ویرگول
ورودثبت نام
ملیحه حسینی
ملیحه حسینی
خواندن ۴ دقیقه·۳ سال پیش

با عشق و خون، از رواندا

واژه نسل‌کشی که به گوشمان می‌­خورد، اکثرمان به یاد هولوکاست و سال­‌های جنگ جهانی دوم می­‌افتیم. تصور این‌که چنین عمل دور از انسانیتی در روزگار متمدن حاضر، همچنان در گوشه و کنار جهان به تعدد اتفاق می‌­افتد کمی برایمان سخت است. البته اگر اهل دنبال­ کردن اخبار باشید مطمئناً می‌­دانید که همین حالا و در کشورهای نزدیک نسل­‌کشی درحال وقوع است. با این حال هنگامی که به تماشای فیلمی همچون هتل رواندا می­‌نشینید و با جزئیات زوال انسانیت را نظاره­‌گر می­‌شوید، نمی‌­توانید جلوی غافلگیر­شدن‌تان را بگیرید.

فیلم هتل رواندا ساخته تری جرج، حول محور وقایع مربوط به نسل­‌کشی سال 1994 که در کشور رواندا رخ داد، می‌­چرخد. رواندای سال 1994 که سومین دهه استقلال خود از بلژیک را می‌گذراند، بستر تنش و التهاب شدید میان دو قوم توتسی و هوتو در این کشور است. با سقوط هواپیمای حامل رئیس­‌جمهور رواندا که به تازگی با شورشیان توتسی صلح‌­نامه‌ای امضا کرده بود، گروه‌­های رادیکال هوتو با یک پیغام هولناک بر روی رادیو آغاز نسل‌­کشی را رقم می‌­زنند: «همه درختان بلند را قطع کنید.» با اعلام این پیام که از آوردن لفظ (درختان بلند) به توتسی‌ها که به نسبت قد بلندتری دارند اشاره دارد، کشتار دسته جمعی توتسی­‌ها به راه می­‌افتد و در طی سه ماه حدود 800 هزار تن مرد، زن و بچه از قوم توتسی به کام مرگ فرستاده می‌­شوند.

_متن زیر حاوی اسپویل بخش‌هایی از داستان فیلم است_

فیلم، تمام مدت داستان خود را از زاویه دید پاول، مدیر هتل لوکسی که پذیرای مهمانان از سراسر جهان است روایت ­می‌­کند. پاول که از ابتدای فیلم شاهد نشانه­‌هایی است که از قریب الوقوع بودن یک فاجعة انسانی حکایت می­‌کنند، همچنان حتی با آغاز حملات معتقد است آتش اختلافات به زودی می­‌خوابد. اما زمانی که افسر هوتویی اسلحه را به دست پاول می­دهد تا به زن و فرزندانش که از قوم توتسی‌­اند شلیک کند، گویی واقعیت همچون پتکی بر سرش فرود می‌­آید. پاول همچون ما مخاطبان باورش نمی­‌شود که در کشورش، درحالی­که نیروهای سازمان ملل حضور دارند یک نسل­‌کشی به معنای واقعی اتفاق بی‌افتد!

فیلم در ادامه تحول پاول را به یک انسان مبارز نمایش می‌­دهد که هتل رواندای لوکس را به پناهگاهی برای توتسیان فراری تبدیل کرده و هرچه در توان دارد می­‌گذارد تا جان یک نفر بیشتر را حفظ کند. این پناهگاه اما درخطر حمله نظامیان است و پاول هنوز در درون خود به کمک نیروهای حافظ صلح سازمان ملل و نیروهای فرانسوی و غربی که در رواندا حضور دارند، امید دارد و البته که فیلم برای بار دوم واقعیت را هرچه تلخ­‌تر دربرابر چشمان پاول و تماشاگران نمایش می‌­دهد. وقتی نیروهای فرانسوی به نزدیکی هتل می­رسند پناهندگان با شادی به استقبال ناجیان خیالی­‌شان رفته و درآغوششان می­‌گیرند. غافل از اینکه این سربازان برای محافظت و نجات توتسی­‌ها نیامده‌­اند. آنان دستور دارند فقط مهمانان خارجی هتل را خارج­ کرده و همراه با حافظان صلح سازمان ملل از رواندا خارج شوند. این نقطه از فیلم درحالی‌که ماموران بین‌المللی با بی‌اهمیتی تمام زیر باران سیل‌آسا خارجی‌ها را از رواندایی‌ها جدا می‌کنند تا با خود ببرند، نه­ تنها روایتگر رویارویی تکان‌دهنده پناهندگان رواندا با واقعیت است؛ بلکه روایتگر لکه ننگی است بر کارنامه سازمان ملل و کلیه اقدامات بشردوستانه که حتی تا به امروز با عذرخواهی­‌های رسمی و اظهار تأسف شخصیت­های بین‌المللی گوناگون پاک نمی‌­شود.

درجایی از فیلم کاراکتر گزارشگر که واکین فینیکس به خوبی از عهده ایفای آن برآمده‌­است، ویدیویی را که از کشتار توتسی­‌ها تهیه کرده به پاول نشان می­‌دهد. پاول با اظهار خوشحالی می­گوید که امیدوار است جهان با دیدن این تصاویر اقدام مناسبی درجهت لغو کشتارها انجام دهد. اما فیلم پیامش را اینجا از زبان گزارشگر بیان می­‌کند: « فکر می­کنی عکس‌­العمل مردم بعد از تماشای این فیلم­‌ها در اخبار شبانه چیه؟ میگن اوه خدای من و بعد میرن تا شام­شون رو بخورن.»

نسل‌­کشی رواندا سرانجام نه با دخالت نیروهای جهانی بلکه با پیشروی و به دست گرفتن اوضاع توسط شورشیان توتسی خاتمه پیدا کرد. شورای امنیت سازمان ملل درنهایت با تصویب قطعنامه 955، دادگاه بین­‌المللی کیفری رواندا را برای پیگیری جرایم مرتکبین نسل­‌کشی تأسیس کرد. ژان پل آکایسو یکی از مهم­ترین افرادی بود که در این دادگاه محکوم شد و محاکمه وی از این نظر بسیار اهمیت دارد که اولین شخصی در تاریخ است که در یک محکمه بین­‌المللی به ارتکاب جرم نسل‌­کشی محکوم شد. درواقع، دادگاه رواندا به تفسیر و تحلیل نسل­‌کشی و گسترش حقوق در این زمینه کمک بسیاری کرد.

ژان پل آکایسو در دادرسی بین المللی
ژان پل آکایسو در دادرسی بین المللی

با اینکه درنهایت سازمان ملل و جهان، آنچه را که در رواندا اتفاق افتاد یک نسل­‌کشی نامیدند، اما در زمان بحران و هنگامی که همچنان می­شد جان مردم را نجات داد، نیروهای بین‌­المللی زیربار استفاده از کلمه نسل­‌کشی نمی‌­رفتند تا بتوانند بدون دردسر نیروهای حافظ صلح را از رواندا خارج کنند. بعد از رسوایی بزرگ رواندا سازمان ملل بیان­ کرد که به دنبال تغییر رویه در عملکرد نیروهای حافظ صلح و دادن قدرت عمل بیشتر به آنان است. اما آنچه از عملکرد سازمان ملل در سال­های بعد در مواجهه با سایر بحران­ها در کشورهای دیگر شاهدیم، نشان از تغییر چندانی درمواجهه با این کشتارها نمی­‌دهد.

هتل رواندا با روایت گیرا و ساده خود، به ما یادآوری می‌­کند که در دنیای امروز که بشر ادعای دست­یابی به تمدن را دارد، همچنان تنفر و اختلافات نژادی، قومی و مذهبی در روابط انسان‌ها حاکم است و جان میلیون­‌ها بی­‌گناه را می‌­گیرد. سازمان ملل با این امید که دیگر هولوکاستی رخ ندهد تشکیل شد، اما هولوکاست­‌های هولناک‌­تر هرساله اتفاق می­‌افتند و به جهان یادآوری می­‌کنند که بهبود وضعیت نه با امید صرف، بلکه تنها با کنش­‌ورزی ممکن است.

هتل رواندارواندافیلمنقد فیلمیادداشت
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید