بچه های 2- 3 ساله
بشدت به پدر و مادراشون وابسته اند.
مخصوصا دختر بچه ها خیلی بابایی هستند....وابستگی عاطفی شدیدی به باباشون دارند...
غریبه می بینن.... دست بابا رو محکم می گیرند. پشت سرش قایم می شن.
اگه یکی تندی بهشون کنه... دعواشون کنه.... میرن به باباشون می گن...
بابا.... این منو اذیت کرد.... فلانی عروسکمو گرفته نمیده...
انقدر به باباشون وابسته هستند... انقدر بابارو دوست دارند که...اگه یه وقت باباشون دعواشون کنه هم....
گریه می کنند میرن باز تو بغل بابائه...
نمیره جای دیگه...
هی بابا روشو می کنه اونور...مثلا قهر می کنه... هی دختر بچه میاد جلو چشم باباش... گریه می کنه و باباشو بغل می کنه..
تا بابائه بغلش کنه و نوازشش کنه تا آروم بشه....
ولی وای.... وای از اون موقع که بابائه نباشه..... وای....
اول دختر بچه حسابی گریه می کنه.... که دیگه اشک تو چشمش نمیاد....بعد میشینه یه گوشه....صدای هق هقش میاد....نفس نفس زدنش...ولی نااای گریه دیگه نداره...
شروع می کنه....تو همون حال...
می گه اگه بابام بود.... می دونست باهاتون چکار کنه....
بذار به بابام بگم.... حسابتونو می رسه....
بمیرم برای دخترت رقیه که امید بازگشت باباش رو هم نداشت.... یا حسین....
بمیرم برای دختر سه ساله ات حسین جان...
دختر بچه ای که از دست قاتل پدرش، شمر ملعون، سیلی می خوره ....
نی خیزران کوبیدن به دندونای پدرشو می بینه...
شهادت عموی رشیدش ابوالفضل عباس (ع) را می بیند...
بعد با این همه مصیبت ها، به عمه اش زینب کبری (س) می گوید :
” یا عمتاه هل من خرقه أستر بها رأسی عن أعین النظار ”
ای عمه جان آیا پارچه ای هست که سر خود را از نامحرمان بپوشانم
و عمه ی مظلومه اش جواب می دهد :
” فقالت یا بنتاه و عمتک مثلک ”
ای عزیز برادرم عمه ات هم مانند توست
یا رقیه ... تو توی اون سختی ها روی حفظ حجابت تاکید داشتی... دعا کن برای همه ما...
منبع مکالمه حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س): بحارالانوار، جلد ۴۵، صفحه ۶۱،