ویرگول
ورودثبت نام
دختری که مینویسد تا درمان شود
دختری که مینویسد تا درمان شود
دختری که مینویسد تا درمان شود
دختری که مینویسد تا درمان شود
خواندن ۲ دقیقه·۴ ماه پیش

هیچ شغلی هم نمیتونه خلاء درونی تورو پرکنه💟

پول بیشتر خلاء کمتر؟ نه واقعا

خیلی از ما فکر می‌کنیم وقتی کار مناسبی پیدا کنیم، همه‌چیز درست میشه.

وقتی پول کافی داشته باشیم، دیگه آروم می‌شیم.

وقتی شغل دلخواهمون رو داشته باشیم، دیگه حس مفید بودن و رضایت رو تجربه می‌کنیم.

اما بذار رک بگم:

شغل، حتی اگر ایده‌آل باشه، قرار نیست خلاهای درونی تو رو پُر کنه.

قرار نیست بهت حس کفایت بده، موفقیت بیاره یا بهت احساس ارزشمند بودن القا کنه.

شغل قرار نیست بهت شادی بده، اگر تو بلد نیستی از بیکاریت لذت ببری.

کار قرار نیست تو رو غنی کنه، اگر هیچ مقداری از پول برات کافی نیست.

و جالب‌تر اینکه...

حتی شغل قرار نیست بهت «پول» بده!

چون اگه از درون حس فقیر بودن داشته باشی،

حتی با درآمد بالا هم پولتو خرج چیزهایی می‌کنی که نیازت نیست، و باز خالی می‌مونی.

اسمش رو گذاشتیم رفاه، ولی عملاً فقط حلقه‌ی جدیدی از نارضایتیه.

می‌خوای بدونی چرا؟

چون حس‌هایی مثل رضایت، موفقیت، غنی بودن، آرامش، جایگاه داشتن و مفید بودن،

چیزایی نیستن که از «بیرون» بهت داده بشن.

اینا حس‌هایی هستن که باید توی «درونت» ساخته بشن.

خیلی‌ها دنبال کاری می‌گردن که بهشون احساس ارزش بده.

اما واقعیت اینه: تا وقتی تو خودت به خودت احساس ارزش ندی،

هیچ کاری، هیچ درآمدی، هیچ موقعیتی برات کافی نخواهد بود.

🔹 کار، فقط یک مسیر تجربه‌ست.

نه هدف نهاییه، نه دوای دردِ درونی.

تو قراره حس مفید بودن، شاد بودن، غنی بودن و موفق بودن رو خودت درون خودت خلق کنی.

اون‌وقت کاری رو که واقعا باهاش هم‌فرکانس هستی، جذب می‌کنی.

وگرنه…

چه بسیار کارمندهای رده‌بالا، پزشک‌ها، مهندس‌ها و افراد موفقی که نه حس مفید بودن دارن، نه شادی، نه رضایت، نه حتی پول!

و چه بسیار سلبریتی‌ها و آدم‌های معروفی که با همه شهرت و ثروتشون، باز هم تصمیم به خودکشی می‌گیرن.

این جمله رو خوب یادم بمونه:

«اگه از درون حال‌ات خوب نباشه، هیچ‌چیزی در بیرون نمی‌تونه نجاتت بده.»

پس قبل از اینکه دنبال شغل بگردی،

دنبال حال خوبت بگرد.

دنبال آشتی با خودت.

وقتی درونت آروم شد،

اون بیرون خودش با تو هماهنگ می‌شه.

خلاصه: کار قرار نیست اون حس عجیب و غریب و بهت بده

بلکه احتمالا بدترش هم خواهد کرد

قبل از اینکه دنبال کار بگردی،

برو دنبال اون خلائی که نمیذاره شب راحت بخوابی و فقط بهونه‌ش شده بیکار بودن.

اون حفره‌ای که اصل دردته، اما ظاهرش بیکاریه.

شاید اصل ماجرا جای دیگه‌ست…

شاید اون خلاء برمی‌گرده به کودکی.

اون‌جایی که حس کردی کافی نیستی.

اون‌جایی که فقط وقتی "کاری می‌کردی" بهت توجه می‌شد.

اون‌جایی که پدر و مادرت با اینکه وضع‌شون خوب بود،

هی تکرار می‌کردن:

«پول نیست، علفِ خرس که نیست!»

و تو یاد گرفتی همیشه باید نگران پول باشی.

یاد گرفتی که لذت بردن، مشروطه؛

باید حتماً یه چیزی "به‌دست بیاری" تا اجازه داشته باشی حال خوبی داشته باشی.

تو مدرسه، نمره‌هات ارزش تو بودن

نه خودِ وجود شیرینت.

وقتی از درخت بالا رفتی، نگفتن: «آفرین که امتحانش کردی»

گفتن: «خاک بر سرت که افتادی!»

هیچ‌وقت نگفتن: «تلاشت قشنگه»

فقط پرسیدن: «خب نتیجه‌ش چی شد؟»

می‌بینی؟

ما خیلی وقت‌ها واقعاً دنبال "کار" نیستیم...

ما دنبال حس ارزشمند بودن‌ایم.

دنبال اینکه دوست‌داشتنی باشیم، حتی بدون انجام دادن.

دنبال اینیم که کسی بگه: «تو کافی هستی… همین‌طوری که هستی.»

اما حالا وقتشه خودمون اون آدم بشیم برای خودمون.

نه والد درونمون که با تشر حرف بزنه،

بلکه اون بخشی که بلد باشه در آغوش بگیره، نه فقط قضاوت کنه.

شغلکافی بودنپولموفقیت
۱۱
۳
دختری که مینویسد تا درمان شود
دختری که مینویسد تا درمان شود
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید