تقریبا میشه گفت که کسی نیست که با انیمه و مانگا آشنایی داشته باشه اما اسمی از هایائو میازاکی و کارهاش رو نشنیده باشه. میازاکی که یکی از معروفترین کارگردانهای صنعت انیمه هستن.(امسال هم موفق به بردن جایزه اسکار بهترین انیمیشن سال شد)
میازاکی با اینکه به خاطر دنیای شاد و رنگارنگ انیههاش معروفه شخصیت کاملاً متفاوتی با کارهاش داره، در واقع به گفته خودش توی مصاحبهها فرد بسیار غمگین و افسردهایه.
از نکات برجسته کارهای میازاکی اشاره و رفرنسهای اونها به افسانههای محلی یا کارهای دیگشون و جزئیات ریز بینانه کارهای ایشونه که گاهی رنگ و بوی شخصیت افسرده خود میازاکی رو هم داره.
یکی از معروفترین کارهای میازاکی انیمه شهر اشباح (spirited away) هست که در سال ۲۰۰۱ موفق به دریافت جایزه اسکار بهترین انیمیشن سال شد، که اولین انیمه برنده این جایزه هم محسوب میشه.
توجه ادامه این مطلب حاوی اسپویل (لو رفتن قسمتی از داستان) می باشد.
سرنوشت هاکو در شهر اشباح چه شد؟
خب همه ما کم و بیش با داستان این انیمه آشنایی داریم و میدونیم که چیهایرو(سن) دختربچهایه که پدر و مادرش توسط یوبابا بد ذات تبدیل به خوک شدن و در تلاشه که اونها رو از چنگ یوبابا نجات بده.
سن تو این راه با هاکو پسری که از اصل روح رودخانه کوهاکو(به معنی کهربا) آشنا میشه و هاکو قبول میکنه که تو نجات پدر و مادر چیهایرو بهش کمک کنه.
هاکو که در اصل اژدهایی سفید رنگ و زیبا با جلایی براغ درست مانند کهرباس وقتی که رودخانه توسط آدما خشک شد به پیش یوبابا اومده بود تا از اون جادوگری یاد بگیره و حق خودش رو از آدمای سودجو پس بگیره.
اما همیشه همه چیز طبق انتظار پیش نمیره، وقتی که چیهایرو به همراه بچه، بی چهره و کلاغ یوبابا به سمت کلبه خواهر یوبابا راهی میشه تا طلسم رو از روی هاکو برداره، یوبابا که از قضیه خشمگین شده تصمیم میگیره اون و پدر و مادرش رو برای همیشه زندانی کنه.
هاکو که دلش برای چیهایرو سوخته و میخواد کمکش کنه به یوبابا قول میده که بچه و کلاغش رو بهش برگردونه و در عوضش یوبابا چیهایرو و پدر و مادرش رو به دنیای انسانها برگردونه؛ یوبابا قبول میکنه اما در جواب میگه:
بعد از برگردوندن اونا تورو تیکه تیکه میکنم!
هاکو به دنبال چیهایرو میره و تو راه برگشت چیهایرو خاطره اینکه چطور هاکو یا بهتره بگیم "نیگیهایامی کوهاکو نوشی" اون رو از رودخونه نجات داد به یاد میاره.
وقتی که برگشتن چیهایرو شرط یوبابا رو میبره و به همراه هاکو به سمت خارج از شهر راهی میشن، وقتی به مرز شهر رسیدن به مکالمه بین اون دو نفر رخ میده:
+من از این جلوتر نمیتونم بیام، برگرد به همون جایی که ازش اومدی چیهایرو. ولی به پشت سرت نگاه نکن؛ نه تا وقتی که از تونل خارج شدی.
-اما تو چی هاکو؟
+من با یوبابا صحبت میکنم و دیگه شاگردیش رو نمیکنم. من اسمم رو پیدا کردم، مشکلی پیش نمیاد. منم بر میگردم به دنیای خودم.
-میشه بازم همدیگه رو ببینیم؟
+حتما.
و اینجوری میشه که چیهایرو به همراه پدر و مادرش از شهر اشباح خارج شد.
اما چه اتفاقی برای هاکو افتاد؟
یوبابا به حرفش عمل کرد و اون رو از بین برد یا اینکه هاکو تونست خودش رو نجات بده و از چنگ یوبابا آزاد بشه؟
خب با توجه به اینکه انسانها رودخانه کوهاکو رو خشک کرده بودن و روی اون شهر جدیدی رو بنا کرده بودن، پس یعنی دیگه راه برگشتی برای هاکو وجود نداره و هاکو باید سرنوشت شوم خودش رو بپذیره.
نظر شما چیه!؟ لطفاً اون رو تو کامنتها با ما به اشتراک بذارید.
توجه کنید که این تئوری توسط تیم مانگا استار نوشته شده پس هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع از نظر اخلاقی درست نمیباشد.
راستی لایک و کامنت یادتون نره!