ویرگول
ورودثبت نام
مجنونِ‌لیلا|زهرا یزدانی
مجنونِ‌لیلا|زهرا یزدانی|باید که مهربان بود باید که عشق ورزید زیرا که زنده ماندن هر لحظه احتمالیست|
مجنونِ‌لیلا|زهرا یزدانی
مجنونِ‌لیلا|زهرا یزدانی
خواندن ۳ دقیقه·۴ ماه پیش

تا پای جان،برای ایران

بسم الله الرحمن الرحیم

ایران، سرزمین شیر و خورشید ، خاکی که از تپش دل کوه‌ها زاده شده و با زمزمه رودها بزرگ شده است. اینجا، جایی نیست که بادها بی‌اجازه بوزند یا دشمنان بی‌نام وارد شوند. اینجا، سرزمین یلان است؛ سرزمین شیران خفته در دل تاریخ، که هرگاه زمانه بخواهد، غرش‌شان آسمان را می‌لرزاند.

در کوچه‌های خاک‌خورده‌ی خراسان، در دشت‌های سوزان سیستان، در کوه‌های بلند کردستان، و در دل دریای نیلگون جنوب و خلیج همیشه فارس ، مردمانی زندگی می‌کنند که رگ‌هایشان با خون آرش و رستم آغشته است. آنان نه از مرگ می‌ هراسند، نه از تهدید. چرا که در دلشان، نام ایران چونان آتشی مقدس می‌سوزد.

ایران، نه فقط یک نام، که یک عهد است؛ عهدی با تاریخ، با شهامت، با ایستادگی. هر وجب از این خاک، داستانی دارد از مقاومت؛ از مادری که فرزندش را با لالایی «ای وطنم» بزرگ کرد، تا سربازی که در سرمای کوهستان، با لبخند جان داد تا پرچم سه‌رنگ پایین نیاید.

دشمنان بسیار آمدند؛ با شمشیر، با توپ،با موشک و پهباد و با فریب.

اما هر بار این دلیر مردان ایرانی بودند که با دستانی پر؛

پر از خاکی که بوی غیرت می‌دهد،

پر از خون شهیدانی که تاریخ را با قلب‌شان نوشتند،

پر از شعرهایی که در شب‌های تار، امید را زمزمه کردند.

با دستان مادرانی که با لالایی‌ فرزندانشان را با عشق به وطن بزرگ کردند.

با دستان پدرانی که، پر از زخم‌ های کار و جنگ است، اما هرگز تسلیم شدن را نیاموخته اند.

و دستان جوانانی که، پر از قلم، پرچم، و آرزوهایی‌ست که مرزها را درنوردیده‌اند.

و اگر دشمنی هم بیاید،خواهد دید که:

ما با دستان پر آمده‌ایم؛

نه برای گرفتن، که برای ساختن.

نه برای فریاد، که برای حقیقت.

نه برای انتقام، که برای عدالت.

و امروز، وقتی پرچم ایران در بلندای آسمان می‌رقصد،

جهان می‌داند:

ما با دستان پر ایستاده‌ایم،چونان کوه، چونان موج، چونان آذرخش و هیچ طوفانی نمی‌تواند ما را از جا ببرد...

چنان که جنگ دوازده‌روزه نتوانست!

و باز هم ایران ایستاد. نه فقط با سلاح، که با ایمان. نه فقط با ارتش، که با مردم. زن و مرد، پیر و جوان، شاعر و سرباز، همه یک صدا شدند:

«ما ایرانیم، و ایران هرگز خم نمی‌شود.»

و هر بار، تاریخ نوشت: «ایران شکست نخورد، چون فرزندانش شیر بودند.»

و امروز، وقتی پرچم ایران در باد می‌رقصد، صدای غرش شیران از دل آن شنیده می‌شود. صدایی که به جهان می‌گوید:

«ما وارثان آتشیم، فرزندان نور، و نگهبانان این خاک مقدس.»

مردمان جهان، بیدار باشید!

ایران را تنها در نقشه‌ها نبینید،

او قلبی تپنده در تاریخ است،

و ایرانی، نه سایه‌ای در باد، که نوری در طوفان است.

ایران و ایرانی همیشه ایستاده‌اند؛

در برابر ظلم، در برابر تحقیر، در برابر فراموشی.

و هرگز خاموش نمی‌شوند،

چرا که صدای‌شان، صدای عدالت است،

و سکوت‌شان، تنها پیش از طوفان است.

اگر روزی جهان در تاریکی فرو رود،

ایران مشعل‌دار خواهد بود.

اگر روزی حقیقت گم شود،

ایرانیان آن را با خون خود خواهند نوشت.

از دل خاک تا بلندای آسمان،

از اشک مادران تا فریاد رزمندگان،

از شعر حافظ تا شمشیر رستم،

ایران، همواره ایستاده است؛

با دستان پر، با دل‌های روشن، با روحی که هیچ قدرتی نمی‌تواند در بندش کشد.

پس ای جهانیان،

اگر به دنبال امیدید، به ایران بنگرید.

اگر به دنبال ایستادگی‌اید، صدای ایرانی را بشنوید.

و اگر روزی خواستید بدانید چگونه ملتی می‌تواند در برابر طوفان بایستد،

نام ایران را زمزمه کنید...

زیرا ایران، یل شیران است.

و شیران، هرگز زانو نمی‌زنند.

#زهرا_یزدانی

ایرانجنگبرای ایران
۵
۲
مجنونِ‌لیلا|زهرا یزدانی
مجنونِ‌لیلا|زهرا یزدانی
|باید که مهربان بود باید که عشق ورزید زیرا که زنده ماندن هر لحظه احتمالیست|
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید