واژه سئو امروز فراتر از کلمات کلید مناسب، بک لینک و لینک سازی است. امروزه گوگل به عنوان سرآمد موتورهای جستجو بر روی علایق و تجربیات کاربران در وب سایتها متمرکز شده و بیشتر بر روی کیفیت و کمیت تعامل کاربر با وب سایتها توجه دارد. به همین دلیل امروزه طراحی UI و UX نیز بخشی قابل توجه و تاثیر گذار در بهینه سازی رتبه یک وب سایت یا همان سئو دارد. شاید برای خیلی از شما طراحان این سوال پیش بیاید که آیا UX در سئو تاثیردارد؟ در این مقاله به این سوالا پاسخ می دهیم و تاثیر UI و UX در سئو را بررسی میکنیم.
قبل از اینکه به اثر طراحی UI و UX بر سئو بپردازیم بهتر است با واژههای UX و UI کمی آشنا شویم.
به نحوهی تعامل کاربر با وب سایت و احساس و تجربه ای که از این تعامل به وجود میآید ، UX یا تجربه کاربری می گویند. معمولا وقتی میگوییم یک سایت UX خوبی دارد منظور این است که کاربر به راحتی می تواند آنچه که به دنبالش بوده را پیدا کند و یا کاری را که باید، با کمترین میزان پیجیدگی انجام دهد. از نقطه نظر فنی، UX شامل عناصر مختلفی مانند ناوبری سایت، عملکرد منوها، محتوا و میزان تعامل دو طرفه کاربر و سایت است. از سوی دیگر، UI یا رابط کاربری، به ظاهر بصری رابط وب سایت اشاره دارد. این رابط شامل دکمه ها، متون، تصاویر، فیلدها، انیمیشن ها و هر چیز دیگری است که کاربر آنها را در سایت می بیند و با آنها تعامل دارد (به طور کلی به هر محصول بصری که به وسیله آن انسان می تواند یک ماشین را کنترل کند UI گفته می شود). هرچند طراحی UX و طراحی UI ارتباط نزدیکی دارند و هدف آنها ایجاد تجربه خوب برای مخاطبان سایت است، اما در عمل متفاوت از هم عمل میکنند. طراحی UX بیشتر بر جنبه های روانشناختی مخاطبان تمرکز دارد در حالی که طراحی UI بر روی جنبه های زیبا شناختی متمرکز است. به طور کلی، تفاوت های بین UI و UX را می توان به صورت زیر خلاصه کرد:
با این حال، UI و UX جزء لاینفک یک وب سایت جذاب و کاربردی هستند. یک وب سایت با ناوبری گیج کننده (UX ضعیف) حتی اگر زیباترین طراحی (UI عالی) را داشته باشد نمیتواند کاربر را نگه دارد. از سوی دیگر یک وب سایت با کاربری بالا (UX عالی)، با طراحی بصری ضعیف (UI ضعیف) توی ذوق می زند و ممکن است کاربر همان لحظه اول مواجه شدن با چنین سایتی از آن خارج شود. از این رو طراحی UX و UI مانند دو بال پرواز یک وب سایت به سوی کسب رتبه های بالا در نتایج جستجو ( SERP ) هستند!
طراحی UX و UI مکمل یکدیگر هستند و بهینه سازی و توجه به هر دو برای موفقیت یک وب سایت در کسب موقعیت خوب در نتایج جستجو مهم و حیاتی است. UX و UI خوب باعث می شود؛
سوای تمام موارد بالا طراحی UX و UI جزء ضروری برندسازی دیجیتال است و می تواند اعتبار کسب و کار و حتی وفاداری مشتریان را افزایش دهد. مطالعان موردی در وب سایت toptal که با عنوان مطالعات موردی در باب نرخ بازگشت در باز طراحی UX منتشر شده نشان میدهد باز طراحی وب سایتهای ارایه دهنده خدمات، میتواند نتایج مستقیمی بر روی افزایش نرخ تبدیل و وفاداری مشتریان داشته باشد. یکی از نمونهههای جالب توجه، شرکت ویرجین آمریکاست که پس از طراحی مجدد وب سایت خود شاهد افزایش 14درصدی نرخ تبدیل بود و سرعت رزرو بلیط ها تقریبا دو برابر شد. از طرفی بخش خدمات تلفنی کاهش 20 درصدی تماس ها را گزارش نمود. بررسی این مطالعات موردی اهمیت طراحی UX و UI را مشخص می کند.
طراحی UX خوب همچنین نقش مهمی در مقابله با نرخ رها شدگی سبد خرید (شرایطی که کاربر اقلام مورد نیاز خود را به سبد خرید اضافه میکند اما به دلایل مختلف از تکمیل خرید سر باز میزند) ایفا میکند. طبق تحقیقات موسسه بایمرد یرخی از دلایل اصلی عدم ادامه خرید کاربران در وب سایتهای فروشگاهی عبارتند از:
کمی که دقت کنیم متوجه میشویم تقریباً نیمی از این مسائل (ایجاد حساب کاربری اجباری!، فرآیند پرداخت پیچیده، عدم اعتماد به اشتراک گذاری اطلاعات کارت اعتباری، عدم شفافیت در ارایه هزینه تمام شده، خطاهای وب سایت) با بهبود تجربه کاربری، قابل حل است. به گفته کارشناسان این حوزه ، طراحی مجدد تجربه کاربری در صفحات پرداخت می تواند تا 35 درصد نرخ تبدیل (میزان فروش) را افزایش دهد. تا اینجا دیدیم که کیفیت UX در سئو تاثیر دارد بنابراین صرف زمان و سرمایه برای بهبود طراحی UI و UX را میتوان نوعی سرمایه گذاری به حساب آورد نه هزینه.
تا اینجا ما در باره خوبی های بهبود طراحی UX صحبت کردیم. اما سوال اساسی اینه که اثر طراحی UI و UX بر سئو چگونه است؟ آیا کیفیت طراحیUI یا UX بر روی SEO تاثیری داره؟ در یک جمله نه و بله، باید بدانیم که هنوز گوگل و هیچ یگ از موتورهای جستجو نتوانسته اند الگوریتمی پیاده سازی کنند تا میزان کیفیت UI یا UX سایت را اندازه گیری کنند. حتی معیاری هم برای این کار تا این زمان وجود ندارد. پس UI و UX نمیتوانند معیارهایی باشند برای افزایش سئو در واقع تاثیر آنها بر مخاطب و ربات های جتسجوگر است که می تواند نقش تعیین کننده بر رتبه سئو داشته باشد. امروزه موتورهای جستجو، به ویژه گوگل، به تجربه کاربری بیشتر اهمیت میدهند و تلاش میکنند با راهکارهایی توجه به تجربه کاربران خود را در اولویت قرار دهند، در نتیجه وب سایت هایی که UX بهتری ارائه می دهند یا بهتر بگوییم اصول UX را بیشتر رعایت میکنند ، احتمالاً در نتایج جستجو رتبه بالاتری دارند.
هنگامی که یک کاربر یک سایت را به دلیل UX ضعیف به سرعت ترک می کند، موتورهای جستجو این را به عنوان نشانه ای از عدم رضایت بخش بودن محتوا یا تجربه ارائه شده تفسیر می کنند. برعکس، صرف زمان بیشتر در یک وب سایت، کاوش در چندین صفحه و درگیر شدن با عناصر آن، یک تجربه کاربری مثبت را نشان می دهد، که می تواند رتبه بندی جستجو را تا حد زیادی افزایش دهد.
اقداماتی مانند طراحی واکنشگرا ، فشرده سازی تصاویر ، کش کردن حافظه، کوچک سازی فایلهای مورد نیاز، منوی ناوبر و راهنما (breadcrumbs) لینکهای اشتراک گذاری در شبکههای اجتماعی، قالب بندی متنها و غیره … میتواند به بهبود UX سایت کمک کند و میزان کاربر پسندی و در نتیجه جایگاه سایت شما در نتایج جستجو را به میزان قابل توجهی نسبت به سایر رقبا افزایش دهد.
ارتباط سئو و UX چیز تازهای نیست و همواره با هم در ارتباط بودهاند .حاصل این پیوند مفهومی است به نام SXO ( search experience optimization) یا بهینهسازی تجربهی جستجو. SXO اصول UX و SEO را به منظور دستیابی به رتبه بندی بالاتر و افزایش تعامل کاربر با هم ادغام میکند و هدف آن ایجاد وب سایتهایی است که هم برای موتورهای جستجو جذابیت داشته باشد و هم برای کاربران! در واقع SXO عبارت است دستیابی به رتبه های بالا تر در نتایج جستجو و افزایش ترافیک ارگانیک سایت به وسیله خلق یک سفر دلپذیر برای کاربر از زمانی که صفحه نتایج موتور جستجو را ترک میکند تا زمانی که با وب سایت تعامل برقرار کرده و دستیابی به هدفی که داشته است .
محتوای مناسب برای کلمات کلیدی: تحقیقات کاملی برای کلمات کلیدی انجام دهید و رفتار کاربر را تجزیه و تحلیل کنید تا متوجه شوید کاربرانتان به دنبال چه هستند و محتوایی ایجاد کنید که دقیقا نیازهای آنها را برطرف کند. ابزار گوگل سرچ کنسول در این زمینه بسیار کمک کننده است.
تولید محتوای با کیفیت: محتوای با کیفیت محتوایی بکر است که از پایگاههای دانش شخصی یا عمومی استخراج شده باشد. محتوای های آموزشی، مرتبط و جذابی تولید کنید که کاربران را جذب کند و به موتورهای جستجو نشان دهد که وب سایت شما به مخاطبانش محتوای با ارزش ارائه میدهد.
بهینه سازی فنی: SXO به تسلط کاملی از بهینه سازی فنی نیاز دارد. بهبود عملکرد وب سایت (به لحاظ سرعت بارگذاری، پاسخگویی سریع به تعاملات کاربر و غیره…)، اطمینان از فهرست شدن صفحات در موتورهای جستجو، بررسی و عیب زدایی وب سایت به طور پیوسته، همگی به روانتر شدن تجربه جستجوی کاربر و بهبود رتبه بندی کمک می کنند.
طراحی UI و UX خوب: تمرکز بر طراحی یک وب سایت با رعایت اصول و قوانین طراحی UX ، ساختار قابل درک برای مخاطب به کمک سیستم ناوبری بصری، متون خوانا و مرتب شده و سایر ویژگی های کاربر پسند برای بهبود تجربه کلی کاربر. با تمرکز بر این جنبههای SXO، میتوانید سایتی طراحی کنید که علاوه بر رفع نیازهای کاربر و الزامات موتورهای جستجو، اهداف تجاری شما را نیز فراهم نماید.
آنچه که مشخص است الگو های جدید گوگل تمرکز زیادی بر تجربه کاربران در تعامل با وب سایت ها دارند و تمام تلاش گوگل این است که وب سایتهایی با تجربه کاربری بهتر جایگاههای بالاتر را از آن خود کنند. از این رو چگونگی رابطه بین UX و SEO جایگاه شما در نتایج جستجو را مشخص میکند. در ادامه چند راهکار برای طراحی بهتر UX آوردیم که تاثیر خوبی در بهبود سئوی سایت خواهند داشت.
معماری و ناوبری سایت
چگونگی سازماندهی و پیوند صفحات با یکدیگر معماری وب سایت شما را تشکیل میدهد. از نظر سئو، داشتن یک معماری روان و خوب تضمین میکند که رباتهای موتورهای جستجو به راحتی به صفحات سایت شما دسترسی دارند و میتوانند آنها را ایندکس کنند. از نقطه نظر UI و UX، معماری خوب به کاربران کمک می کند تا به سرعت و بدون هزینه تعاملی بالا صفحات مورد نظر خود را پیدا کنند. طبق یک نظرسنجی سال 2021 وب سایت Clutch ، حدود 94 درصد شرکت کنندگان معماری وب سایت و ناوبری آسان را از مهمترین ویژگی های یک سایت خوب عنوان کردند. این بدان معناست که قطعاً باید زمان و تلاش خود را برای ساختن وب سایتی صرف کنید که به راحتی قابل پیمایش باشد در غیر این صورت، کاربران به سراغ سایت دیگری می روند که از قبل این کار را کرده است!
یکی از شاخصهای قابل اندازهگیری برای بررسی معماری سایت شاخص عمق کلیک یا فاصله کلیک است و به تعداد کلیک های مورد نیاز برای هدایت کاربر از صفحه نخست به یک صفحه خاص اشاره دارد. ایده آل این است که هر صفحه باید کمتر از چهار کلیک با صفحه اصلی فاصله داشته باشد. از آنجایی که کاربران ترجیح می دهند با کمترین تعداد کلیک به آنچه میخواهند دسترسی داشته باشند. به عنوان یک طراح UX باید به این نکته توجه داشته باشیم.
اقدامات پیشنهادی برای بهبود معماری و سیستم ناوبری سایت :
چیدمان و تعادل
پر واضح است که طراحی یک چیدمان خوب در سایت در میزان جذب کاربران و ایجاد تجربه مثبت در تعامل آنها با سایت تاثیر زیادی داشته و نقش مهمی در ارتقاء مؤثر سئو دارد. منظور از چیدمان خوب استفاده از تگ گذاری مناسب و به جا برای اینکه رباتهای جستجو بتوانند ساختار یک صفحه را درک کنند و جانمایی کلیه المانها به صورتی که کاربر بتواند به راحتی اطلاعات مورد نیازش را بیابد و یا اقدام مورد نظر را به راحتی انجام دهد. برخی طراحان سایت به دلیل عدم آگاهی کافی به اصول سئو گاهی دچار اشتباهاتی می شوند.
به عنوان مثال سه مورد که طبق گزارشات SERanking بیشترین اشتباهات رخ داده توسط طراحان عنوان شده عبارتند از؛
1- استفاده از چند تگ H1 در یک صفحه: هر چند شما در استفاده از تگ H1 آزاد هستید اما توصیه شده که در هر صفحه فقط یک تگ H1 داشته باشید و حتما برای نشان دادن عنوان اصلی صفحه باشد.
2- عدم رعایت سلسله مراتب در تیتر بندی: رعایت سلسله مراتب در عنوان بندی تیترها (تصویر زیر) . هرگز یک تگ H1 را زیر یک تگ H2 قرار ندهید.
3- عدم استفاده از ویژگی alt در تصاویر: عدم استفاده از ویژگی alt در عناصر گرافیکی و یا عدم مقدار دهی صحیح آن متناسب با برند و موضوع کلی سایت اشتباه دیگری است که معمولا طراحان مرتکب می شوند.
سرعت بارگذاری و گزاره Core Web Vitals
تا چند سال پیش سرعت تنها به زمان بارگذاری سایت خلاصه می شد. اما از سال 2020 به بعد سرعت بارگذاری، تجربه کاربر و سئو به هم گره خوردند و گوگل معیار(های) جدیدی را برای اندازه گیری سرعت یک صفحه در نظر گرفت. Core Web Vitals یا به اختصار (CWV ) مجموعه ای از معیارهاست که گوگل از آنها برای بررسی سرعت بارگذاری و در نهایت امتیاز دادن به سایت شما استفاده می کند. بنابراین برای بهینه سازی سرعت بارگذاری باید با این معیارها آشنا باشیم.
الف) FCP یا First Contentful Paint : مدت زمانی که طول میکشد تا اولین محتوا به کاربر نشان داده شود.
ب) Speed Index یا به اختصار SI : اسپید ایندکس کمی تعریف پیچیده تری دارد. بیشتر مواقع یک صفحه سایت معمولا ارتفاعی بیشتر از صفحه نمایش دارد . به قسمتی از سایت که در نگاه اول و بدون اسکرول در معرض دید کاربر قرار میگیرد Above the fold گفته می شود. اسپید ایندکس به مدت زمانی که اولین عنصر سایت در صفحه بارگذاری میشود تا زمانی که دیگر تغییری در Above the fold رخ ندهد، اشاره دارد. SI معمولا به صورت انتگرال محاسبه میشود. مثلا ممکن است 50 درصد محتوا در 30 ثانیه و 50 درصد باقیمانده در 1 دقیقه و 30 ثانیه بارگذاری شود. اما در نهایت گوگل به ما یک عدد میدهد.
ج) Largest Contentful Paint یاLCP : مدت زمانی که بزرگترین المان صفحه بارگذاری شده و در معرض دید کاربر قرار میگیرد برای مثال در صفحه مربوط به یک مقاله ممکن است بزرگترین المان تصویر مربوط به مقاله و یا عنوان اصلی آن باشد.
د) Cumulative Layout Shift یا به اختصار ( CLS ): به معنی پرشهای ناگهانی المانها در یک صفحه است. احتملا برای شما هم پیش آمده که هنگام اسکرول کردن برخی تصاویر به صورت lazy روی صفحه بارگزاری می شوند . این کار باعث می شود عناصر بعد از آنها با یک جهش مواجه شوند که بر روی CLS اثر مستقیم میگذارد.
ه) Time TO Interactive یا TTI : پارامتر بعدی که گوگل آن را اندازه گیری و در رتبه شما تاثیر می دهد TTI یا Time TO Interactive است و مدت زمانی است که کاربر بتواند با صفحه تعامل داشته باشد. در واقع این پارمتر فاصله زمانی بین کلیک کردن یک کاربر تا زمانی آماده شدن پاسخ سایت میباشد.
و) TBT یا Total Blocking Time: مربوط به بارگزاری قطعه کدهای یک صفحه است؛ هر صفحه HTML شامل سه بخش Head، Body و Footer میباشد که به همین ترتیب بارگذاری می شوند بنابراین اکر در بلاک Head کدهایی مثل اسکیما، جاوا اسکریپت و یا فونتها وجود داشته باشد. تا زمانی که این کدها بارگذاری نشوند کدهای بلاک body بارگذاری نخواهند شد این موضوع روی TBT تاثیر منفی خواهد داشت.
شاید یک کاربر نتواند تمام این پارامترها را اندازه گیری کند اما از هنگامی که بر روی لینک سایت شما در صفحه نتایج جستجو کلیک میکند تا زمانی که اولین المان در صفحه شما ظاهر شود را می تواند به عنوان سرعت بارگذاری درک کند طبق تحقیقات صورت گرفته در حالت ایده آل، زمان بارگذاری صفحه نباید بیش از 2.5 ثانیه باشد. اگر بارگذاری یک صفحه به طور کامل بیش از این مدت طول بکشد احتمال اینکه کاربر به صفحه نتایج جستجو برگردد بسیار زیاد است این مشکل میتواند بر روی نرخ تبدیل شما نیز اثر بدی داشته باشد. برای بررسی عملکرد بارگذاری وب سایت خود می توانید از ابزارهای موجود در web.dev و یا بخش Core Web Vitals در گوگل سرچ کنسول استفاده کنید.
طبق تحقیقات صورت گرفته در حالت ایده آل، زمان بارگذاری صفحه نباید بیش از 2.5 ثانیه باشد. اگر بارگزاری یک صفحه به طور کامل بیش از این مدت طول بکشد احتمال اینکه کاربر به صفحه نتایج جستجو برگردد بسیار زیاد است این مشکل می تواند بر روی نرخ تبدیل شما نیز اثر بدی داشته باشد.
امروزه بیش از نیمی از حجم وب گردی در سطح جهانی توسط موبایلها انجام میشود. گوگل هم امتیازات ویژهای برای وب سایتهایی که ریسپانسیو بوده و تجربه مثبتی برای کاربران موبایل ایجاد میکنند در نظر گرفته. در واقع گوگل با پیاده سازی الگوریتمی با نام Mobile First Index ( که بر اساس آن صفحاتی که از حالت موبایل پپشتیبانی میکنند و یا به عبارتی ریسپانسیو هستند در الویت بالاتری نسب به صفحات فاقد این ویژگی قرار میگیرند. ) به دنبال این بود که ویژگی ریسپانسیو بودن صفحات وب را از یک ویژگی رقابتی به یکی از ارکان اصلی طراحی سایت و UX تبدیل کند. تمام این موارد منجر به ابداع سبکی در طراحی وبسایت شد به نام طراحی موبایل محور ( یا Mobile-first) . طراحی موبایل محور در واقع یک استراتژی در طراحی UI و UX است که به زبان ساده بیان میکند ابتدا صفحات را بر اساس اسکرین های کوچک – موبایل- طراحی نموده و سپس آن را برای صفحات بزرگتر توسعه دهید.
با این حال هنوز هم طراحی های صورت گرفته برای موبایل جای کار داردو باعث میشود اثر طراحی UI و UX بر سئو آنچنان که باید چشمگیر نباشد. طبق مطالعاتی که توسط موسسه Baynard انجام گرفته رایج ترین مشکلات در طراحی موبایل محور عبارتند از؛
خوشبخانه با ابزارهای آنلاین مانند lighthouse یا گوگل سرچ کنسول میتوانید عملکرد صفحات یک وب سایت را در نمایه موبایل بررسی کنید.
بهینهسازی نرخ تبدیل یا Conversion rate optimization (به اختصار CRO) به مجموعه اقدامات و فرآیندهایی گفته میشود که منجر به افزایش تعداد مخاطبان به مشتریان و در نهایت افزایش میزان فروش میشود. بازطراحیUI و UX یکی از اصلیترین و تاثیر گذارترین اقدامات برای بهبود این شاخص است.
هنگامی که کاربران در کارکردن با وب سایت شما با مشکلی مواجه نشوند و به راحتی بتوانند با آن کار کنند و آنچه را که به دنبالش هستند به راحتی بیابند و یا کاری را که باید، بتوانند به راحتی انجام دهند. احتمال پاسخ دادن به عملیات فراخوان ( CTA) افزایش میباید . از سوی دیگر اشتباهات طراحی UI و UX مانند چیدمان نامناسب در صفحات موبایل، منویهای ناوبری نامناسب و سردرگم کننده، سرعت بارگذاری زیاد و غیره… به سرعت می تواند تعداد مخاطبان و مشتریان بالقوه شما را کاهش دهد.
پس از اجرای طراحی یا باز طراحی UI و UX بر روی وب سایت، گام بعدی بررسی اثر بخشی اقدامات انجام شده است. در این مرحله می بایست عملکرد وب سایت را با استفاده از شاخصها و معیارهای طراحی تجربه کاربری سنجیده و تاثیر آن بر سئو را ارزیابی کنید. به طور کلی دو دسته معیار برای بررسی عملکرد UX سایت می توان در نظر گرفت؛
1- معیارهای رفتاری UX که رفتارهای کاربر در تعامل با وب سایت را بررسی میکند.
2- معیارهای فنی UX که رفتار موتورها و ربات های جستجو را در سایت بررسی میکند.
معیارهای رفتاری UX
زمان ماندن: Dwell time یا زمان ماندن به زمان صرف شده در یک صفحه از لحظه خروج از صفحه نتایج جستجو تا بازگشت به آن توسط کاربر، گفته می شود. این شاخص به طور مشخص توسط Google Analytics ارائه نمیشود، اما میتوانید با مشاهده میانگین مدت نشست ها (session) ، یک ارزیابی کلی دریافت کنید. (البته این سنجه تنها شامل نشست هایی می شود که کاربر از طریق صفحات نتایج جستجو به سایت شما هدایت شده باشد).
نرخ پرش: یا Bounce rate نشان دهنده درصد کاربرانی است که از وب سایت شما بازدید می کنند اما بدون بازکردن یا رفتن به صفحه دیگری از سایت خارج شده اند. یکی از شاخص های مهم که کیفیت محتوا ،ناوبری ( UX ) و حتی ظاهر ( UI ) وب سایت شما را نشان می دهد. میتوانید نرخ پرش را با استفاده از Google Analytics پیگیری کنید. این قابلیت از لیست شاخص های پیس فرض در GA4 حذف شده اما شما می توانید به صورت دستی آن را اضافه کنید.
میانگین زمان تعامل: یا Average engagement time نشانگر میانگین زمانی است که صفحه وب شما در کانون توجه مرورگر باقی میماند (یعنی تبی که حاوی صفحه شماست، فعال است). این شاخص بینشی در مورد تجربه کاربر و سیر او در میان صفحات سایت شما ایجاد می کند که به طور مشخص زمانهای تعامل طولانیتر نشاندهنده علاقه و مشارکت بیشتر کاربر است و نشان میدهد که وبسایت شما توجهاش را به خود جلب میکند. علاوه بر Google Analytics، ابزارهای ویژه دیگری مانند Hotjar یا Clarity هستند که به کمک آنها میتوانید رفتار کاربر و چگونگی تعامل آنها با صفحات سایت تان را ارزیابی کنید. این ابزارها با ارائه ویژگی هایی مانند نقشه های حرارتی یا سایر ابزارهای بصری دیگر میتوانند بینشی از رفتارکاربران در صفحات سایت شما ایجاد کنند.
معیارهای UX فنی
جنبه های حیاتی یا Core Web Vitals به اختصار (CWV) : معیار های عملکردی خاصی که توسط گوگل برای اندازه گیری جنبه های مهم و حیاتی UX طراحی شده اند. این معیارها عبارتند از؛ سرعت بارگیری عناصر در معرض دید ( Largest Contentful Paint) ، میزان تعامل با صفحه ( First Input Delay ) و پایستگی بصری ( Cumulative Layout Shift ) که قبلا در مورد آنها صحبت کردیم. اینها معیاری برای صاحبان وب سایت فراهم میکند تا تجربه کاربران را ارزیابی و بهبود ببخشند. علاوه بر آن گوگل سال 2022 معیار دیگری با نام Interaction to Next Paint یا به اختصار INP را برای رفع محدودیتها FID معرفی کرد که بیان گر سرعت پاسخگویی صفحه وب سایت به تعاملات کاربر خواهد بود. این معیار طبق اعلام گوگل در سال 2024 جایگزین FID خواهد شد اما FID همچنان به عنوان یکی از معیار ها تاثیر گذار خواهد بود. میزان قابل پذیرش به عنوان عملکرد ایده آل برای این معیار کمتر از 200 میلی ثانیه می باشد.
توزیع لینک های داخلی یکی: دیگر از معیار های فنی UX است که در سئوی سایت تاثیر مستقیم میگذارد. توزیع لینکهای داخلی به تعداد لینکهای موجود در یک صفحه سایت که به صفحات دیگر همان سایت متصل هستند، اشاره میکند. تجربه نشان داده احتمال ایندکس شدن صفحاتی که لینک داخلی ندارند بسیار ضعیف است.
عمق کلیک: این معیار به تعداد کلیک های مورد نیاز برای پیمایش از صفحه اصلی به یک صفحه یا محتوای خاص اشاره دارد. این پارامتر گامها یا مراحلی را که کاربران برای رسیدن به مقصد مورد نظر خود باید طی کند،اندازه گیری می کند. این معیار معمولاً نباید از چهار کلیک تجاوز کند، زیرا صفحات نزدیک به صفحه اصلی امتیاز بالاتری از فاصله کلیک در الگوریتم های موتورهای جستجو دریافت می کنند.
منبع: وب سایت مانایید - مقاله تاثیر UI و UX در سئو – آنچه که به عنوان یک طراح سایت باید بدانید