مقدمه:
یکسال از حضور کرونا در کشور می گذرد و همچنان سایه سنگین آن را می توان بردانشگاهها دید. فضایی که خود کشور هنوز تاب مقابله با آن را ندارد چه برسد به تشکلهای دانشجویی. در این مقاله به بررسی مهمترین علت نامطلوب بودن عملکرد تشکلهای دانشجویی یعنی «عملکرد کلیشهای» می پردازیم و به دنبال راه حلی برای برون رفت از فضای حیرت و سرگردانی ناشی از این عملکرد هستیم.
طرح مسئله:
آن چیزی باعث میشود تشکلهای دانشجویی در دوران کرونا منفعل بشوند و کلاً بقول معروف بقتلگاه بروند و نتوانند فعالیت بکنند و کار بکنند، عملکرد کلیشهای است.
عملکرد کلیشهای یعنی چه ؟
در یک جمله می توان عملکرد کلیشهای را این گونه توصیف کرد: کلیشهای بودن یعنی رسیدن به جواب قبل از رسیدن به سوال. یعنی بدون آنکه بدانیم چرا داریم کاری را انجام می دهیم، آن کار را انجام بدهیم، در یک جمله دیگر می توان به برگزاری مداوم راهیان نور، یادوارههای شهدا، اردوهای جهادی و غیره اشاره کرد که بعضا در فرایند گذر زمان علت و مسائل پشت پرده خلق این گونه ابزارها و فناوریهای فرهنگی به فراموشی سپرده شده اند و تبدیل به یک ویترین کار برای ارئه تشکل دانشجویی شده اند.
برای شرح بهتر کلیشهای بودن مسئله راهیان نور را موشکافی می کنیم.
مسئله اساسی اینجاست که راهیان نور به چه علت به وجود آمد؟ چرا رهبر انقلاب راهیان نور را یک فناوری فرهنگی نام نهاده اند؟
جواب این سوالات بازگشت به گذشته و مرور تاریخ بعد از جنگ و شناخت افکار عمومی مردم بعد از اتمام جنگ در دهه هفتاد می باشد. وجود یکسری مسائلی در دهه 70 که باعث شده است مردم از آن فضای جنگ و جبهه فاصله گرفتن و دانشجوها دیگر این فضا و گفتمان سیر نمیکنند.
در نتیجه چند نفر جمع شدند و با تفکر و ایده پردازی به سوالات پیش آمده پاسخ دادند. یکی از این سوالات اسن است که ما چگونه میتوانیم با توجه به این فضایی که در کشور و مردم به وجود آمده است، شهدا را معرفی کنیم؟ و فضای جبهه و جنگ را زنده نگهداریم؟ جواب این سوالات استفاده از حضور خود شهدا و مکانهایی است که شهدا در آنجا زندگی کردهاند و یا شهید شدهاند، پس یک فناوری تعریف کردند به نام راهیان نور.
آنچیزی که اهمیت پیدا می کند در تعریف این فناوری وجود همیشگی مسئله و این سوالات است. یعنی یادآوری خاطرات شهدا و تبیلغ و ترویج یادشهدا و سبک زندگی آنان به علت روز مرگی و تغییر نسل و نو شدن مردم، مسئله است و این فناوری یعنی راهیان نور به طور چشمگیری به این مسائل پاسخ می دهد. اما به مرور زمان خود این مسائل و علت یابی و مسئله محوری راهیان نور خود دچار گرد زمان شده است و به مرور زمان این مسائل پشت پرده برگزاری راهیان نور به فراموشی سپرده شدند و راهیان نور تبدیلشد به یک کلیشه و نتیجهاش میشود اینکه در مقابل کرونا دیگر نمیتوانیم راهیان نور برگزار کنیم. به همین علت است که برگزاری راهیان نورهای مجازی در انواع بسترهای ارتباط جمعی و شبکههای اجتماعی حداقل ترین بازخورد را در اسفند ماه گذشته پیدا کرده است. زیرا که در نحوه تغییر رویکرد و مدل سازی جدید برای راهیان نور نه به مسئله توجه شده بود و نه به پاسخ مسئله.
عبور از عملکرد کلیشهای چگونه ممکن است؟
سؤالی که اینجا مطرح میشود این است که در مقابل عملکرد کلیشهای چه چیزی قرار دارد و چگونه باید از عملکرد کلیشهای عبور کرد؟
برای جواب به این سوال نیازمند به پنج عبارت هستیم که هر کدام تکمیل کننده هم هستند و در کنار هم می توانند باعث عبور از کلیشه شوند.
در مقابل عملکرد کلیشهای مسئله محوری قرار میگیرد، مسئله محوری که ناشی از شناخت تشکل دانشجویی باشد و در کنار آن شناخت محیط اثر تشکل دانشجویی یعنی همان دانشگاه و شهرستانی که تشکل دانشجویی در آن فعالیت می کند. نتیجه این نوع کار کردن می شود دغدغه مندی و نهایتا نتیجه دغدغه مندی می شود تکلیف مداری.
اگر این پک را یک تشکل دانشجویی به همراه خود داشته باشد، میتوان گفت محرکه بیرون رفت از این مشکلات و عملکرد کلیشهای را پیدا کرده است.