در دوران ابتدایی و متوسطه اول (راهنمایی)، انشا و املا بسیار خوبی داشتم. املایم همیشه 20 بود و نمره انشا هم بیشتر از بقیه دانشآموزان میگرفتم. من از بچگی با داستانهای مادرم بزرگ شده بودم. داستان شنگول و منگول تا داستان سارا خانم که در بازار دست پدر و مادرش را ول کرد و گم شد. بعد از این داستان هم بود که وقتی بیرون میرفتم، بهقدری محکم دست مادرم را میگرفتم که دست من و او بعد از آمدن به خانه قرمز میشد. بهغیراز نکات آموزنده و خوبی که این داستانها داشتند، داستانسرایی و خواندن متن را یاد گرفتم، بهطوری که وقتی عضو کوچکی از خانواده به خانه ما میآمد، من با داستانسرایی او را سرگرم میکردم.
متنها را آنقدر با حس میخواندم که معلمهای ابتدایی و متوسطه اول همیشه و اولین نفر به من میگفتند که متن درس را بخوانم و بعضیاوقات بیش از سی صفحه میخواندم و گلویم خشک میشد.
در سالهای بعدی علاقهام به درس ادبیات آنقدر زیاد شد که همیشه برای امتحان ادبیات از چندین هفته قبل شروع به درس خواندن میکردم و خسته نمیشدم.
کار محتوا از کجا شروع شد؟
در تابستان پایه نهم در دوران متوسطه اول به دنبال کاری میگشتم که خودم را سرگرم کنم. اول برنامهنویسی را یاد گرفتم بعد از مدتی به دلیل علاقه نداشتن رها شد ولی بعد از مدت کمی با تولید محتوا آشنا شدم و آن را دنبال کردم.
از صبح تا شب در اینترنت کلیدواژههایی را مانند: محتوا، تولید محتوا، نویسنده محتوا جستوجو میکردم و هر مطلبی که در اینترنت بود را یادداشت میکردم. بعد از یادگیری مطالبی در اینترنت، شروع به نوشتن کردم. اوایل با خودم میگفتم: نویسندگی استعداد میخواهد که تو نداری! با اینکه همیشه انشا خوبی داشتم ولی حسی بهم میگفت که نمیشه؛ اما با وجود این حس باز هم ادامه دادم. بعد از این که چندین پروژه گرفتم و با افراد مختلفی آشنا شدم، فهمیدم که این صحبتها فقط بهانه است.
آنهمه انشای خوب کجا رفت؟
در این مسیر فهمیدم که چه انشای خوبی داشته باشی، چه نداشته باشی میتوانی با تمرینها و روشهایی، بلاگ پستهای جذابی بنویسید. خیلی از افراد هستند که انشای خوبی دارند؛ اما در ساختار و قالب وبلاگ نمیتوانند بنویسند چرا که عادت به ساختار انشا کردهاند.
در دنیای محتوا به دنبال چه بودم؟
من تا چند وقت اخیر فکر میکردم که در دنیای محتوا صرفا به دنبال کسب درآمد هستم و به هیچچیزی دیگری فکر نمیکردم؛ اما کمی با خود فکر کردم که نویسندگی و تولید محتوا چه چیزی بیش از پول به من بخشیده است؟
· تغییر رفتار
رفتار من هزاران درجه تغییر کرد. در نویسندگی شما از درون خود خارج میشوید و بهعنوان یک فرد دیگر به خود نگاه میکنید. در نویسندگی شما بهعنوان یک دوربین مداربسته که بیستوچهار ساعت رفتار و تمام حرکات شما را ضبط میکند به خود مینگرید. همین موضوع باعث میشود که بدانید اگر رفتار بدی از خود نشان دهید، این رفتار از دید فردی دیگر چگونه است؟
· افزایش اعتمادبهنفس
من قبل از نویسندگی اعتمادبهنفس بسیار پایینی داشتم، تلفن را نمیتوانستم جواب دهم. زیاد دوست نداشتم در جمع باشم و با افراد مختلف صحبت کنم؛ چرا که اعتمادبهنفس روبهرو شدن با افراد را نداشتم. بعد از یادگیری تولید محتوا وقتیکه محتوایی میساختم و بعد آن را منتشر میکردم، احساس اعتمادبهنفس میکردم و این اعتمادبهنفس با ارتباط با افراد مختلفی که در این حوزه فعالیت میکردند، بیشتر و بیشتر شد.
· افزایش دایره ارتباطی
دوستان زیادی در مدرسه داشتم؛ اما هیچکدام شبیه من نبودند و تفکری کاملا متفاوت و مخالف با من داشتند. بعد از این که وارد حوزه محتوا و نویسندگی شدم، افرادی را پیدا کردم که شبیه من بودند. رفتار و گفتار و نوع تفکرشان به من بسیار نزدیک بود.
· تفکر بیشتر قبل از اقدام
عادت نداشتم که قبل از اقدامی به بعد از آن فکر میکنم. همیشه کاری را میکردم و بعد با خودم میگفتم که هرچه شد، شد! در خیلی از اقدامات هم شکست میخوردم؛ چرا که درباره آن اقدام فکر نشده بودم. بعد از یادگیری محتوا و نویسندگی عادت کردم هر چیزی را به کاغذ بیاورم و بنویسم.
· زمانبندی درست
من کلا آدم بانظمی نبودم و اتاق نامرتب، کمد لباس به هم ریخته و لباسهای چروکی داشتم. در زمانبندی هم بسیار بد بودم؛ اما آشنا شدن با ددلاین و برنامهریزی کمک بسیار زیادی کرد که کمی زندگی را جدی بگیرم!
· حرفهای شدن در زندگی
منظور از حرفهای بودن فقط در کار نیست؛ بلکه در زندگی هم حرفهایتر رفتار میکنم و در انتخاب دوست بسیار دقت کردم و در ارتباط با افراد بسیار حرفهای عمل میکنم و حرفهای بودن را میتوانم در افزایش سطح فرهنگ و ارتباط و علم بدانم.
میدانم که بعد از خواندن مزایای نویسندگی، علاقهای در شما برای یادگیری نویسندگی و ورود به حوزه محتوا به وجود آمده است؛ اما هنوز هم بهانههایی مثل: نویسنده نیستیم، ایدهای برای نوشتن نداریم، اعتمادبهنفس کمی داریم و از قضاوت دیگران میترسیم و... مانع یادگیری شما شده است.
چگونه موانع را از راه خود برداریم؟
چند روزی است که وبینار اصول نوشتن بلاگ پست حرفهای از نیما شفیعزاده را مشاهده کردم و میخواستم آن را به تمام کسانی که دوست دارند نویسنده شوند؛ اما نمیدانند چگونه و از کجا مسیر خود را آغاز کنند، پیشنهاد کنم. در این وبینار نیما شفیعزاده تجربه چندین ساله خود از نویسندگی محتوا و مسیر تولید محتوا بیان میکند. تجربه چندین ساله او را میتوانید تنها در یک و نیم ساعت مشاهده کنید. این وبینار سکوی پرتابی است برای همه افرادی که میخواهند در تولید محتوا و نویسندگی موفق شوند.
در اول وبینار راجع به موانع مسیر و راهکار برداشتن موانع گفته شد. بعد از آن به قالب و ساختار بلاگ پست حرفهای گفته شد، بخشهای یک بلاگ پست و همچنین توضیح هر بخش بهصورت کامل گفته شد.
بهترین ترکیب یک بلاگ پست حرفهای چیست؟
1. عنوان، که باید کوتاه، خلاقانه و شفاف باشد.
2. پاراگراف اول، که خواننده را به مقاله شما جذب میکند. در این پاراگراف جمله اول و کلمات اول خط بسیار مهماند.
3. نوشته اصلی، که باید عنوانهای داخلی داشته باشد. این عنوانها به هر بخش نوشته هویت میدهند.
4. پاراگراف جمعبندی، که باید مطلب را ببندد و هیچ نکته جدید به مطلب اضافه نکند.
5. فراخوان، که خواننده را به خرید، برقراری ارتباط و نوعی مشارکت دعوت میکند.
مسیر را پرقدرت طی کن
وبینار اصول نوشتن بلاگ پست حرفهای چشمانداز و مسیری به شما نشان میدهد که با دیدن این وبینار میتوانید کار خود را در حوزه نویسندگی و محتوا شروع کنید. این وبینار را به تمام کسانی که میخواهند وارد این حوزه شوند یا کمی در این حوزه تجربه دارند، میتواند مفید باشد.