ایوان پاولوف فیزیولوژیست روسی که عمدتاً به دلیل کار خود در شرطی سازی کلاسیک شهرت داشت در یکی از آزمایشاتش برای شرطی سازی سگ ها سعی کرد صدای زنگ را با زمان غذا خوردن سگ ها مرتبط کند. او نشان داد که با صدای زنگ یا جرینگ، دهان سگ ها شروع به ترشح بزاق می کند. شاید بتوان این یافته های ایوان پاولوف را با اثراتی که صدای زنگ، بوق یا پینگ تلفن همراه برروی ذهن انسان ها می گذارد، یکسان دانست.
البته انسان ها توانایی آن را دارند که صدای اعلان های گوشی خود را خاموش یا در حالت سکوت قرار دهند. اکنون سوال مهم این است که چطور می توانیم یک محرک موثر داشته باشیم یا به عبارتی چه زمان و چگونه اعلان ها را برای کابرانمان ارسال کنیم که به جای خاموش کردن آن، موجب درگیری و اشتیاق کاربر برای پیگیری بیشتر شوند؟
در این مقاله قصد دارم چند مورد از ویژگی های یک محرک و اعلان موثر را توضیح دهم.
اپلیکیشن های عالی، میان زمان ارائه خدمت و احساسات مرتبط کاربر، ارتباط موثری ایجاد می کنند و دقیقا زمانی که کاربر احساس نیاز کند، فورا اقدام می کنند. محرک ها دو نوع هستند، محرک های خارجی و محرک های داخلی.
محرک های خارجی نشانه هایی در محیط کاربر هستند که اطلاعاتی را برای اقدامات بعدی ارائه می دهند. دکمه ای که به کاربر می گوید "اینجا را کلیک کنید" ، "این را توییت کنید" یا "اکنون بازی کنید" اینها نمونه هایی از محرک های خارجی هستند.
محرکهای داخلی برای انجام یک حرکت، متکی بر ذهن کاربر هستند. شایع ترین محرک های داخلی احساسات اند. وقتی احساس تنهایی می کنیم، اینستاگرام را بررسی می کنیم. هنگامی که از چیزی مطمئن نیستیم، در گوگل جستجو می کنیم. وقتی خسته می شویم، فیلم های YouTubeرا تماشا می کنیم و...
محصولات ایجاد کننده عادت مانند فیس بوک یا اینستاگرام، محرک خارجی را (به عنوان push notification ) را با لحظه ای که محرک داخلی احساس می شود (مثلاً احساس تنهایی) هماهنگ می کنند. هرچه زمان محرک خارجی با محرک داخلی نزدیکتر باشد، ارتباط سریعتر شکل می گیرد.
فرض کنید وارد فرودگاه می شوید و تنها 40 دقیقه به پروازتان مانده، سراسیمه هستید و نمی دانید دقیقا روی کدام تابلو، اطلاعات پروازتان را پیدا کنید. در همان لحظه پیامکی از شرکت صادر کننده بلیط دریافت می کنید که حاوی همه اطلاعات مربوط به پروازتان است. استرس و اضطرابتان از بین خواهد رفت و به راحتی اطلاعات مورد نیازتان را دریافت کرده اید.
شرکت ها می توانند با ارائه اطلاعات در لحظه ای که احتمالاً کاربر به آن نیاز دارد، اعتبار، احساس اعتماد و وفاداری را در میان مشتریانشان ایجاد کنند.
اعلان های خوب واضح و مستقیم هستند، کاربر را گیج و مستاصل نمی کنند. به عنوان مثال، اعلان های واتس اپ به کاربران این امکان را می دهد که محتوای آخرین به روزرسانی را بررسی کرده و بر اساس آن رفتار کنند. اعلان ها ساده و متمرکز هستند و به کاربر اطلاع می دهند که در مرحله بعد باید چه کاری انجام دهد.
برخی عملکردهای محصول می توانند خارج از برنامه یا محصول انجام شوند. محصول Google Now مثال بارزی برای این نوع عملکرد است. این برنامه اطلاعات مربوط به محل و زمان یک ملاقات را می گیرد و براساس اطلاعاتی مانند ترافیک و نوع وسیله نقلیه، به کاربر اطلاع می دهد که برای به موقع رسیدن چه زمانی باید از منزل خارج شود.
یک محرک خوب می تواند حاوی یک عنصر غافلگیر کننده و غیرمنتظره باشد، اما اگر متنوع نباشد و برای کاربر تکراری شود، نتیجه عکس خواهد داد.
همه ما اعلان ها و پیام هایی که بسیار بد طراحی شده اند را تجربه کرده ایم، و این احساس زمانی به اوج می رسد که راهی برای خاموش کردن و یا لغو دریافت این نوتیفیکیشن ها، تعبیه نشده باشد.
با آگاهی از انواع محرک ها و تاثیرات هر کدام بر رفتار کاربر، طراحان می توانند ضمن درک عمیق کاربران و نیازهای آنها اعلان های تاثیر گذار، متفکرانه و خلاقانه ای را برای تعامل بیشتر کاربران با محصولاتشان طراحی کنند.