اوایل فکر میکردم محتوای خوب از هیچجا در نمیآید جز از درون یک ذهن خلاق! به همین دلیل برای نوشتن در مورد موضوعات مختلف ساعتها فکر میکردم و برای چگونه نوشتن، ایدههای نو و خلاقانه میزدم. این اتفاق در بسیاری از موارد نیز جواب میداد و هنوز هم جواب میدهد. اما جدیدا موضوعی را در هوم کا تجربه کردهام که دوست دارم آن را با شما نیز درمیان بگذارم.
فکر کردن و ایدهپردازی دربارهی محتوا از واجبات است. اصلا اگر روی محتوا وقت نگذاری و فکر نکنی، احتمالش زیاد است که نوشتهات برود در کنار میلیاردها نوشتهی موجود در زبالهدان فضای وب! اما یک نکته اینجا اهمیت پیدا میکند. این فکر کردن و خلاقیت، باید در جای خودش و به اندازهی خودش مصرف شود!
اگر میخواهی داستان بنویسی یا چیزی بنویسی که برخاسته از دل و جانت است، هیچ ایرادی ندارد که تمام آنچه در ذهنت میگذرد را بر روی کاغذ بیاوری، از کلمات مختلف و متنوع بهره ببری و تلاش کنی تا مخاطبت را به همراه خودت بالا و پایین کنی. حتی میتوانی پیامی سخت و پنهانی در لابهلای نوشتهات بگنجانی تا مخاطبها کمی به نوشتهات فکر کنند! یا تخیلشان را چنان به پرواز در بیاوری که حتی شده برای چند ثانیه از دنیای اطرافشان جدا شوند.
اما زمین بازی نویسندگی برای کسب و کار متفاوت است! قطعا شما بهتر از من میتوانید این تفاوتها را شناسایی کنید اما هدف من این است که در این مقاله آن چیزی که تجربه کردهام را خدمتتان بگویم.
اول اینکه در کسب و کار به دنبال خلق محتوا نباشید! به دنبال کشف محتوا باشید. باید درهای کسب و کارتان را باز کنید و تمام حرفها را گوش دهید. به نظر من مهمترین مهارت یک نویسنده، حتی قبل از نویسندگی، مهارت سکوت کردن و شنیدن است. باید بشنوی و ایدهها را شکار کنی. در بسیاری از موارد اصلا نیازی نیست پشت میزت بنشینی و ساعتها فکر کنی که من چه تیتر و محتوایی را برای جذب بهتر مخاطب بنویسم. فقط کافیست سکوت کنی و گوشهایت را آمادهی شنیدن کنی. در همین شنیدنهاست که ایدههای مختلف محتوایی به سراغت میآیند. این کار در هر حوزهای مخصوصا در حوزهی کسب و کار، بسیار موثر است.
دوم اینکه سر راست بنویسید. خلاقانه نوشتن در حوزهی کسب و کار با خلاقانه نوشتن در حوزهی هنر زمین تا آسمان فرق میکند. در تولید محتوا برای کسب و کار، خلاقیتتان باید تا جایی کار کند که به سر راست بودن نوشته آسیبی وارد نکند. هر متنی که با پیچیدگیهایش بخواهد مسیر مخاطب را عوض کند، محکوم به تغییر و سادهتر شدن است!
خلاقیت را به اندازه خرج کنید! با گذر زمان کم کم دستتان میاید که در هر زمینه چقدر از خلاقیتتان خرج کنید. درست مثل یک آشپز ماهر!
این دو نکته را در زمینهی تست کرونا تجربه کردهام. آن اوایل با بستن چشمها و گوشهایم تلاش میکردم که از درون ذهنم ایدههای محتوایی دربارهی تست کرونا را استخراج کنم. اما کم کم فهمیدم که باید گوش کنم. به سوالات و نیازها و خواستههای مخاطبها گوش کنم و همان ها را جواب دهم. سرراستتر از قبل محتوا بنویسم و خلاقیتم را بیش از اندازه خرج نکنم. جرقهی این اتفاق را هم محمد زد.
بعد از اینکه خودش مبتلا به کرونا شد با من تماس گرفت و گفت:
به نظرم باید یکم این تجربهها بگیم. بعضیاش چیزاییه که واقعا مردم نیاز دارن بدونن
این شد که با کمک او یک محتوا را آماده کردیم و به کمک امین، ویدیویی برایش ساختیم. و نتیجهاش هم شد همان چیزی که در زیر میبینید!
حالا مشکل دوم هم شروع میشود! پی بردن به یک موضوع یک چیز است و درست اجرا کردن آن یک چیز دیگر! من هم در تلاشم که در این مسیر به چیزهایی که فهمیدهام عمل کنم و اشتباهات را اصلاح کنم.
برای همین دوست دارم سکوت کنم و به شما گوش بسپارم. این صفحهی تست کرونا در منزل هوم کا است. اگر وقت، علاقه و حوصله داشتید خوشحال میشوم نگاهی به آن بیندازید و بگویید شما چه سوالی در ذهن داشتید که این محتوا به آن پاسخ نداده است؟
پیشاپیش از وقتی که گذاشتید و میگذارید ممنونم. فراموش نکنید برای هر حوزهای، باید در جای درست خودش به دنبال محتوا بگردید! گاهی در درون ذهن خودتان و گاهی در میان حرفهای دیگران!