این پست بخشی از اپیزود یازدهم (توهم رشد) پادکست معجونه.
تولید ناخالص داخلی ینی ارزش تمام کالاها و خدماتی که تو یه واحد زمانی مشخص تولید شدن. سه تا واژه وجود داره تو این عبارت که بهتره اینا رو جدا جدا توضیح بدم.
یکی کلمه تولیده که معنیش مشخصه. یکی دیگه کلمه ناخالصه. به معنای عددی که چیزی ازش کسر نشده.
کلمه بعدی کلمه داخلیه. یعنی اون کالا و خدماتی که داخل کشور تولید شده. تولید ناخالص ملی هم داریم فرقش با تولید ناخالص داخلی اینه که اگه یه کمپانی وابسته به یه کشور داره تو خارج مرزهای اون کشور فعالیت میکنه و کالا و خدمات تولید میکنه، ارزشش تو تولید ناخالص ملی حساب میشه ولی تو GDP حساب نمیشه. GDP فقط اون چیزاییه که داخل مرزهای همون کشور داره تولید میشه.
تولید ناخالص داخلی چطور محاسبه میشه؟!
برای محاسبه GDP سه تا روش وجود داره
روش اول روش تولیده یا روش ارزش افزوده
روش ارزش افزوده : هر کالایی که دست ما میرسه، تو مراحل مختلفی تولید شده. اولش یه کالای دیگه بوده بعد مرحله به مرحله یه تغییراتی کرده ، آخرش شده اون کالای نهایی که دست ما رسیده.
مثلا نون که می خریم اولش گندم بوده بعد تبدیل به آرد شده بعدا تبدیل شده به نون. ولی ما میریم فقط همون نون رو می خریم دیگه کاری به آرد و گندم نداریم. حالا شما فرض کن قیمت یدونه نون مثلا دوهزارتومنه. قیمت اون مقدار آردی که برای پختن یه دونه نون مصرف میشه هم مثلا 1500 تومنه. قیمت گندمی که برای درست کردن همون مقدار آرد مصرف میشه هم مثلا پونصد تومنه. اینجا گندم ارزش افزوده ش فقط خودشه. ینی همون پونصد تومن. ولی ارزش افزوده چون از پونصد تومن رسیده به هزارو پونصد تومن، هزارتومن بهش اضافه شده. تو مرحله بعدی پونصد تومن به قیمت آرد اضافه میشه و نون به قیمت دوهزار تومن به دست مصرف کننده میرسه. حالا برای این که GDP بدست بیاد همه ارزش افزوده ها رو باهم جمع می زنیم. پونصد تومن ارزش افزوده گندم به اضافه هزارتومن ارزش افزوده آرد به اضافه پونصد تومن ارزش افزوده مرحله آخر، جمعش میشه دوهزار تومن. دوهزار تومن معادل GDP یک عدد نون هستش. همین روش رو برای هر کالا و خدماتی که تو یه بازه زمانی خاص مثلا یه سال تولید شده حساب می کنیم، جی دی پی بدست میاد.
حالا ممکنه شما بگید چه کار سختی. این عددی که بعد این همه جمع و تفریق بهش رسیدیم همون قیمت نونه. دوهزار تومن همون قیمت نون بود که ما بعد از جمع زدن ارزش افزوده گندم و آرد و نون بهش رسیدیم. بخاطر اینکه قیمت هرچیزی ارزش افزوده همه کالای مراحل قبل از خودش رو ضمن خودش داره. جواب اینه که حرف شما کاملا درسته ولی این روش، روش دوم محاسبه GDP هستش. یعنی روش مخارج. تو این روش شما بجای اینکه حساب کنی ببینی چی تولید کردی، مخارج مصرف کننده ها رو حساب کن. بلخره هرچی که تولید میشه یه مصرف کننده ای اونو میخره. حالا این مصرف کننده ممکنه مردم باشن، سرمایه گذار باشه یا خود دولت باشه. یا اینکه صادر بشه به خارج از کشور. پس روش دوم محاسبه GDP اینه که تمام پولی رو که همه مصرف کننده ها مثل دولت ، مردم، سرمایه گذارها، بنگاه ها اقتصادی خرج کردن برای خرید کالا یا خدمات، اینا رو جمع بزنیم، صادرات رو هم بهش اضافه کنیم، GDP بدست میاد. ولی تو این روش باید واردات رو ازش کم بکنیم. چون واردات هم داره داخل کشور توسط همین مصرف کننده ها خریداری میشه ولی داخل کشور تولید نشده برای همین نباید تو تولید ناخالص داخلی حساب شون کرد.
روش سوم هم روش درامده. روش ساده تری هم هست. تمام کالا و خدماتی که تو یه کشور تولید میشن میشه همون درآمد تولید کننده ها. حالا یا دستمزده یا سوده یا سود سهامه یا اجاره و مالیاته یا هرچی. این درآمدها رو حساب کنیم در واقع همون ارزش کالا و خدمات رو حساب کردیم که می رسیم به همون عدد نهایی GDP .
سه تا روش از لحاظ عملی باهم فرق دارن ولی آخرش روی کاغذ باید برسن به یه عدد واحد.
البته باید تو محاسبه جی دی پی تورم رو هم حساب کرد.. اگه یه کشور تو یه سال مثلا 15 درصد GDPش رشد کرده ممکنه 14 درصد هم تورمش بوده باشه. این اصلا چیز ارزشمندی نیست. ینی در واقع تولید یا مصرف بیشتر نشده فقط قیمت ها رفته بالا.
پادکست معجون یه گوشیدنی خوشمزه با طعم تاریخه. اپیزودهای پادکست معجون رو می تونید بصورت رایگان از وبسایت معجون دانلود کنید و بشنوید.
پادکست معجون رو در اینستاگرام و توییتر دنبال کنید
با آرزوی بهترین ها
مسعود فهیمی