پیش‌گفتار: سعی دارم در و بر این مقام و مرتبه و در این نوشتار، ساده‌تر و واضح‌تر مدعی باشم و عرضِ جسارت کنم. در بینِ آن‌چه‌ها که می‌توان گفت چیزی‌ست «جوان» و «ام‌روزی» و «روزمره» و «همه‌فهم» که این موضوع است؛ این‌که چه‌را بایستی بیش‌تر از گذشته سکس کنیم و اصلاً «سکس» کنیم! البته که در مقامی راحت‌تر شاید که آدمی می‌توانست هم به «تمدن» و «فلسفه‌ی سیاسی» و «مابعدالطبیعه‌ی» دنیای نو-ظهور بپردازد، درواقع دنیای ۳ هزار ساله‌ی‌مان. اکنون اما بنا نیست چندان واردِ ژرفای بحث شویم، لیکن برای عزیزی خواستارِ آنیم که اگر وقت داشت بدین فکر کند که چه‌قدر حکومت‌ها و تمدن‌ها و شهرها مارا کنترل می‌کنند، اهمیتِ این در زیرِ ظلم قرار گرفتن نیست بل در «نا-انسان» شدن و بی‌اهمیت شدنِ سوژه‌ست! بدین نگاه و فکر کنید که تمدن‌ها برای ما و زاد و ولدِ ما نرخ تعیین می‌کنند و این یعنی اراده‌ای ضدِ زنده‌گی! سپس بدین بپردازید که «تمدن» از چه ساخته شده است و چه‌قدر قرائاتِ ما تحتِ قراینِ آن است. شاید از این مقام بشود فهمید که حتا «ادیان» و نظریه‌های سیاسی و امثالهم نیز چه جای‌گاهی دارند.
مطالعاتِ ملیِ سلامت و رفتارهای جنسیِ آمریکا (NSSHB) در بازه‌ی سال‌های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۸ سیرِ نزولیِ روابطِ جنسی را گزارش می‌دهد [۱]؛ یک چهارمِ داوطلبان از بازه‌ی سنی ۱۴ الی ۴۹ در سالِ گذشته در این مطالعه رابطه‌ی جنسی دخولیِ مرد و زن را نداشته‌اند و هم‌چون‌این طبقِ این آمار بیش از نصفِ شرکت‌کننده‌گانِ نوجوان (۱۴ الی ۱۷) این مطالعه در سالِ گذشته اصلاً رفتاری جنسی نداشتند، اعم از سکسِ دهانی، مقعدی، واژینال یا هرگونه رفتارِ جنسیِ دیگر. مطالعاتِ ملیِ سبک‌زنده‌گی و نگرش‌های جنسیِ انگلستان (Nastal) نیز هم‌این سقوط و نزولِ آماری را نشان می‌دهد[۲]. آمار در آلمان نیز هم‌این را مدعی است [۳] طبق آمارِ آمریکا ۹۰ درصد داوطلبانِ نوجوان در سالِ گذشته اصلاً سکسی نداشته‌اند. به صورت میان‌گین در ژاپن از هر ۴ نفر یک‌نفر احتمالاً تا ۴۰ ساله‌گی باکره می‌ماند[۴]. در سالِ ۲۰۱۰ مطالعاتِ آمریکایی ادعا کردند که آمار روابطِ جنسی بینِ داوطلبان ۱۵ درصد نسبت به ۱۰ سال پیش افت کرده است[۵]. اگر تا بدین‌جا کافی باشد، سخن و ادعا واضح است: کسی در فرنگ سکس نمی‌کند!
سوای این‌که چه چیزی باعث شده ملت‌های پسا-استعماری و حتا خودِ اروپایی-آمریکایی‌ها فکر کنند در دنیای جدید همه سکس می‌کنند، هرکسی می‌تواند نگاهی به دور و اطرافش بیاندازد و متوجه شود کسی اصلاً سکس نمی‌کند!
تمدن به مثابه اراده‌ی ضدِ زنده‌گی، خلافِ جریانِ زنده‌گی‌ست؛ در این مشخصه البته «سکسِ گران» و «جای‌گزینِ ارزان» طرح می‌شود. «سکسِ ارزان» یک توهمِ مادامی‌ست برای افزایشِ دایمِ قیمتِ سکس. اراده‌ای که در پشتِ سقطِ جنین است، به مثابه اراده‌ای ضدِ زنده‌گی، تنها مشکل‌زدا نیست بل دراصل از زنده‌گی متنفر است؛ هرگونه از زیستن به خودی خود بی‌ارزش می‌شود الا این‌که ارزش‌های فلسفی یا دینی یا تمدنی یا محیطی و امثالهم بدان‌ها ارزش دهند.
۱) Herbenick, D., Rosenberg, M., Golzarri-Arroyo, L. et al. Changes in Penile-Vaginal Intercourse Frequency and Sexual Repertoire from 2009 to 2018: Findings from the National Survey of Sexual Health and Behavior. Arch Sex Behav 51, 1419–1433 (2022). https://doi.org/10.1007/s10508-021-02125-2
۲) Wellings K, Palmer M J, Machiyama K, Slaymaker E. Changes in, and factors associated with, frequency of sex in Britain: evidence from three National Surveys of Sexual Attitudes and Lifestyles (Natsal) BMJ 2019; 365 :l1525 doi:10.1136/bmj.l1525
۳) Manfred E. Beutel, Juliane Burghardt, Ana N. Tibubos, Eva M. Klein, Gabriele Schmutzer, Elmar Brähler, Declining Sexual Activity and Desire in Men—Findings From Representative German Surveys, 2005 and 2016, The Journal of Sexual Medicine, Volume 15, Issue 5, 2018, Pages 750-756, ISSN 1743-6095, https://doi.org/10.1016/j.jsxm.2018.03.010 (https://www.sciencedirect.com/science/article/pii/S174360951830184X) Also See: Burghardt, J., Beutel, M.E., Hasenburg, A. et al. Declining Sexual Activity and Desire in Women: Findings from Representative German Surveys 2005 and 2016. Arch Sex Behav 49, 919–925 (2020). https://doi.org/10.1007/s10508-019-01525-9
۴) Ghaznavi, C., Sakamoto, H., Yoneoka, D. et al. Trends in heterosexual inexperience among young adults in Japan: analysis of national surveys, 1987–2015. BMC Public Health 19, 355 (2019). https://doi.org/10.1186/s12889-019-6677-5
۵) Twenge, J.M., Sherman, R.A. & Wells, B.E. Declines in Sexual Frequency among American Adults, 1989–2014. Arch Sex Behav 46, 2389–2401 (2017). https://doi.org/10.1007/s10508-017-0953-1
