**این مقاله، داستان فیلم را لو نمیدهد. با خیال راحت مطالعه کنید
سلام خدمت همراهان ویرگولی؛ امیدوارم حال دلتان خوب خوب باشد. امروز با مقاله سینمایی دیگری خدمتتان هستم.
چند روز پیش داشتم برای بار سوم، اثر ماندگار استنلی کوبریک «A clockwork orange» را تماشا میکردم که ایده ای درباره اش به ذهنم رسید و میخواهم آن را در این پست به اشتراک بگذارم. این فیلم که در سال 1971 ساخته شده، یکی از بهترین های دهه 70 (شاید هم بهترین) محسوب میشود و هنوز که هنوزه و پس از نیم قرن، همچنان بسیار اثرگذار است.
اگر این فیلم را تماشا نکردید، پیشنهاد میکنم در اولین فرصت آن را ببینید (البته گفته باشم که A clockwork Orange، با هر سلیقه ای سازگار نیست).
سکانسی که در آن، الکس (با بازی ستودنی مالکوم مک داول) تحت درمان قرار میگیرد؛ بدون شک از برترین سکانس های تاریخ سینماست. اگر فیلم را دیده باشید، بعید است این سکانس را از یاد ببرید. جالب هست بدانید قرنیه چشم «مک داول» در حین ایفای نقش خود در این لحظات، آسیب دید! خلاصه هر چه از بازی شگفت انگیز او در این فیلم بگویم، کم گفتم. برای همین، کلمات را کنار گذاشتم و به تصاویر روی آوردم. تعدادی از شات های این سکانس را کنار هم چیدم که نتیجه اش را در ادامه میبینید؛ خودم هم از نتیجه کار، بسیار راضی هستم (=
هیچ توضیحی نمیدهم؛ چون تصاویر گویای قدرت شگفت انگیز او در بازیگری هستند. فقط با دقت به سیر تغییر حالت چهره اش دقت کنید(فکر کنم دوستانی که فیلم را دیده باشند، از این تصویر لذت بیشتری میبرند):
ممنون که وقت گذاشتید و همراهم بودید. نمیخواهم امروز به نقد و بررسی این عنوان بپردازم؛ باشد برای بعد. این مقاله را همینجا تمام میکنم.
قصد دارم در مقاله سینمایی بعدی ام به معرفی و نقد فیلم «مرثیه ای برای یک رویا» بپردازم.
پ.ن: ترجمه «پرتقال کوکی» برای A clockwork orange ، احتمالا مسخره ترین ترجمه ممکن است. اما متاسفانه همین ترجمه جا افتاده و من هم مجبورم از آن استفاده کنم. جالب است بدانید در حقیقت، orange
در اینجا از زبانی شرقی برداشته شده و معنای انسان میدهد. پس خیلی بهتر میشد اگر ترجمه عنوان فیلم، به شکل «انسان کوکی» یا حتی «عروسک خیمه شب بازی» صورت میگرفت.
مراقب و هشیار که باشید مانند الکس، قدرت اختیارتان را از شما نگیرند ;)
پیشنهاد میکنم نقد فیلم های «جواهرات تراش نخورده» و «آمیلی» را به قلم بنده، مطالعه کنید: