همه افراد برای مدیریت ساخته نشدند و این ایرادی ندارد. مدیر بودن آسان نیست، اما مزایای زیادی هم دارد، شما مسئولیتهای جدید برعهده میگیرید، از لحاظ فردی رشد میکنید و به دیگران کمک میکنید تا به پتانسیلهای خود دست یابند. مدیریت ردههای مختلفی دارد اگر موفق به اکتساب سمت مدیریت شدید، در صورت اثبات توانمندیهایتان به زودی به سمت مدیر میانی ارتقا مییابید.
اگر یک مدیر میانی هستید، کدام یک از این جملات شما را بهتر توصیف میکند؟
1. شما اعضای تیم را تشویق میکنید تا کار خود را به نحو احسن انجام دهند و روابط خود را با همکاران تقویت کنند. همچنین شما با دستیابی به اهداف خود بر موفقیت اهداف سازمان تأثیر میگذارید.
2. شما در دریایی از جلسات و ایمیلهای بیپایان غرق میشوید و وقت زیادی برای ارتباطات و انجام فرآیندها سپری میکنید، این در حالی است که گوش شنوایی برای نگرانیهای تیم پر استرس خود هستید در حالی که سعی میکنید لبخند بزنید و مثبت بمانید.
شاید هر دوی اینها با شما همخوانی داشته باشد. اما به احتمال زیاد، در هر صورت، شما به عنوان یک مدیر میانی استرس را احساس میکنید.
نقش مدیر میانی چیست؟
مدیر میانی شخصی است که در موقعیت رهبری قرار دارد و همچنین به مدیریت ارشد گزارش می دهد. آنها پیشرفت شغلی تیم خود را مدیریت میکنند، تصمیمات را از مدیریت بالاتر منتقل میکنند و گردش کار، فرآیندها و اولویتها را برای همسویی با اهداف کلی کسب و کار تنظیم میکنند.
چگونه در مدیریت میانی پیشرفت کنیم؟
مدیریت میانی بدون چالش نیست. اما کارهای زیادی وجود دارد که میتوانید انجام دهید تا بر آن چالشها غلبه کنید و واقعاً در نقش خود پیشرفت کنید.
چک-اینهای منظم داشته باشید. به طور منظم با اعضای تیم و با مدیر خود تماس بگیرید. در مورد جزئیات کاری که میخواهید انجام دهید و نحوه همکاری باهم توافق کنید. به عنوان مثال، "اگر کار سه روز عقب بیفتد، در اسرع وقت به شما اطلاع خواهم داد." تصمیم بگیرید چند وقت یکبار بهتر است که جلسه برقرار کنید. برخی از افراد ممکن است یک جلسه کوتاهتر و فوری را ترجیح دهند و برخی دیگر ممکن است به برنامه قابل پیشبینیتری نیاز داشته باشند.
به توانمندی و استقلال اعضای تیم خود کمک کنید. هنگامی که اعضای تیم برای کمک به شما مراجعه می کنند، از آنها بپرسید: "به نظر خودتان این مشکل چه راه حلی دارد؟" دورانی که مدیریت همهچیز را میدانست و کارکنان فقط «انجامدهنده» بودند گذشته است. فرهنگی را پرورش دهید که اعضای تیم شما به خودشان اعتماد کنند. به آنها بگویید از تصمیمشان حمایت میکنید و به نوبه خود، آنها را تشویق میکنید که خودشان فکر کنند و مستقل تصمیم بگیرند.
هم به وظایف و هم به روابط توجه کنید. ممکن است ترجیح دهید کارهای بیشتری انجام دهید اما زمان کمتری برای ایجاد روابط صرف کنید و یا ممکن است برای افراد بیش از نتایج و دستاوردهایشان ارزش قائل باشید. به هر دو وزن یکسان بدهید - هر دو برای موفقیت لازم هستند.
به کارمندان خود برای غلبه بر چالشها کمک کنید. شیوههای مدیریت سنتی به چگونگی کمک به موفقیت یک فرد میپردازد، اما با توجه به دیدگاه سیستمی، ممکن است بتوانید راه را برای آسانتر شدن کار همه کارمندان هموار کنید. برای مثال، اگر تیم شما دوست دارد در بخشهای مختلف همکاری کند، میتوانید به آنها کمک کنید تا با یکدیگر همکاری کنند. بخش مهمی از نقش شما این است که شرایط بهینه را برای افراد ایجاد کنید تا کار خود را به بهترین نحو انجام دهند.
یک کوچ یا منتور پیدا کنید. معمولا مدیر میانی مسئولیتهای زیادی را به تنهایی به دوش میکشد، نگرانیها، استرسها و چالشهای تیم را متحمل میشوید، اما این درونیسازی میتواند بر آرامش و آسایش شما تأثیر منفی بگذارد. داشتن یک کوچ یا منتور میتواند به شما در پردازش افکارتان کمک کند.
در استخدام خوب عمل کنید. هر استخدام جدید، آینده کاری و پویایی تیم شما را شکل میدهد. به مهارتها، ارزشها و تاثیری که میخواهید در آینده از فرد ببینید فکر کنید. سپس فرآیند مصاحبه خود را طوری طراحی کنید که هر نامزد را با در نظر گرفتن این موارد ارزیابی کنید. سعی کنید در جلسه مصاحبه به ارزیابی مهارتها و رفتار فرد بپردازید. این سوالات میتوانند بینشی در مورد عملکرد آینده یک نامزد ارائه دهند.
به ظرفیت کاری تیم خود توجه کنید. مراقب باشید که تیم خود را بیش از حد تحت فشار نگذارید. به عنوان مثال، مدیریت سطح بالا از تیم شما میخواهد که پروژه دیگری را انجام دهند اما بهتر است منابع موجود و تعهدات فعلی خود را در نظر بگیرید، واقعا تیم شما چقدر زمان دارد؟ ممکن است برای محافظت از تیم خود نیاز به اولویتبندی مجدد و درخواست یک مهلت زمانی طولانیتری داشته باشید و یا حتی درخواست را رد کنید.
برای یادگیری وقت بگذارید. فضایی برای آموزش مداوم ایجاد کنید تا هم مهارتهای مدیریتی خود را افزایش دهید و هم موضوعاتی جدید پیرامون تخصص خود یاد بگیرید. انجام این کار در یک محیط گروهی بازدهی بیشتری خواهد داشت. یادگیری کنار سایر مدیران به شما دیدگاههای متفاوتی میدهد و به این ترتیب شبکهای از همتایان خود را ایجاد میکنید.
مراقب خودت باش. ناهاربخورید، استراحتهای کوتاه داشته باشید و هیدراته بمانید. مراقبت از بدن و ذهن به شما کمک میکند تا احساس انرژی، شادابی و درگیری بیشتری داشته باشید.
حدود کاری خود را مشخص کنید. روزهای کاری خود را از روزهای تعطیل جدا کنید و کار را به خانه نبرید. شاید لازم باشد گاهی تماسهای بعد از ساعت کاری را پاسخ دهید، اما سعی کنید آن را به عادت تبدیل نکنید. در دنیا 24 ساعته و 7 روز هفته کاری برای انجام وجود دارد، اما قرار نیست شما همیشه مشغول کار باشید.
تبدیل چشم انداز استراتژیک به جزئیات عملیاتی، بخشی از کار حیاتی مدیریت میانی است. قوی بودن، استمرار و هدفمندی کمک میکند تا در برابر استرس مقاومت کنید و اطمینان حاصل کنید که کار تیم شما به آرامی جریان دارد. مهمتر از همه، به این معنی است که شما احساس شادی بیشتری میکنید و میتوانید از مسئولیت و افتخار بزرگ کمک به افراد دیگر در کارشان لذت بیشتری ببرید.