معمولا بعد از هر پیشنهادی، ترس قبول کردن اون پیشنهادم میاد سراغمون. همش فکر میکنیم این انتخاب چه تبعاتی خواهد داشت؟ مثلا نکنه این کارو بکنم طرف پررو بشه یا نکنه دیگه بشه وظیفه ام و...
نکته جالب اینه که وقتیم به اون پیشنهاد جواب رد میدیم بازم از خودمون راضی نیسیتیم. خیلی وقتها شروع میکنیم بازخواست کردن خودمون. چرا قبول نکردم؟ نکنه دیگه پیشنهاد بهتری سراغم نیاد؟ نکنه طرف مقابلم ناراحت بشه؟ و... خلاصه انگار همیشه یک جای کار میلنگه و ما از اینکه بلد نیستیم درست انتخاب کنیم، از خودمون شاکی هستیم. به نوعی حد و مرزهامون در لحظاتی که با چنین پیشنهادهایی رو به رو هستیم مشخص نیست و ما در شک و تردید به سر میبریم.
مارشال روزنبرگ در کتاب ارتباط بدون خشونت میگه: تا ندونیم وقتی اون پیشنهادو میشنویم، دقیقا چه اتفاقی در درون ما می افته، نمی تونیم انتخاب درستمونو داشته باشیم. بنابراین همیشه در عین حالی که از خودمون ناراضی هستیم، رابطه هامونم بی کیفیت خواهند بود.
اطلاعات بیشتر در مورد این مطلبو میتونین در اپلیکیشن های پادکست و وب سایت جستجو کنید.