با یک بحث جدید به نام پرسونالبرندینگ مواجه هستیم؛ بخشی از تاکتیکهای بازاریابی دیجیتال که نوع حرفه و برند شما را معرفی میکند. اما جدا از این بحث تا حالا کسی از شما پرسیده برندینگ چیست یا انواع برندینگ را نام ببرید؟ در این مقاله میخواهیم به سؤالات شما پاسخ دهیم. همچنین قصد داریم مختصری درباره بازاریابی شبکههای اجتماعی صحبت کنیم و تأثیر پرسونالبرندینگ را در انواع استراتژیها به ویژه سوشالمدیا ارائه دهیم. پس برای چه منتظرید؟ بیایید شروع کنیم.
هرکسی با این واژه جذاب آشنا میشود ابتدا از خود میپرسد "برندینگ چیست؟" خب برای افرادی که بازاریاب هستند به ویژه در زمینه دیجیتالمارکتینگ فعالیت میکنند دانستن معنای آن جذاب است. برندینگ در معنای لغوی یعنی برندسازی؛ با بهکارگیری تکنیکهای برندینگ شما هویت کاری خود را برای جهان اطراف توضیح میدهید و سعی میکنید آن را از سایر برندها متمایز سازید.
در برندسازی ما از ترفندهای جالب و فانتزی استفاده میکنیم؛ مثلاً لوگوی ویژهای طراحی میکنیم و فونت و ترکیبات رنگی خاصی را در آن میگنجانیم. برند مکدونالد با استفاده از رنگهای زرد و قرمز و حرف انگلیسی M به زیبایی هرچه تمامتر این کار را انجام داده است! ما این کارها را برای وقتگذرانی و دکور الکی انجام نمیدهیم؛ بلکه میخواهیم شکل برندمان در ذهن افراد بماند و همواره با این ویژگیها ما را بشناسند.
اما برویم سراغ انواع برندینگ:
یکی از انواع برندسازی پروداکتبرندینگ یا همان برندسازی محصولات است که درواقع طبیعت و ماهیت یک برند را با محصولات معرفی میکند؛ جوری که شما با مشاهده محصولات یک برند از روی شکل و شمایل آن متوجه میشوید که مثلاً برای مارک Mountain Dew است.
دسته دیگری از انواع برندینگ که در این مقاله میخواهیم مفصل درباره آن صحبت کنیم. پرسونالبرندینگ در حقیقت بین افراد معروف مانند هنرمندان، اینفلوئنسرها و ورزشکاران زیاد دیده میشود. شخصی مثل مایکل جردن با بازاریابی پوشاک نایک مورد علاقه خود هم به سود زیادی رسید هم برند نایک را با یک درآمد شگفتانگیز مواجه کرد!
برندسازی مشارکتی تمام پیشنهادات و خطوط تولید یک برند را دربرمیگیرد. این نوع برندینگ موقع استخدام کارکنان جدید خیلی مهم میشود زیرا افراد همیشه دوست دارند با مارکهای معتبر و شناختهشده همکاری کنند. برای مثال برندPepsiCo چندیدن خط تولید مانند Diet Pepsi (پپسی رژیمی) یا Tropicana(پپسی استوایی) را شامل میشود که نوعی برندینگ مشارکتی سازمانیافته را نشان میدهند.
این نوع برندینگ طبق نامش به ویژگیهای یک منطقه جغرافیایی توجه میکند و بیشتر هم در صنعت گردشگری کاربرد دارد. برای مثال شرکتهای کشور هاوایی که یکی از مناطق بکر و زیبای جهان است فرهنگ بومی خود را در نظر میگیرند و فاکتورهای خاصی را در برندهای غذایی خود اعمال میکنند تا در نظر بقیه متمایز شوند.
شاید بتوان گفت پرسونالبرندینگ مهمترین تاکتیک در برندسازی است. شکلگیری هر نوع خاطره، عقیده یا انتظارات افراد درباره برند شما به برندسازی اصولی بستگی دارد؛ زمانی که شما با پخش یک موسیقی، انتشار یک بیوگرافی، پادکست یا یک پالت رنگی ویژه برند خود را برای مصرفکننده بیان میکنید درواقع دارید به درک او درباره کسب و کارتان شکل میدهید!
اما در پرسونالبرندینگ شما از مجموعه تجربیات و توانمندیهای خود استفاده میکنید تا داستان برند را برای کاربران بیان کنید؛ تمام ناگفتهها و رموز شما در پرسونالبرندینگ باید روشن شود تا دیدگاه افراد درباره شما مشخص شود. با پرسونالبرندینگ میتوانید توانمندیهای خود را بیابید و آنها را تقویت کنید. همچنین در کنار آن نقاط ضعف خود را شناسایی کنید و سعی در رفع آنها داشته باشید؛ این اقدامات باعث میشود افراد به برند شما اعتماد کنند و ذهنیت خوبی برایشان ایجاد شود.
یک کلام ختم کلام؛ "پرسونالبرندینگ یعنی تعامل فردی با خریدار". یعنی من به عنوان بازاریاب باید خود را شفاف و صادقانه به مخاطب معرفی کنم و تصویر جذابی از خودم و کسب و کارم به او نشان دهم!
اگر کمی درباره این موضوع فکر کنید متوجه میشوید پرسونالبرندینگ با اینفلوئنسرمارکتینگ در دنیای دیجیتتال ارتباط مستقیم دارد. در اینفلوئنسری شما سعی میکنید با مجموعه باورها و ارزشهای خود به خط فکری مخاطبانتان جهت دهید و تأثیرگذار باشید؛ در پرسونالبرندنیگ هم وضعیت همین است. شما در تلاش هستید تا پیش هزاران نفر شناخته شوید و برندتان در یادها بماند؛ پس باید همه دانش و مهارتهای خود را به کار گیرید و خلاقیت را هم چاشنی آن قرار دهید تا یک برند قوی ایجاد کنید.
پرسونالبرندینگ باید طوری باشد که به راحتی در دنیای آنلاین جای گیرد؛ باید از تکنیکهای استفاده کنید که برای ارتباطگیری با مشتری مناسب هستند و تصویر واقعی شخصیت شما را در دنیای تجارت به نمایش بگذارند. تکنیکهای زیر میتواند کمک خوبی برایتان باشند:
• مشخص کردن علایق و خواستهها
این که خواستهها و انتظارات مشتری را در نظر بگیرید کاملاً بهجاست؛ اما لازم است ابتدا علاقه خود را بشناسید و آنها را پرورش دهید. باید از ابتدا مشخص کنید چه میخواهید و قصد انجام چه کاری را دارید؛ در نهایت خود را در مسیر علاقه خود با بهترین ورژن ممکن به مشتری نشان دهید.
• بیان کردن علاقهها و اهداف
بله؛ پرسونالبرندینگ یعنی برندسازی ارتباطی و جایی برای مرموز بودن و درونگرایی ندارد. در بیوگرافی رسانههای اجتماعی خود آنچه میخواهید را در قالب عبارات کوتاه یا شعارگونه بیان کنید؛ حالا هرجا که هست چه فیسبوک، چه لینکدین چه توئیتر!
• برنامهریزی جهت توسعه برند
قسمت عملی پرسونالبرندینگ فرا رسیده و باید با استراتژیهای درست و اصولی مثل تماسهای تبلیغاتی یا تولید محتوا شروع به معرفی برند خود در فضای مجازی کنید.
• معرفی برند با داستان
داستانسرایی یکی از جذابترین فوت و فنهای بازاریابی است. برای این که منحصر باشید داستان ساخت برند خود را متفاوت بیان کنید؛ مثلاً بگویید کدام یک از چالشهای زندگی بر موفقیت شما تأثیر گذاشته یا این که چه مسیری را برای ایجاد برند خود انتخاب کردهاید!
منبع: