ویرگول
ورودثبت نام
مارال وفائی
مارال وفائی
خواندن ۲ دقیقه·۵ سال پیش

گرونگان‌گیری مدرن

اگر دارید این نوشته را می‌بینید امیدوارم در ۱۰ سال آینده باشید و یا در مختصاتی دیگر از جهان.
اگر هم در ایرانِ امروز و این ساعت گیر کرده‌اید که : «سلام هم‌بندی!»


همیشه یش خودم فکر می‌کردم در ایران امروز عجیب‌ترین چیز همین اینترنت است. در مملکتی که در همین ۳۰ سال پیش ویدیو و نوار کاست داشتن، جرم امنیتی محسوب میشده یا مثلا دانشجو به جرم داشتن حساب کاربری در فیسبوک در همین قرن ۲۱، به نهادهای پیگیری احضار میشده، حضور داشتن چیزی به وسعت اینترنت حقیقتا اتفاق عجیبی است!

بستن درها به روی جریان اطلاعات و ارتباطات را شاید دولت/حکومت باید خیلی پیش از این انجام میداد. زمانی که ما در اینستاگرام، سبک زندگی‌هایی غیر از سریال‌های صداوسیما را دیدیم. زمانی که در توییتر حرف‌ها و تحلیل‌هایی غیر از روزنامه‌های وابسته خواندیم، زمانی که یاد گرفتیم در تلگرام کسب و کار کوچک خانگی‌مان را راه بندازیم و حقوق بگیر دولت نباشیم.
دیدیم و با هم یاد گرفتیم و شجاع شدیم که جور دیگری هم می‌شود زندگی کرد. می‌شود مثلا فریلنسر بود. می‌شود با یک نفر در هند روی یک پروژه در آمریکا همکاری کرد.
فهمیدیم که می‌شود از قائنات زعفران فروخت (داستان کشمون را بخوانید) و برای ده‌ها نفر دیگر شغل ایجاد کرد.
فهمیدیم که می‌شود. می‌شود در همین ایران هم به لطف اینترنت جور دیگری زندگی کرد.
خب من هم جای آن‌ها بودم خیلی زودتر میگفتم : «دکمه را بزنید! کافی ست! این مردم دارند یاد می‌گیرند! دارند به استانداردهای جهانی فکر می‌کنند. ببندید و بگیریدشان!»
بله. قطع کردن اینترنت دقیقا مصداق گرونگانگیری و زندانی کردن همه مردم است. اگر تا شنبه‌ی پیش به قول شبکه خبرتان «عده‌ای قلیل دستگیر شدند» بود امروز همه مردم ایران دربند شدند.
حتی اگه کسی از اینترنت فقط برای وقت تلف کردن هم استفاده می‌کند، حق شهروندی اش حکم می‌کند که اینترنت را داشته باشد. مثل اینکه آب را روی مردم ببیندید و بگویید بعضی ها آب بازی میکنند!


پی نوشت: دلم به حال اون برنامه نویس‌ها و آدم‌های حوزه تکنولوژیی میسوزه که تو این پروژه شریک شدن و دانششون رو تو این راه خرج کردن.


قطعی اینترنتاینترنتگروگانگیریایرانروزهای بی اینترنت
نویسنده داستان‌های واقعی.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید