بعد از توییتی که برای پیدا کردن شغل جدید زدم، یه تعدادی از دوستان برام آدرس ایمیل فرستادن که باهاشون مصاحبه کردم. هرچند هنوز به نتیجه نرسیدم با هیچ کدوم و همچنان دنبال جاییم که دوست داشته باشم ولی تجربه یکیشون که خیلی جالب بود برام رو براتون مینویسم اینجا!
از بین اینها با یک شرکتی یه مصاحبه اسکایپی داشتم که خوب ظاهرا خوب پیش رفت و خیلی مشتاقانه بعدش تماس گرفتن و گفتن برای مصاحبه حضوری برم. (عذرخواهی میکنم ولی نمیخوام اسمی از شرکت یا مکانش بیارم چون حوصله حاشیه رو ندارم)
من با ۲-۳ دقیقه تاخیر رسیدم و دوست عزیز مصاحبه کننده با نیم ساعت!
برای اینکه توی این تایم حوصله ام سر نره بهم یک فرم پرسشنامه اطلاعات فردی دادند تا پر کنم!
توقع نداشتم بعد از ورود به شرکت برای کسی که رزومهاش رو گرفتن و یکبار باهاش حدود نیم ساعت حرف زدن فرم اطلاعات فردی و خانوادگی و جد و آبادی بیارن ولی خوب آوردن!
من فکر میکنم منابع انسانیشون یا نمیدونسته اون فرم رو از کجا کپی کرده یا شرکت نرم افزاری نبودن و شرکت امنیتی بودن!
فیلدهای فرم اطلاعات فردی عبارت بودن از
نام و نام خانوادگی و شماره تلفن که خوب اوکی بود. هر چند که تو رزومه ام بود
ولی ما بقی فیلدهاش واقعا برام عجیب بود!
- مذهب
- دین
- نام پدر و نام مادر و نام خواهر و نام برادر به اضافه شغل و سن و وضعیت تحصیلات و آدرس و شماره تلفن هاشون!
- نام و نام خانوادگی همسر! به اضافه شغل و سن و وضعیت تحصیلات و آدرس و شماره تلفن!
جالب تر هم میشه! صبر کنین...
- چند سال سابقه بیمه دارید؟
- اگر متاهل بودید و طلاق گرفتید علتش رو بیان کنید!
- تا به حال از بیمه بیکاری استفاده کردید؟ اگر بله به چه دلیل؟
- شرایط نظام وظیفه. اگر معاف شدید به چه دلیل؟ (حتی این سوال رو تو مصاحبه هم پرسیدن. فکر کنم نگران بودن که کارمندشون بابت داشتن کارت قرمز معاف نشده باشه!)
- معدل دوران متوسطه چند بوده؟
و در انتهای یک برگه وجود داشت که نظر مصاحبه کننده و مدیر عامل و ... باید قرار میگرفت.
به هر حال فرم رو پر کردم ولی اطلاعاتی که نیاز به نوشتن نداشت رو پر نکردم و تحویل دادم. عزیزی اومد و با هم قرار بود بریم اطاق مصاحبه ولی نمیدونم چرا از اسموک رومه (Smoke Room) شرکت سر درآوردیم.
تصور کنین که وارد اطاقی شدید و ۲ نفر دیگه نشستن و دارن سیگار میکشن و آقای مصاحبه کننده ازشون میخواد که برن تو تراس سیگار بکشن!
بعد از سلام و علیک عزیزی که قرار بود مصاحبه رو شروع کنه مجددا یک کاغذ A4 برداشتن و گفتن!
فکر میکنین چی گفتن؟
اولین سوالشون این بود: اسم و فامیلت چیه؟!
من نمیدونم رزومه ام رو برای چی دادم؟
اون فرم با اون همه فیلد مزخرف رو برای چی پر کردم؟
قاعدتا برای اینکه اولین سوال این نباشه که اسم و فامیلتون چیه!
بعد از گفتن اسمم عزیزه مصاحبه کننده تلفنشون رو از جیبشون درآوردن و شروع کردن به سوال پرسیدن!
رگرشن تست چیست؟
فانکشنال تست چیست؟
تفاوت رگرشن تست با فانکشنال تست چیست؟
باگ سایکل چیست؟ (دیگه اینجا بود که عصبی شدم و گفتم نمیدونم)
فرق بیلد و ریلیز چیست؟ جوابه من: نمیدونم
سوال بعدی رو یادم نیست ولی تو جوابشون گفتم من از این مدل مصاحبه خوشم نمیاد و جوابم برای بقیه سوالهاتون هم قطعا نمیدونمه! به نظرم اذیتتون نکنم و وقت خودمو شما رو بیشتر از این نگیرم!
ایشون فرمودند که به هر حال ما برای ارزیابی شما باید این سوال ها رو بپرسیم چون میخوایم کیفیت نرمافزارمون رو به شما بسپاریم!
خواستن فضا مثلا عوض شه پرسیدن تفاوت تست با QA چیست؟
چطوری کیفیت نرم افزار رو بررسی میکنین؟
چطوری میتونین بگید یک نرم افزار باگ فری (Bug Free) هست؟ (همونجا هم لا به لای صحبتمون اشاره کردم که نرمافزاری که بهش گفت باگ فری وجود نداره)
من واقعا خندهام گرفته بود!
سوال بعدیشون ترکوندتم! تفاوت پراید و بی ام دبلیو توی چیه؟!
جواب دادم که مشخصا فانکشنالیتیشون اینه مسافت A تا B رو طی کنن ولی تفاوت توی کیفیتشونه
گفت آهان کیفیت چیه؟ گفتم شما تو پراید که میشینی صدای موتور تو مغزته ولی توی بی ام دبلیو متوجه نمیشی ماشین خاموشه یا روشن!
سوال بعدی! تفاوت بنز با بی ام دبلیو چیه؟ دیگه اینجا بود که گفتم آقا این بحث واقعا بی مورده و من از حضورتون مرخص میشم. با یک قیافه حق به جانبی به من نگاه کردن و گفتن به نظرم چند تا کتاب در حوزه کیفیت نرم افزارها بخونین!
گفتم چشم و با رعایت پروتکل های بهداشتی! خدافظی کردم.
نخواستم بیشتر اونجا حرف بزنم چون براشون زیادی بود ولی اینجا میگم!
دوست عزیز مصاحبه کننده این حرف ها رو میخواستم بهت بزنم همونجا ولی ترجیه دادم تو غرور و دبدبه و کبکبه خودتون بمونین.
۱- من رزومهام رو به عنوان منوال تستر براتون ارسال کرده بودم و نوشته بودم که۲ سال مسئولیت تیم تست با من بوده و آشنایی دارم با QA ولی اساسا من یک منوال تستر هستم! متوجه تفاوتشون باید میشدی که نشدی!
۲- من اطلاعات کامل خودم رو توی رزومه براتون نوشتم و نیاز به پر کردن فرم پرسشنامه فردی برای روز مصاحبم نبود و کافی بود فقط یکبار رزومه رو بخونین مجدد تا یادتون بیاد چی به چیه و من کیم! نه اینکه اسمم رو بپرسید!
۳- من هنوز استخدام شرکت شما نشدم بنابراین نیازی نیست که تو پرسشنامه اولیه از من اسم جد و آبادم و اطلاعات شخصیم پرسیده بشه.
۴- اگر اون سوالات رو کردید که بدونین وضعیت خانوادگی بنده به چه صورته باید اول مسئول منابع انسانیتون با من صحبت میکرد و تایید میداد و بعدش میرفتید سراغ مصاحبه فنی!
۵- انتهای پرسشنامهاتون برگه ایی بود که باید نظرتون رو اونجا مینوشتید. نه اینکه با برگه A4 خالی تشریف بیارید برای مصاحبه!
۶- اگر از همه افراد همین سوالات رو انجام میدید بهتر بود که توی فرم پرسشنامه به جای اطلاعات اضافی
همین سوالات رو قرار میدادید و از من و بقیه مصاحبه شوندگان میپرسیدید تا مجبور نباشید مدام به گوشیتون نگاه کنین و سئوالهاتون رو بپرسید! (به عبارتی برای هر پوزیشن پرسشنامه جدایی باید طراحی میکردید)
۷- اسموک روم جای برگزاری مصاحبه نیست!
۸- توی برخورد اول میتونین در کمال جدیت ی لبخندی هم روی لباتون بزارید تا مصاحبه شونده توی فضای جدیدی که وارد میشه احساس راحتیه بیشتری داشته باشه. به عبارتی بهتر بود رفتارتون جدی ولی دوستانه باشه.
۹- من مسئول بررسی کیفیت خودرو نیستم که بحث رو کشوندید به تفاوت پراید و بی ام دبلیو! هر چند مشخصه کیفیت توی خودرو امنیت. شتاب. مصرف سوخت و... هست که خوب به صورت عمومی یه چیزایی میدونیم ازش ولی تخصصی در این زمینه نداریم! بنابراین بحث بیخودی بود!
۱۰- در مورد سوالاتتون توی مصاحبه هم باید اینو اضافه کنم که شاید همه سوالاتون برای سنجش من اوکی بوده باشه ولی مشتاقم بدونم. اینکه من فرق بیلد با ریلیز رو بدونم چه تاثیری توی کیفیت نرم افزار شما میزاشت!
اون دوست عزیز مصاحبه کننده که احتمالا این نوشته بنده رو نخواهد دید ولی برای کسانی که شاید به عنوان مصاحبه کننده این مطلب رو میخونن باید بگم که اگر موضوع کیفیت براتون انقدر مهمه لطفا موارد بالا رو رعایت کنین که اول ساختار اصلی درست بشه و بعد به فکر کیفیت نرمافزارتون باشید.
در آخر فقط میخوام بگم که یکی از مشکلات بیشتر ما اینه که فکر میکنیم خیلی خفنیم ولی هیچی نیستیم!
و فقط ادعا میکنیم...
مرسی از وقتی که گذاشتید و این مطلب رو خوندید.