-برای آزادی ...
"ازادی" چیست ؟
آزادی منم بی ترس و لرز
آزادی منم بی استرس
آزادی منم با دین اریایی ام
آزادی منم بی سیاه پوشی
آزادی دلگرمی است از اینده ام
آزادی منم با اهورا مزدا و زردشت بی اجباری برای خدای دروغین اعراب
آزادی منم بی تجاوز و سخنی با لحن حقارت امیز کلمه ی "دختر است"
آزادی منم بی هق هق های شبانه ام برای وطن و هم وطنانم! برای زخمی هایی که هیچ کاری برای آنها نمی توانم انجام دهم ...
آزادی من در آزادی مادرم، خواهرم، و زیبا ترین زن جهانم "ایرانم" است مردمانم لایحه و کودتا ها را به جان نخریدند که حالا فرزندان و پاره های تنشان را زنده بفرستند در جامعه دروغ و جنازه شان را تحویل گیرند
کار به دروغ و راستش ندارم فقط میخواهم به جای به اجبار کاری را انجام دهم که دوست دارم، دوست دارم خودم باشم و خودم نه جنگ و دروغ و استکبار
کاش بیدار شوند مردم و هموطنانم
:) دلم میخواهد کاش رضا شاه را میدیدم زمانی که میگفتم این قوم خون ها خواهند داد برای انتخاباتی که با سری در برف گرفته اند میخواهم اونجا می بودم با اشک از او میخواستم که بماند که کمک کند ... اما رفت و امروز تنها کاری که می توان کرد این است ک تمام جان و نیرو و روح و روان خود را گذاشت برای رفتن :)
دیگر مفهومی از آزادی در ذهنم ندارم دیگر ندارم وقتی نه تا وقتی که سکوت خفه کننده مردم را که بر خونخواهی ترجیح داده اند:)
بپا خیزید که این ایران تنها به ما نیازمند است
«تنها به ما...»