ خیلیامون وقتی با مشکلی مواجه میشیم به جای ارائه راهحل، قربانیِ بازیِ سرزنش میشیم.
« حل مسئلهی راهحلگرا »
تعریفش چیه؟ دیدگاهی که تمرکزش روی راهحله به جای مشکل
هدفش چیه؟ نگاه به مشکل از یک زاویه متفاوت(مشکل = مسئله) برای پیدا کردنِ راه حل
کاربردش کجاس؟ زندگی شخصی، محل کار و هرجایی که مشکل(مسئله)ای وجود داشته باشه
واقعیت اینه که هر مشکلی میتونه یک تجربه آموزنده باشه و تمام رهبران موفق دنیا، از رویکرد چرایی برای پیدا کردن ریشه مسئله استفاده کرده و به دیدِ فرصت بهش نگاه میکنن.
خب حالا چیکار کنیم راهحلگرا بشیم؟
یه سری راهحل عملی وجود داره که یکروزِ نتیجه نمیده! یعنی باید مداوم انجامشون بدیم تا جواب بگیریم:
1- سوالِ درست بپرس:
سوال غلط= چرا نمیتونیم تعداد مشتریانمون رو بیشتر کنیم؟
سوال درست= چطوری تعداد مشتریانمون رو بیشتر کنیم؟
سوال غلط: ای کاش میتونستم «الف» رو انجام بدم ولی به دلیل «ب» نمیتونم.
سوال درست: چطوری میتونم «ب» رو حلّش کنم تا بتونم «الف» رو انجام بدم؟
2- مشکل رو بِشکَن بعد بُکُش: یعنی هر مشکل رو به مشکلات و موضوعات کوچیکتر تقسیم کنیم. اینکار باعث میشه وجهههای جدید مسئله رو پیدا کنیم و بعد برای هر کدوم خیلی راحت و سیستماتیک راهحل پیدا کنیم. پرسیدنِ سوالات زیاد(چرا؟ چطور؟ چگونه؟) و پیدا کردن اطلاعات بیشتر حولِ موضوع خیلی تاثیرگذاره
3- از بقیه کمک بگیر: برگزاری جلسات طوفان فکری و مطرح کردن مشکل با کسائی که میتونن چیزی بهمون اضافه کنن
4- یک قدم به عقب: وقتی بحرانی اتفاق میفته و شدیدا" دنبال راهحل هستیم، شاید لازم بشه یکم به خودمون استراحت بدیم، از بالاتر به موضع نگاه کنیم و بعد برگردیم سراغش تا بتونیم تصمیم بهتری بگیریم.