هممون یه وقتایی به پارتنرمون گیر میدیم. مثلاً میگیم:
"وقتی اونجوری حرف میزنی، واقعاً ناراحت میشم."
یا: "میخوام توی تربیت بچه و کارای خونه با هم باشیم."
اینا حرفای بدی نیستن؛ در واقع اینا شکل سالم ارتباطه.
اما مرز بین گفتوگوی سالم و فرو رفتن در باتلاق "بازی قدرت" خیلی باریکه!
یه لحظه به این فکر کن:
به جای اینکه بگیم "این رفتارت ناراحتم کرد"، میگیم:
"تو همیشه زیادی حساسی!" یا بدتر، "تو خنگی!"، "تو تنبلی!"...
اینجا دیگه اسمش انتقاد نیست، این یه حملهست.
به شخصیت طرف مقابل، به اعتماد بهنفسش، به رابطهتون!
دکتر گاتمن – همون روانشناس معروف رابطهها – میگه:
"برای اینکه یه نفر بتونه یه انتقاد رو درست بشنوه، باید قبلش حداقل ۲۰ بار بازخورد مثبت ازت گرفته باشه."
حالا فکر کن فقط انتقاد میکنی، اونم با چاشنی توهین و کنایه!
هیچ مقدار از گل و شیرینی و مسافرت نمیتونه اون زخم رو ببنده.
*پس چیکار کنیم؟*
یه پیشنهاد ساده:
*تمرکز روی نکات مثبت.*
ببین همسرت چی کارایی میکنه که باعث لبخندت میشه.
بذار بدونه که میبینی و قدردانی میکنی.
انتقاد اگر آگاهانه و با احترام باشه، میشه پل ارتباط.
ولی اگه با بیاحترامی ترکیب بشه، میشه دیوار فاصله.